جستجوی پیشرفته
بازدید
10093
خلاصه پرسش
آیا روش فلسفی برد و کارایی اش بیشتر از روش دینی است؟
پرسش
آیا روش فلسفی برد و کارایی اش بیشتر از روش دینی است که -به عنوان مثال- در مورد مسئله خدا شناسی، دین در مورد پرسش های فلسفی در مورد خدا پاسخ گو نیست، با توجه به این که فلسفه صرفاً با ابزار عقل سر و کار دارد (که دین با نقل است)؟
پاسخ اجمالی

دین مجموعه عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره فرد و جامعه انسانی و پرورش انسان ها از طریق وحی و عقل در اختیار آنان قرار گرفته است. بنابر این، دین مقابل عقل نیست، بلکه دین حقیقت جامع و کاملی است که عقل نیز یکی از راه های فهم دین و وسیله کشف حقایق آن است. دین در مورد مباحث عقلی اکتفا به کلیات و صرف امضای حجیت عقل نکرده است، بلکه به جزئیات و بیان براهین عقلی نیز پرداخته است. به بیان دیگر، بخش مهم معارف دین به زبان عقلی بیان شده است؛ یعنی هر چند ظاهر آن نقل است ولی محتوای آن براهین عقلی است. نکته دیگر این که فلسفه هر چند در صورتی که به معنای درست بکار رود، می تواند به عنوان ابزار خوبی در خدمت دین قرار گیرد، و مانند بسیاری از علوم دیگر به اغراض دین کمک کند، ولی باید توجه داشت در عین حال دارای کاستی هایی است که هیچ گاه نمی تواند جای دین قرار گیرد؛ زیرا اولاً: به هیچ فلسفه ای اعتماد مطلق نمی توان کرد؛ چراکه در تمام فلسفه های رایج خطا و اشتباه وجود دارد. ثانیاً: زبان دین زبان همگانی است و برای همگان قابل فهم است؛ دین با زبان فطرت با مردم صحبت می کند، اما زبان فلسفی فقط می تواند مخاطبان خاص را جذب کند. البته، نکتۀ جالب و هنر دین این است که در عین حال که با زبان همگانی معارف ارزش مند را عرضه می کند و از تعبیرات ساده استفاده می کند، ولی به گونه ای است که ژرف اندیشان عمیق ترین فهم را از دل همان تعبیرات ساده بیرون می آورند. ثالثاً: هدف دین تزکیه نفوس و بیرون بردن بشر از ظلمت جهل و گمراهی به سوی نور هدایت و معرفت است، اما هدف فلسفه اقناع بعد عقلی انسان است.

پاسخ تفصیلی

برای پاسخ این سؤال ابتدا تعریفی از فلسفه و دین ارائه می کنیم، سپس به رابطۀ این دو می پردازیم:

فلسفه چیست؟

حکیمان چند تعریف از فلسفه بیان کردند:

  1. فلسفه علمی است که موضوع آن موجود مطلق است و از احوال موجود مطلق بحث می کند.[1]
  2. فلسفه استکمال نفس انسانی است به واسطه شناخت حقیقت موجودات.[2]
  3. فلسفه عبارت است از بحث های برهانی که غرض آن اثبات وجود حقیقی اشیاء، تشخیص علل و چگونگی مرتبه وجود آنها است.[3]

دین چیست؟

«دین مجموعۀ عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی است که برای اداره فرد و جامعه انسانی و پرورش انسان ها از طریق وحی و عقل در اختیار آنان قرار گرفته است».[4] بنابر این، دین اولاً: منحصر در نقل نیست. ثانیاً: دین مقابل عقل نیست، بلکه دین حقیقت جامع و کاملی است که عقل نیز یکی از راه های فهم دین و وسیله کشف حقایق آن است. دین در مورد مباحث عقلی اکتفا به کلیات و صرف امضای حجیت عقل نکرده است، بلکه به جزئیات و بیان براهین عقلی نیز پرداخته است. به بیان دیگر، بخش مهم معارف دین به زبان عقلی بیان شده است؛ یعنی هر چند ظاهر آن نقل است، ولی محتوای آن براهین عقلی است،[5] چنان که امام علی(ع) در فلسفه ضرورت ارسال پیامبران می فرماید: پیامبران آمدند تا گنجینه های عقل را شکوفا سازند.[6]

رابطه دین و فلسفه

در مورد رابطه دین و فلسفه باید گفت: فلسفه در صورتی که به معنای درست بکار رود؛ یعنی استدلال های عقلی و برهانی، روش مند و صحیح بکار گرفته شود، می تواند به عنوان ابزار در خدمت دین قرار گیرد و مانند بسیاری از علوم دیگر به اغراض دین کمک کند. البته، از آن جا که موضوع فلسفه (موجود مطلق)کلی است و از وجود حقیقی اشیاء، علل و چگونگی مرتبه وجود آنها بحث می کند و محور مباحث اساسی دین (بخش اعتقادات) نیز جهان هستی و علل آن است، رابطۀ دین و فلسفه تنگاتنگ تر از علوم دیگر است؛ زیرا هر یک از آنها در زمینۀ خاص می توانند به اغراض دین کمک کنند، ولی فلسفه در گستره بیشتری می تواند در خدمت دین باشد. از سوی دیگر، از آن جا که روش و متد فلسفه استدلال و اعتماد به براهین عقلی است، در مباحث دینی نیز عقل در کنار نقل می تواند کاشف حقیقت دین باشد.[7] ولی در عین حال باید توجه داشت که فلسفه دارای کاستی هایی است:

