لطفا صبرکنید
بازدید
12068
12068
آخرین بروزرسانی:
1398/01/08
خلاصه پرسش
منبع فقهی «تشهیر» و یا «گرداندن و شناساندن مجرم» برای جرایم مختلف چیست؟ چرا شیخ طوسی در استبصار بدان اشاره نکرده است؟
پرسش
سلام؛ تشهیر چیست و در کجا از آن بحث شده است؟ تا آنجا که ما بررسی کردیم، در کتاب استبصار شیخ طوسی در مورد تشهیر مطلبی نیاوردهاند؛ مثلاً در باب زنا یا تشهیر شاهد زور و... اشارهای نکردند؛ علت اینکه اشارهای به این موارد نشده چیست؟ و اینکه اگر در مورد تشهیر در این کتاب آمده است، لطفاً با بیان آدرس بفرمایید.
پاسخ اجمالی
واژۀ «تشهیر» و «اشهار» - که در مباحث فقهی، در بابهاى قضا، حدود و دیات از آن بحث شده است - در لغت به معنای «آشکار کردن» و در اصطلاح، بر حسب آنچه بدان اضافه مىشود، مفهوم خاصى پیدا مىکند.[1]
مثلاً، «تشهیر سلاح» به معنای آشکار کردن یا نشانه رفتن سلاح به سوى کسى است، که این کار اگر به منظور ایجاد رعب و وحشت و ترساندن مردم باشد، حرام و در حکم محاربه است.[2]
همچنین «تشهیر مُجرم» به معنای گرداندن او در خیابانها و معرّفى وی به مردم است، که در مورد برخی جُرمها؛ مثل قذف،[3] شهادت دروغ، کلاهبرداری و .. بر آن تصریح شده و البته، اختصاص به مردان دارد.[4]
در کتاب فقهی - حدیثی استبصار، در باب محاربه، به موضوع تشهیر سلاح اشاره شده است،[5] ولی - با جستوجویی که انجام شد- از «تشهیر مُجرم» سخنی به میان نیامده است که این امر نیاز به ارائه دلیل و توجیه ندارد؛ چراکه صاحب کتاب، ادعا نکرد که تمام جزئیات و مسائل فقهی را در این تألیف خود آورده است. با اینحال، شیخ طوسی در کتاب الخلاف به بیان این مسئله پرداخته[6] و در کتاب التهذیب نیز احادیثی در این زمینه نقل کرده است، از جمله:
امام باقر(ع) درباره شهادتدهندگان به باطل(دروغ)، فرمود: «آنان به عنوان حدّ، تازیانه میخورند، ولى حدّ معینى ندارد و آن در اختیار امام [و یا نماینده امام] است و آنان را بین مردم میگردانند تا شناخته شوند..»[7]
همچنین در برخی کتب فقهی درباره یکی از مجازاتهای شخص قواّد[8] و قاذف گفته شده است که وی را باید تشهیر کرد و در معرض دید مردم گذاشت.[9]
شایان ذکر است، با وجودی که این حکم درباره تشهیر قوّاد و قاذف، بین فقها مشهور بوده و حتی سید مرتضی ادعای اجماع بر آنرا دارد،[10] ولی روایتی که از معصومان(ع) امروزه در دسترس ما است، تنها به تشهیر شاهدان دروغین اشاره داشته و در دیگر موارد، مجازات تشهیر را در روایات موجود نمییابیم. پس در اینباره میتوان گفت، ممکن است دلیل و روایتی در اختیار فقهای گذشته بوده که به فقهای بعد نرسیده و آنان نیز بر اساس آن روایات، فتوا دادهاند.[11] و یا اینکه چنین احکامی به عنوان تعزیر و تنبیه وضع شده و اختیار آن بر عهده قاضی گذارده شده، تا در صورت صلاحدید آنرا اجرا کند تا از تکرار چنین جُرمی پیشگیری شده و با معرفی و شناساندن آنان به مردم، از شر و فساد بیشتر آنان جلوگیری شود. [12]
مثلاً، «تشهیر سلاح» به معنای آشکار کردن یا نشانه رفتن سلاح به سوى کسى است، که این کار اگر به منظور ایجاد رعب و وحشت و ترساندن مردم باشد، حرام و در حکم محاربه است.[2]
همچنین «تشهیر مُجرم» به معنای گرداندن او در خیابانها و معرّفى وی به مردم است، که در مورد برخی جُرمها؛ مثل قذف،[3] شهادت دروغ، کلاهبرداری و .. بر آن تصریح شده و البته، اختصاص به مردان دارد.[4]
