لطفا صبرکنید
بازدید
8951
8951
آخرین بروزرسانی:
1393/12/27
کد سایت
fa46252
کد بایگانی
56863
نمایه
سجده بر مواضع هفتگانه و دلالت جملات خبریه بر وجوب و حرمت
طبقه بندی موضوعی
دو سجده
اصطلاحات
سجده ، سجود
گروه بندی اصطلاحات
اصطلاحات فقهی - اصولی|سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا وجوب قراردادن هفت موضع بر زمین در هنگام سجده را میتوان از روایاتی استنباط کرد که جنبه خبری دارند و نه جنبه دستوری؟
پرسش
سلام علیکم. چرا در سجده، گذاشتن انگشت شست پاها بر زمین «واجب» است؟ من حدیثی را که میگوید بهتر است این هفت عضو بر زمین باشد خواندم، اما در آن «واجب بودن» این عمل را ندیدم. دلیل «واجب بودن» این عمل چیست؟
پاسخ اجمالی
در روایات؛ اعلام شده است که هنگام سجده، هفت نقطه از بدن(پیشانی، دو دست، دو زانو و دو انگشت ابهام پا) باید روی زمین قرار گیرد و اگرچه در این روایات؛ از جملات خبری استفاده شده، ولی بنابر نظر دانشمندان علم اصول، دلالت اینگونه جملات خبری بر وجوب یا حرمت، اگر بیشتر از جملات انشائی(امر و نهی) نباشد، کمتر از آنها نیست.
پاسخ تفصیلی
یکی از ارکان نماز، سجدتین(دو سجده) است. اگرچه سجده؛ یک حقیقت عرفی است و هرچه عرف آنرا سجده بداند، میتوان از آن به سجده یاد کرد، اما شرع میتواند برخی امور را جهت تحقق سجدههای کامل و یکسان، برای مکلفان واجب بداند؛ لذا بین ماهیت سجده و واجبات آن فرق گذاشته شده است.[1] مرحوم بحر العلوم در منظومهای که در فقه دارد، گذاشتن مواضع هفتگانه بر زمین را از واجبات( و نه از ماهیت) سجده برشمرده است.[2]
در هر صورت، یکی از شرایط صحت سجده در نماز، گذاشتن مواضع هفتگانه بر زمین است.
در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است:
«السُّجُودُ عَلَى سَبْعَةِ أَعْظُمٍ الْجَبْهَةِ وَ الْیَدَیْنِ وَ الرُّکْبَتَیْنِ وَ الْإِبْهَامَیْن»؛[3] سجود بر هفت استخوان(هفت موضع) تحقق مییابد: پیشانی، دو دست، دو زانو و دو استخوان انگشت ابهام پا.
در این روایت صحیح السند، مواضع هفتگانه به خوبی بیان شده است و همانطور که در متن عربی دیده میشود، از آخرین موضع؛ تعبیر به «الإبهامین» شده است. «ابهامین» به معنای دو «ابهام» بوده که مراد از آن، انگشتی (از پا یا دست) است که جدا افتاده و بعد از انگشت سبابه (اشاره) قرار دارد.[4] پس منظور، همان انگشت «شَست» است.
دلالت الفاظ خبری بر وجوب
در روایت مذکور، از صیغه امر(که ظاهر در وجوب است) استفاده نشده است؛ یعنی گفته نشده: سجده کن! بلکه فرموده: سجده بر هفت موضع است. به عبارت دیگر در این روایت و سایر روایات مشابه، به جای به کاربردن صیغه امر از جملات خبری؛ مانند فعل مضارع یا مبتدا و خبر استفاده شده است، پس چگونه میتواند بر واجب بودن چنین کیفیتی در سجده دلالت کند؟
علمای اصول در بخش دلالات لفظی، بحثی را با عنوان «دلالت جملات خبری بر وجوب» مطرح کرده[5] و میگویند، در برخی موارد، جملات خبریه، دلالت بر وجوب دارد؛ از جمله در جایی که مولا در مقام بیان شروط یا اجزای یک عمل واجب است(مانند روایتی که در مقام بیان چگونگی سجده در نماز است) یا در جایی که مولا در مقام امر و أنشای فرمان است (مثلاً به جای «إغتسل؛ غسل کن» از فعل مضارع آن، یعنی« یغتسل؛ غسل میکند» استفاده میکند).
حتی عدهای قائل به این مطلب هستند که دلالت جملات خبریه بر وجوب یا نهی، بیشتر و قویتر از جملات انشائیه (امر و نهی) بر وجوب و حرمت است؛ زیرا جملات خبریه در حقیقت، از تحقق فعل خبر میدهند و گویا مولا تحقق آنرا از طرف مکلف قطعی و مفروغ عنه دیده است، سپس از آن خبر داده و به جای آنکه بگوید: غسل کن؛ که احتمال دارد مکلف آنرا انجام دهد و احتمال دارد انجام ندهد؛ میگوید: غسل میکند؛ یعنی مکلف حتماً در آن زمان غسل میکند که با فعل مضارع خبر از آن میدهد.
