لطفا صبرکنید
35337
- اشتراک گذاری
یکى از مسائل مهم فلسفى که مورد توجه و اختلاف فلاسفه است، مسئله زمان است که نظریات مختلفی درباره آن مطرح است، مشاهیر فلاسفه می گویند: زمان مقدار حرکت است و موجودى است غیر قارالوجود و متقوم به حرکت و حرکت حامل آن است. ملاصدرا می گوید: زمان میزان حرکت و مقیاس متحرکات است «من حیث هى متحرکات» ایشان در اثبات زمان روش طبیعى را برگزیده است که علماى طبیعى از روش مشاهده در اثبات مسائل استفاده مىکنند. ملاصدرا همان برهان معمول را در اثبات زمان آورده است که دو متحرک از مبدأ معین به سوى مقصد معین حرکت مىکنند و یکى زودتر به مقصد معلوم و مشخص مىرسد و یکى دیرتر. اما بحث دیگر این است که آیا بشر می تواند زمان را تحت اختیار خود بگیرد و آن را کنترل کند؟
زمان یکی از ارزشمندترین سرمایه هر فرد است و در واقع سرمایه ای برگشت ناپذیر در اختیار انسان است که غیر قابل خریداری و غیر قابل تولید و بازیافت است. این سرمایه عظیم خدادادی همان گونه که حضرت علی (ع) فرمودند با سرعتی مانند ابر به پیش می رود و در صورتی می تواند به نحو احسن برای انسان مفید باشد که با مدیریت صحیح به کنترل درآید. الک مکنـــــزی در کتاب "مدیریت بهره وری از زمان" کنتــــرل را چنین تعریف می کند: کنترل زمان بدین معنا است که قصور در عدم بهره گیری کافی از زمان متوجه خود شخص است نه سایر افراد. از این رو باید با همه توان کوشید تا عادات جا افتاده را ترک کرد و باید بر کشش های منفی طبیعت انسانی چیره شد تا از فرصت ها بهترین بهره ها را برد.
یکى از مسائل مهم فلسفى که مورد توجه و اختلاف فلاسفه است، مسئله زمان است که نظریات مختلفی درباره آن مطرح است، بعضی از این نظریات از این قرار است:
1. زمان امرى موهوم یعنى موجود به وجود وهمى است.
2. زمان وجود ندارد.
3. زمان عبارت از فلک الافلاک است.
4. زمان عبارت از مطلق حرکت است.
5. زمان حرکت فلک الافلاک است.
مشاهیر فلاسفه می گویند زمان مقدار حرکت است و موجودى است غیر قارالوجود و متقوم به حرکت و حرکت حامل آن است.
ملاصدرا می گوید: زمان میزان حرکت و مقیاس متحرکات است «من حیث هى متحرکات» ایشان در اثبات زمان روش طبیعى را برگزیده است که علماى طبیعى از روش مشاهده در اثبات مسائل استفاده مىکنند. ملاصدرا همان برهان معمول را در اثبات زمان آورده است که دو متحرک از مبدأ معین به سوى مقصد معین حرکت مىکنند، یکى زودتر به مقصد معلوم و مشخص مىرسد و یکى دیرتر، وى می گوید از شهود این امر، علم پیدا مىکنیم که در عالم وجود، یک نوع وجود مقدارى خاص هست که غیر از اجسام و نهایات آنها است؛ زیرا اجسام و نهایات آنها وجود قارّه و مسقرّهاند، پس در مىیابیم که آن امتداد، زمان است و زمان مقدار غیر قارّالوجود است و باید مبدأ آن و موجد آن غیر قارّالوجود باشد و آن حرکت است، پس زمان مقدار حرکت است.
توضیح امر از این قرار است؛ در اینکه ما انسانها در عملیات و کارها و حرکات و سکنات خود ترتیبى را رعایت مىکنیم؛ حال به طور ارادى و یا به طور غیر ارادى. نخست کارى را انجام مىدهیم و بعد از آن مىپردازیم به کار دیگر از آفتاب تا آفتاب سه وعده غذا مىخوریم، مقدارى تفریح مىکنیم و مقدارى کارهاى دیگر انجام مىدهیم، مىخوابیم بیدار مىشویم، براى کارهاى خود برنامه مىنویسیم بعضى را مقدم مىداریم و پارهاى را مؤخر و با شهود سطحى خود ملاحظه مىکنیم که آفتاب طلوع مىکند، به تدریج مسافتى از فضا یا آسمان را طى مىکند به نیمه آسمان مىرسد، به طرف مغرب نزدیک و نزدیکتر مىشود تا غروب مىکند، این عملیات و این حرکات در یک امتدادى انجام مىشود، امتدادى که ما احساس مىکنیم، امتدادى که واقعى است نه خیالى و تصوّرى این امتداد را ما زمان مىنامیم و تجزیه به اجزا مىکنیم و نام آنها را ساعت، نیم ساعت، ربع ساعت و بالأخره دقیقه و ثانیه و ...
ابنسینا می گوید: کسانى گفتهاند که زمان عبارت از نسبت خاص در مورد و جهت خاص است؛ یعنى زمان عبارت از امرى است که در هنگام نسبت چیزى به آن دانسته مىشود؛ مثلا گفته مىشود: فلان کس در موقع طلوع آفتاب آمد یا مسافرت کرد. پس از این نسبت «وقتى» تصوّر مىشود و الا «وقت بالذات امرى نیست»، پس زمان عبارت از یک امر عرضى است که هنگام حدوث امرى دیگر (مثل مسافرت کردن فلان کس در طلوع آفتاب) حادث مىشود.
سخن این گوینده بسیار دقیق است، وى مىگوید: از نسبت موجودات و پدیدهها به حرکت خورشید و وجود آن در هر یک از درجات مدار خود، وقتها به وجود مىآید و اگر چنین پدیدههایى پدید نیاید و نسبت آنها به درجات مدار خورشید و حرکت در آن درجات داده نشود زمانى در کار نیست. پس زمان بالذات وجود ندارد.[1]
اما بحث دیگر این است که آیا بشر می تواند زمان را تحت اختیار خود بگیرد و آن را کنترل کند؟ وقتی به مسئله مدیریت زمانی می پردازیم، می بینیم در متون مقدس دینی و سخنان بزرگان شریعت و فرهنگ، اشارات متعددی به این موضوع شده است. در قرآن کریم خداوند به زمان قسم یاد کرده می فرماید: «والعصر»،[2] طبیعی است خداوند به چیزهایی قسم می خورد که ارزش و اهمیت فوق العاده ای دارند. این نشان می دهد که زمان به لحاظ دینی نیز برای ما جایگاه ممتازی دارد. حضرت علی (ع) نیز در ضمن سفارش به رعایت تقوا و پرهیز از دنیا در مورد اهمیت زمان می فرماید: بندگان خدا آگاه باشید که روزگار در باره بازماندگان، رفتار با گذشتگان را خواهد داشت، آنچه از آن (زمان) سپرى گردیده باز نمىگردد و آنچه باقى مانده ابدى نخواهد بود. کار آخرش با اولش یکسان است.[3]
زمان یکی از ارزشمندترین سرمایه هر فرد است و در واقع سرمایه ای برگشت ناپذیر در اختیار انسان است که غیر قابل خریداری و غیر قابل تولید و بازیافت است، این سرمایه عظیم خدادادی در صورتی می تواند به نحو احسن برای انسان مفید باشد که با مدیریت صحیح به کنترل درآید؛ یعنی انسان با برنامه ریزی دقیق می تواند از این موهبت الاهی بهترین بهره وری را داشته باشد که در این راستا صاحب نظران مدیریت براین باورند که کاربرد مفهوم مدیریت زمان صحیح نیست و به جای آن استفاده از برنامه ریزی زمان مطلوب تر است. در واقع بیشتر صاحب نظران علم مدیریت معتقدند که زمان در اصل اداره شدنی نیست و نمی توان حرکت آن را کند یا تند کرد، از این رو از مدیریت زمان، مدیریت بر خویشتن را استنباط می نمایند و تنها به ارائه برنامه ها و طرح هایی جهت جلوگیری از اتلاف وقت و استفاده حداکثر از زمان اکتفا می کنند، خواه ناخواه زمان می گذرد و در واقع ما هستیم که باید از آن به نحو احسن استفاده کنیم. البته متون دینی ما نیز این باور را تقویت می کند؛ چنان که در جملات حضرت علی (ع) در نهج البلاغه آمده است که: «اضاعة الفرصة غصّة»؛ از دست دادن فرصت، اندوهبار است.[4] «و الفرصة تمرّ مرّ السحاب»؛ و فرصتها چون ابرها مىگذرند، پس فرصتهاى نیک را غنیمت شمارید.[5]
شناخت صحیح و به موقع عواملی که وقت ما را هدر می دهند، اهمیت بسیار دارد؛ زیرا بدین ترتیب راه درمان بیماری اتلاف وقت را ساده تر خواهیم کرد.
الک مکنـــــزی در کتاب "مدیریت بهره وری از زمان" کنتــــرل را چنین تعریف می کند: کنترل زمان بدین معنا است که قصور در عدم بهره گیری کافی از زمان متوجه خود شخص است نه سایر افراد. از این رو باید با همه توان کوشید تا عادات جا افتاده را ترک کرد و باید بر کشش های منفی طبیعت انسانی چیره شد.[6]
با توجه به آیات قرآن و سخنان پیشوایان دینی در اهمیت دادن ویژه به زمان و همچنین کلمات دانشمندان کارشناس درمی یابیم که کنترل زمان در اراده و اختیار انسان نیست و انسان باید با برنامه ریزی دقیق و اولویت بندی کارها از این سرمایـه ای که خداوند در اختیار او قرار داده است، بهترین استفاده ها را ببرد.
[1] . سجادی، سید جعفر، فرهنگ اصطلاحات فلسفی صدرا، ص 251 ، وزارت فرهنگ، چاپ اول، تهران، 1379ش.
[2] . والعصر، 1.
[3] . نهج البلاغة، خطبه 156، ترجمه، زمانى، مصطفی، ص 370
[4] . سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 118.
[5] . سید رضی، نهج البلاغه، حکمت 21.
[6] . الک مکنزی، مدیریت بهره وری از زمان، ترجمه، رضاپور، سید محمد رضا، ناشر چامه، چاپ چهارم، 1377ش.