  1. منظور از این که عقل می تواند کاشف از حقیقت دین باشد، عقل ناب و درست است، نه بافته ذهنی که به نام مباحث عقلی عرضه گردد؛ به عبارت دیگر، عقل خالص مصون از اشتباه است، نه عاقل و فیلسوف؛ از این رو نمی توان حکما، متکلمان، فقها و ... را با پیامبران مقایسه کرد.[8] به همین جهت به هیچ فلسفه ای نمی توان اعتماد مطلق کرد و آن را عاری از اشتباه دانست؛ زیرا در تمام فلسفه های رایج، خطا و اشتباه وجود دارد.
  2. زبان فلسفی هر چند می تواند به عنوان ابزار در اختیار دین قرار گیرد، ولی هیچ گاه نمی تواند جای زبان دین را بگیرد؛ زیرا اولاً: زبان فلسفی -در صورتی که درست فهمیده شود- فقط می تواند مخاطبان خاص را جذب کند؛ اما زبان دین زبان همگانی است و برای همگان قابل فهم است؛ زیرا دین با فرهنگ انسانی سر و کار دارد نه با لهجه، زبان، فرهنگ بومی خاص؛ مخاطب دین فرهنگ مشترک همه انسان ها یعنی فطرت انسانی است؛ دین نیز با زبان فطرت با مردم صحبت می کند.[9] البته نکتۀ جالب و هنر دین این است که در عین حال که با زبان همگانی معارف ارزش مند را عرضه می کند و از تعبیرات ساده استفاده می کند، ولی به گونه ای است که ژرف اندیشان عمیق ترین فهم را از دل همان تعبیرات ساده بیرون می آورند؛ مثلا قرآن کریم جهان خلقت را «آیه» و «نشانه» خدا معرفی می کند. معنای کلمه «آیه» به قدری ساده است که همه مردم آن را به راحتی درک می کنند، ولی حکیم و عارف وقتی در آن دقت می کند از او مفهوم «تجلی» و «ظهور» که ژرف ترین اندیشه در هستی شناسی است، به دست می آورد.[10] به همین جهت امام صادق (ع) می فرماید: کتاب خدا مشتمل بر چهار مرتبه است: عبارت، اشاره، لطایف و حقایق؛ عبارت آن برای عموم است، اشاره برای خواص، لطایف برای اولیا و حقایق از آن انبیا است.[11]  

ثانیاً: هدف دین نیز تزکیه نفوس و بیرون بردن بشر از ظلمت جهل و گمراهی به سوی نور هدایت و معرفت است؛[12] به همین جهت تمام آموزه های دین آمیخته با موعظه و اخلاق است حتی هنگامی که مسائل آداب معاشرت زندگی عادی را بیان می کند در کنار آن مسئله تقوا و تزکیه را نیز تذکر می دهد.[13] اما هدف فلسفه اقناع بعد عقلی انسان است.

ثالثاً: یکی از اساسی ترین فرق زبان دین با زبان فلسفه و علوم این است که دین معارفی را در اختیار بشر قرار می دهد که انسان بدون استمداد از نور وحی توان دست یابی به آن را ندارد.[14]  دین پرده از اسرار نهان هستی و عالم غیب برمی دارد.[15] گاهی انسان چیزی را به حسب فکر عادی خیر می داند، ولی دین با اشراف کاملی که به باطن دارد، اعلام می کند که یافته شما شر است، نه خیر.[16]

 


[1] صدرالمتألهین، اسفار، ج 1، ص 24و 25، انتشارات مصطفوی، قم، بی تا.

[2] جوادی آملی، عبدالله، رحیق مختوم، ج 1، ص 119، 120، نشر اسراء، قم، چاپ دوم، 1382ش.

[3] مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 6، ص 26، انتشارات صدرا، قم، چاپ چهارم، 1380ش.

[4] جوادی آملی، عبدالله، دین شناسی، ص27، اسراء، قم، چاپ دوم، 1382.

[6]نهج البلاغة، خ 1.

[7] دین شناسی، ص 99، 126، 130و 131.

[8] همان، ص 127.

[9] همان، ص 77 - 103.

[10] طباطبائی، سید محمد حسین، شیعه در اسلام، به کوشش خسرو شاهی، سید هادی، ص 99، بوستان کتاب، قم، چاپ پنجم، 1388ش.

[11] مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 75، ص 278، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1409ق.

[12] «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفي‏ ضَلالٍ مُبين‏»، جمعه، 2؛ «الر كِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلى‏ صِراطِ الْعَزيزِ الْحَميد»، ابراهیم، 1.

 [13] «فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فيها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَ إِنْ قيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكى‏ لَكُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَليم‏»، نور، 28؛ «يا بَني‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْكُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِكُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِكَ خَيْرٌ ذلِكَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ»، اعراف، 26.

[14] «كَما أَرْسَلْنا فيكُمْ رَسُولاً مِنْكُمْ يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ»، بقره، 151.

[15] دین شناسی، ص 106 و 107.

[16] «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»، بقره، 216.

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها