جستجوی پیشرفته
بازدید
7217
آخرین بروزرسانی: 1401/12/08
خلاصه پرسش
آیات 33 تا 35 سوره فاطر در صدد بیان چه مطالبی است؟
پرسش
لطفاً تفسیر آیه 33 تا 35سوره فاطر را ارایه فرمایید؟
پاسخ اجمالی
آیات 33 تا 35 سوره فاطر در حقیقت نتیجه‏اى است براى آنچه در آیات گذشته آمده بود؛ یعنی کسانى که کتاب الهى را تلاوت می‌کنند، نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزى داده شد پنهان و آشکار انفاق می‌کنند، پاداش چنین کسانی باغ‌هاى جاویدان بهشت است که همگى در آن وارد می‌شوند.
1. «جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَها یُحَلَّوْنَ فیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فیها حَریرٌ».[1]
«جنات» جمع «جنة»، به معناى باغی است که زمینش به سبب وجود درختان زیاد پوشیده باشد.[2] و «عدن» به معناى استقرار و ثبات است.[3] بنابر این «جنات عدن» باغ‌‌هاى پر از درخت و جاویدان بهشتى است.
این تعبیر از بهشت بیان‌گر آن است که نعمت‌هاى بهشتى جاودانى و همیشگی است و مانند نعمت‌های مادی دنیا نیست.
در ادامه آیه، به بیان سه بخش از نعمت‌هاى بهشتى که بعضى جنبه مادى و ظاهرى، برخی جنبه معنوى و باطنى و قسمتى نیز ناظر به نفى و طرد هرگونه مانع و مزاحم است، می‌پردازد و می‌فرماید: «این پیشگامان در خیرات در آن بهشت جاویدان به دست‌بندهایى از طلا و مروارید آراسته‌‏اند و لباسشان در آنجا حریر است.
آنها در این دنیا به زرق و برق‌ها بی‌اعتنایى کرده، خود را اسیر زر و زیور نساختند، و در حالی‌که محرومان لباس کرباس هم در تن نداشتند، در بند لباس‌هاى فاخر نبودند، خداوند به جبران اینها در جهان دیگر بهترین لباس‌ها و زیورها را بر آنها می‌پوشاند.
آنها در این جهان، ظاهر خویش را به خیرات آراستند، خدا نیز در جهان دیگر که جهان تجسم اعمال است ظاهرشان را به انواع زیورها می‌آراید.
2. بعد از ذکر این نعمت مادى به نعمت معنوى خاصى اشاره کرده، و می‌فرماید: «وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ»؛ آنها می‌گویند حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که غم و اندوه را از ما بر طرف ساخته است.
آنها از این موهبت عظیم که نصیبشان شده، و تمام عوامل غم و اندوه به برکت لطف الهى از محیط زندگانی‌شان دور گشته، و آسمان روحشان از لکه‌‏هاى ابرهاى تاریک اندوه پاک شده، خدا را حمد و ستایش می‌کنند. نه ترسى از عذاب الهى دارند، نه وحشتى از مرگ و فنا، نه موجبات ناامنى خاطر فراهم است، و نه آزار بد اندیشان.
در این‌که منظور از حزن در این آیه چیست، بعضى از مفسران می‌گویند؛ این حزن و اندوه اشاره به غم‌های دنیا است. برخی نیز معتقدند؛ حزن و اندوهى که پیش از دخول بهشت به ایشان رسیده منظور آیه است؛ زیرا که آنان از دخول آتش که مستحق آن بودند می‌ترسیدند، و چون خداوند بر آنان تفضل نمود و عذاب را از آنان برداشت و داخل در بهشت نمود خدا را شاکرند.
اما به نظر می‌رسد با ورود در بهشت تمام حزن‌ها برداشته از آنها برداشته شده؛ لذا واژه حزن اشاره به هر حزن و اندوهی دارد و بهشتیان خدای تعالی را از این بابت سپاس می‌گویند.[4]
سپس این مؤمنان بهشتى می‌افزایند: پروردگار ما بسیار آمرزنده و بسیار سپاسگزار است: «إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَکُورٌ».
با وصف غفوریتش اندوه سنگین لغزش‌ها و گناهان را بر طرف ساخته، و با وصف شکوریتش مواهب جاودانى که هرگز سایه شوم غم بر آنها نمی‌افتد به ما ارزانى داشته است. گناهان بسیار ما را غفرانش پوشانده، و اعمال اندک و ناچیز ما را با شکوریتش پاداش فراوان بخشیده است.
3. «الَّذی أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا یَمَسُّنا فیها نَصَبٌ وَ لا یَمَسُّنا فیها لُغُوبٌ».
سرانجام به سراغ آخرین نعمت که نبودن عوارض ناراحتى، عوامل مشقت، خستگى و رنج است رفته، به نقل از بهشتیان می‌گوید: ستایش براى آن خدایى است که با فضل خود ما را در این سراى اقامت جاویدان جاى داد که نه در آن‌جا رنج و سختی به ما می‌رسد و نه خستگى و واماندگى.
از یک سو آن‌جا سراى اقامت است و چنان نیست که انسان تا می‌خواهد به محیط آن آشنا شود و به آن دل ببندد، پیایان یابد.
و از سوى دیگر با این‌که عمر طولانى آن به ابدیت می‌پیوندد و در چنین مدتى قاعدتاً انتظار سختی و درد و مشقتى می‌رود مطلقاً در آن‌جا خبرى از این امور نیست، حتى طول مدت نیز باعث ملال و خستگى نمی‌شود که هر روز نعمت جدید و جلوه تازه‌‏اى از نعمت‌ها و جلوه‌‏هاى پروردگار به بهشتیان ارائه می‌شود.[5]
کلمه «مقامة» به معناى اقامه است، و «دار المقامه» منزلى است که کسى از آن بیرون نمی‌رود و از آن‌جا به جاى دیگر کوچ نمی‌کند. کلمه «نَصَب» به معناى سختی و مشقت است. و کلمه «لُغوب» به معناى خستگى و سختی در طلب رزق و روزی.
خلاصه این‌که معنای آیه این است که: آن خدایى که ما را به فضل خودش و بدون این‌که استحقاقى داشته باشیم، در خانه جاودانه داخل کرد، بهشتى که نه در آن مشقتى است و نه سختی، و نه ما در آن‌جا در طلب آنچه می‌خواهیم دچار خستگى و کندى می‌شویم؛ چون هر چه بخواهیم در آن‌جا وجود دارد.[6]
 

[1]. فاطر، 33.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 203، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. همان، ص 553.
[4]. ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏22، ص 91، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[5]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 268- 271، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
.[6] طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 47- 48، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا خداوند روح انسان را از قسمت پا به سمت حلقوم قبض می‌‌کند؟
    20174 درایه الحدیث 1391/08/14
    ۱. این‌که روح از پایین یعنی از قسمت پا به سمت بالا از بدن انسان خارج می‌شود، در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است؛ مانند: «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»[1] یعنى جان هنگامی که به حلقوم و گلو رسید و نزدیک ...
  • آیا پیامبر(ص) و امامان(ع) هم شب قدر برایشان مشخص نبود؟
    18558 درایه الحدیث 1392/05/09
    بنابر تحقیق و جست‌وجو؛ سخنی از پیامبر اسلام(ص) نقل نشده است که فرموده باشند از شب قدر اطلاعی ندارند؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا حدودی علم گذشته و آینده نزدشان است،[1] اما بنابر مصالحی در برخی از موارد، همه جزئیات یک حقیقت و ...
  • آیا خون آمدن عضوی از بدن هنگام غسل، غسل را باطل می کند؟
    68943 Laws and Jurisprudence 1389/11/02
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:خیر. فقط باید در حین غسل، بدن نجس باقی نمانده و بر همه جای پوست بدن، آب برسد. پس اگر با فشار دادن عمل خون ریزی برای لحظه ای خون متوقف شود و غسل انجام پذیرد، غسل ...
  • چرا خداوند به مسلمانان توصیه می‌کند که به خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند؟
    19452 تفسیر 1396/12/19
    خداوند در قرآن کریم به مسلمانان توصیه می‌کند تا به بت‌ها و خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند، به این دلیل که بعد از این ناسزاگویی، کافران نیز واکنش نشان داده و به خدا ناسزا می‌گفتند؛ از این‌رو پروردگار در آن موقعیت زمانی و مکانی، مسلمانان را ...
  • آیا ولایت پیامبران(ع) با هم فرق داشت؟
    8732 نبوت عامه 1396/02/10
    با توجه به این‌که از یک‌سو «ولایت» دارای معانی و درجات مختلفی می‌باشد، و از سوی دیگر «نبوت» نیز دارای درجات و مقامات است؛ لذا دامنه‌ی ولایت انبیا(ع) بر اساس درجات نبوت و مقام‌های معنوی آنان قبض و بسط خواهد یافت. توضیح این‌که: از یک‌سو؛ ولایت از ریشه ...
  • آیا روزه برای مریضی که روزه برایش ضرر دارد واجب است ؟
    28215 Laws and Jurisprudence 1387/03/30
    بر طبق فتوای مراجع تقلید و علمای اسلام، روزه گرفتن بر مریضی که روزه برای او ضرر قابل توجهى‏ دارد واجب نیست.[1] قرآن در این باره می فرماید: "هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را (روزه بدارد)"[2]. اما باید توجه داشت که ...
  • زندگی‌نامه حجیر بن جندب که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را بیان نمایید.
    2885 تاريخ بزرگان 1399/06/17
    در برخی منابع کهن که نام شهدای کربلا را ذکر می‌کند از شهیدی به نام حجیر بن جندب یاد می‌کند که روز عاشورا در راه مکتب امام حسین(ع) به شهادت رسید.[1] اما جز این گزارش مختصر، نام وی در دیگر کتاب‌های تاریخی و ...
  • چرا امر به معروف و نهی از منکر واجب شده تا همه خود را موظف بدانند به اجبار مرا به راه راست هدایت کنند؟
    5048 امر به معروف و نهی از منکر 1391/09/08
    بیشترین توصیه‌ای که در مورد امر به معروف و نهی از منکر شده، ناظر به روابط دوستانه‌ای است که میان مؤمنان برای ارتقای معنوی‌شان برقرار است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    25001 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • کیفیت تشریع حجاب در اسلام چگونه بوده است؟
    20971 Laws and Jurisprudence 1389/10/22
    قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسبی برخوردار نبودند. اسلام با ظهور خود، تکلیف این مسئله را معلوم کرد. احکام و محدوده حجاب زنان در آیات سوره های" احزاب" و "نور"  مطرح شده است. دستوراتی که در خصوص زنان در آیات سوره نور آمده ...

پربازدیدترین ها