در کتاب فقهی - حدیثی استبصار، در باب محاربه، به موضوع تشهیر سلاح اشاره شده است،[5] ولی - با جستوجویی که انجام شد- از «تشهیر مُجرم» سخنی به میان نیامده است که این امر نیاز به ارائه دلیل و توجیه ندارد؛ چراکه صاحب کتاب، ادعا نکرد که تمام جزئیات و مسائل فقهی را در این تألیف خود آورده است. با اینحال، شیخ طوسی در کتاب الخلاف به بیان این مسئله پرداخته[6] و در کتاب التهذیب نیز احادیثی در این زمینه نقل کرده است، از جمله:
امام باقر(ع) درباره شهادتدهندگان به باطل(دروغ)، فرمود: «آنان به عنوان حدّ، تازیانه میخورند، ولى حدّ معینى ندارد و آن در اختیار امام [و یا نماینده امام] است و آنان را بین مردم میگردانند تا شناخته شوند..»[7]
همچنین در برخی کتب فقهی درباره یکی از مجازاتهای شخص قواّد[8] و قاذف گفته شده است که وی را باید تشهیر کرد و در معرض دید مردم گذاشت.[9]
شایان ذکر است، با وجودی که این حکم درباره تشهیر قوّاد و قاذف، بین فقها مشهور بوده و حتی سید مرتضی ادعای اجماع بر آنرا دارد،[10] ولی روایتی که از معصومان(ع) امروزه در دسترس ما است، تنها به تشهیر شاهدان دروغین اشاره داشته و در دیگر موارد، مجازات تشهیر را در روایات موجود نمییابیم. پس در اینباره میتوان گفت، ممکن است دلیل و روایتی در اختیار فقهای گذشته بوده که به فقهای بعد نرسیده و آنان نیز بر اساس آن روایات، فتوا دادهاند.[11] و یا اینکه چنین احکامی به عنوان تعزیر و تنبیه وضع شده و اختیار آن بر عهده قاضی گذارده شده، تا در صورت صلاحدید آنرا اجرا کند تا از تکرار چنین جُرمی پیشگیری شده و با معرفی و شناساندن آنان به مردم، از شر و فساد بیشتر آنان جلوگیری شود. [12]
[1]. شاهرودى، سید محمود هاشمى، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، جمعى از پژوهشگران، ج، ص 507، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامى، چاپ اول، 1426ق.
[2]. ر. ک: نجفى، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج ، ص 564، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیتا؛ ر. ک: نمایه 58658 (مجازات محاربه با مسلمانان).
[3]. قاذف: کسی که تهمت زنا یا لواط به دیگری بزند؛ جهت آگاهی بیشتر در مورد قذف و حکم آن، ر. ک: نمایه 34715 (قذف و حکم آن).
[4]. ر. ک: جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ج، ص 401 و 430.
[5]. طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج، ص 257، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1390ق.
[7]. «سَأَلْتُهُ عَنْ شُهُودِ الزُّورِ قَالَ فَقَالَ یجْلَدُونَ حَدّاً لَیسَ لَهُ وَقْتٌ وَ ذَلِکَ إِلَى الْإِمَامِ وَ یطَافُ بِهِمْ حَتَّى یعْرِفَهُمُ النَّاسُ ..»؛ طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، تهذیب الأحکام، ج، ص 144، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چهارم، 1407 هق.
[8]. کسی که بین زنان و مردان رابطه حرام ایجاد میکند.
[9]. ر. ک: امام خمینى، سید روح اللّٰه، تحریر الوسیله، ج ، ص 471 و 475، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، اول، بیتا.
[10]. شریف مرتضى، على بن حسین موسوى، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ص 515، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، 1415 هق.
[12]. ر.ک: همان، ص 473.
نظرات