لطفا صبرکنید
27566
سام فرزند نوح نبی(ع)، نام مادرش «عروه بنت یرالیک بن محول بن اخنوخ»[1] و یا «عمذرة ابنة براکیل بن محویل بن خنوخ بن قین بن آدم» بود.[2] بر اساس برخی گزارشهای تاریخی وی دو همسر داشت؛ به نامهای، «صلیب بنت سامیل بن قدیم»[3] یا «صلیب(صلب)[4] بنت بتاویل(بتویل)[5] بن محویل بن خنوخ بن قین بن آدم»،[6] و «محلث بحوا».[7]
سام(ع) از صلیب چند فرزند به نامهای «ارفخشد»، «اشوذ»، «لاوذ»، «عویلم»[8] و «ارم» داشت.[9]
بر اساس گزارشهای تاریخی در جریان طوفان نوح، تعدادی از فرزندان نوح(ع) که همراه ایشان سوار کشتی شده و نجات یافتند؛ عبارت بودند از یافث،[10] حام[11] و سام(ع)[12] که در میان اینها، سام از همه برتر بود. سام پسر نوح، مراسم دفن، کفن و غسل نوح(ع) را بر عهده گرفت و پیروان نوح نیز به سام ایمان آوردند، در عین حال، برادرانش حام و یافث با او مخالفت کرده و به او ایمان نیاوردند.[13]
از منابع اسلامی اینگونه استفاده میشود که سام علاوه بر جانشینی پدر و بزرگی قوم، پیامبر زمان خود نیز بود.
امام رضا(ع) میفرماید: از امام علی(ع) پرسیدند؛ کدامیک از پیامبران در حالیکه ختنه شده بودند به دنیا آمدند؟ امام علی(ع) فرمود: «خداوند؛ آدم، شیث، ادریس، ... سام بن نوح ... را ختنه شده آفرید».[14]
امام صادق(ع) گفتوگوی مفصلی میان پیامبر اسلام(ص) با گروهی از جنیان را نقل میکند. در قسمتی از این گفتوگو پیامبر خطاب به جنّیان برای اقرار گرفتن از آنها میفرماید: «چه کسی را وصی نوح(ع) یافتید؟»، آنها گفتند: سام بن نوح.[15] پیامبر اسلام(ص) نیز تلویحاً آنرا تأیید فرمود.
از نسل این پیامبر الهی، انبیای بزرگی به وجود آمدند. مهمترین و بزرگترین آنها حضرت ابراهیم(ع) است[16] که بنابر این، تمام اولاد حضرت اسماعیل(ع) از جمله پیامبر اسلام(ص) و همچنین بنی اسرائیل از نسل ایشان خواهند بود.
همچنین انبیایی؛ مانند خضر[17] و هود[18] نیز از نسل سام بودند و قوم عمالقه نیز از نسل ایشان هستند.[19]
با تمام اینها، جزئیات چندانی از زندگی سام بن نوح وجود ندارد. البته متن مشهوری نقل شده است که یکی از مردگانی که حضرت عیسی(ع) زنده کرد، سام بن نوح بود: «گروهى از اصحاب عیسى(ع) از او خواستند تا مردهاى را زنده کند، آنحضرت بر قبر سام بن نوح حاضر شد و از او خواست تا به اذن خداوند زنده شود. چیزى نگذشت که قبر شکافته و سام از آن بیرون آمد، حضرت از او پرسید آیا مایل است در دنیا زندگى کند یا به سراى ابدیت باز گردد، سام پاسخ داد: میخواهم برگردم، هنوز داغى و سوزش مرگ را در پهلویم احساس میکنم».[20]
[1]. منهاج سراج، طبقات ناصرى تاریخ ایران و اسلام، تحقیق، حبیبى، عبد الحى، ج 1، ص 19، تهران، دنیاى کتاب، چاپ اول، 1363ش.
[2]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 173، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[3]. طبقات ناصرى تاریخ ایران و اسلام، ج 1، ص 19.
[4]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 13، ص 179، بیروت، دار صادر، 1385ق.
[5]. همان.
[6]. تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، ج 1، ص 202- 203.
[7]. ابو جعفر محمد بن حبیب بن امیة الهاشمى البغدادی، کتاب المحبر، تحقیق، ایلزة لیختن شتیتر، ص 383، بیروت، دار الآفاق الجدیدة، بىتا.
[8]. همان.
[9]. همان، ج 1، ص 203.
[10]. شیخ صدوق، معانی الاخبار، محقق، غفاری، علی اکبر، ص 49، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1403ق.
[11]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 3، ص 328، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 62، ص 66، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[12]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 2، ص 340، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[13]. مسعودی، علی بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبیطالب، ص 33، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.
[14]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق، لاجوردی، مهدی، ج 1، ص 242، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق.
[15]. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد(ص)، محقق، کوچه باغی، محسن بن عباسعلی، ج 1، ص 99، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404ق.
[16]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، شیخ آقابزرگ، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 7، ص 135، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، تحقیق، مرعشلی، محمد عبد الرحمن، ج 4، ص 14، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.
[17]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 60، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش؛ معانی الاخبار، ص 49.
[18]. طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ص 6، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق.
[19]. شیخ مفید، اختصاص، محقق، غفاری، علی اکبر، محرمی زرندی، محمود، ص 265، قم، المؤتمر العالمی لالفیة الشیخ المفید، چاپ اول، 1413ق.
[20]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 174، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق؛ قطب الدین راوندی، سعید بن هبة الله، قصص الأنبیاء(ع)، محقق، عرفانیان یزدی، غلامرضا، ص 269، مشهد، مرکز پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، 1409ق.