بنابراین در روایت مورد نظر، اگرچه سجده بر مواضع هفتگانه، با جملات خبری بیان شده است، اما از آنجا که شارع در مقام تشریع جزئیات یکی از واجبات نماز(سجده) بوده و چیزی که دلالت بر استحباب کند وجود ندارد، نتیجه این میشود که سجده بر این مواضع هفتگانه واجب است، اگرچه بیان آن با فعل امر نباشد.
در هر صورت، یکی از شرایط صحت سجده در نماز، گذاشتن مواضع هفتگانه بر زمین است.
در روایتی از رسول خدا (ص) نقل شده است:
«السُّجُودُ عَلَى سَبْعَةِ أَعْظُمٍ الْجَبْهَةِ وَ الْیَدَیْنِ وَ الرُّکْبَتَیْنِ وَ الْإِبْهَامَیْن»؛[3] سجود بر هفت استخوان(هفت موضع) تحقق مییابد: پیشانی، دو دست، دو زانو و دو استخوان انگشت ابهام پا.
در این روایت صحیح السند، مواضع هفتگانه به خوبی بیان شده است و همانطور که در متن عربی دیده میشود، از آخرین موضع؛ تعبیر به «الإبهامین» شده است. «ابهامین» به معنای دو «ابهام» بوده که مراد از آن، انگشتی (از پا یا دست) است که جدا افتاده و بعد از انگشت سبابه (اشاره) قرار دارد.[4] پس منظور، همان انگشت «شَست» است.
دلالت الفاظ خبری بر وجوب
در روایت مذکور، از صیغه امر(که ظاهر در وجوب است) استفاده نشده است؛ یعنی گفته نشده: سجده کن! بلکه فرموده: سجده بر هفت موضع است. به عبارت دیگر در این روایت و سایر روایات مشابه، به جای به کاربردن صیغه امر از جملات خبری؛ مانند فعل مضارع یا مبتدا و خبر استفاده شده است، پس چگونه میتواند بر واجب بودن چنین کیفیتی در سجده دلالت کند؟
علمای اصول در بخش دلالات لفظی، بحثی را با عنوان «دلالت جملات خبری بر وجوب» مطرح کرده[5] و میگویند، در برخی موارد، جملات خبریه، دلالت بر وجوب دارد؛ از جمله در جایی که مولا در مقام بیان شروط یا اجزای یک عمل واجب است(مانند روایتی که در مقام بیان چگونگی سجده در نماز است) یا در جایی که مولا در مقام امر و أنشای فرمان است (مثلاً به جای «إغتسل؛ غسل کن» از فعل مضارع آن، یعنی« یغتسل؛ غسل میکند» استفاده میکند).
حتی عدهای قائل به این مطلب هستند که دلالت جملات خبریه بر وجوب یا نهی، بیشتر و قویتر از جملات انشائیه (امر و نهی) بر وجوب و حرمت است؛ زیرا جملات خبریه در حقیقت، از تحقق فعل خبر میدهند و گویا مولا تحقق آنرا از طرف مکلف قطعی و مفروغ عنه دیده است، سپس از آن خبر داده و به جای آنکه بگوید: غسل کن؛ که احتمال دارد مکلف آنرا انجام دهد و احتمال دارد انجام ندهد؛ میگوید: غسل میکند؛ یعنی مکلف حتماً در آن زمان غسل میکند که با فعل مضارع خبر از آن میدهد.
بنابراین در روایت مورد نظر، اگرچه سجده بر مواضع هفتگانه، با جملات خبری بیان شده است، اما از آنجا که شارع در مقام تشریع جزئیات یکی از واجبات نماز(سجده) بوده و چیزی که دلالت بر استحباب کند وجود ندارد، نتیجه این میشود که سجده بر این مواضع هفتگانه واجب است، اگرچه بیان آن با فعل امر نباشد.
[1]0 موسوی بجنوردی، سید محمد، قواعد فقهیه، ج 2، ص 349، تهران، موسسه عروج، 1401ق.
[2]. بحر العلوم، سید مهدی، الدرة النجفیه، ص 129، بیروت، دار الزهرا، 1406ق.
[3]. طوسی، محمد بن الحسن، تهذیب الاحکام، ج2، ص 299، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق.
[4]. ر.ک: محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 48، بیجا، بیتا.
[5]. مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ج1، ص 66، قم، اسماعیلیان، 1375ش.
نظرات