لطفا صبرکنید
41025
- اشتراک گذاری
بدعت در لغت به معنای کار نو و بی سابقه است. و در اصطلاح شرعی به معنای نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع مطابق با هیچیک از دستورات کلی دین و شریعت نباشد.
طبق این معنا بسیاری از رفتارهای مسلمین در صورتی که آنرا به دین نسبت ندهند یا به اعتباری زیر مجموعه یکی از برنامه های کلی اسلام باشد از دایره بدعت خارج است و حرمتی ندارد.
بعضی از فرقه ها (وهابیت و تا حدی حنبلی ها) انجام هر عمل دینی که دقیقا از پیامبر و خلفای سلف او نقل نشده باشد را، حرام و بدعت می شمارند و بدین ترتیب بسیاری از فرق دیگر مسلمین را بدعت گذار و حتی مشرک می دانند. شیعه و مذاهب دیگر اهل سنت با این زیاده روی مخالفند.
بدعت در لغت به معنای کار نو و بی سابقه است. همان طور که در قرآن آمده است: بَدِیعُ السَّمَوتِ وَالاََرضِ (هستى بخش آسمانها و زمین اوست)[1] و در اصطلاح به معنای " ادخال مالیس من الدین فی الدین" است یعنی نسبت دادن چیزی به دین در حالی که در واقع جزء دین و شریعت نیست.
درباره تعریف اصطلاحی بدعت دو نکته مورد توجه است:
1- بدعت نوعی تصرف در دین، از طریق افزون یا کاستن شریعت است. بنابراین آنجا که نوآوری، ربطی به دین و شریعت نداشته باشد، بلکه به عنوان یک مسأله عرفی و عادی انجام گیرد، بدعت نخواهد بود. مثلاً اگر ملتی یک روز خاص را برای خود بعنوان روز جشن و شادی معین کند. اما نه به این قصد که شرع چنین دستوری داده است، چنین کاری بدعت نیست هرچند بایستی حلیت و حرمت آن از جهات دیگری مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
از اینجا روشن می شود که بسیاری از نوآوری های بشری در زمینه هنر، ورزش، صنعت، و ... از قلمرو بدعت اصطلاحی بیرون بوده و آنچه درباره آنها مطرح است مسأله حلال و حرام بودن آنها از جهات دیگر است که خود ملاک و مقیاس خاص خویش را دارد.
2- منظور از امر تازه و بی سابقه در دین این است که با هیچ یک از قوانین و مقررات جزئی و کلی اسلام هماهنگی و سازگاری نداشته باشد، و نتوان مقررات کلی اسلام را بر مصادیق جدید و تازه، تطبیق کرد.[2]
توضیح اینکه: اساس بدعت در شرع به این نکته باز می گردد که چیزی را به عنوان یک امر شرعی که دین به آن فرمان داده به کار برند، در حالی که برای مشروعیت آن، اصل یا ضابطه ای در شرع وجود نداشته باشد؛ ولی هرگاه کاری را که انسان به عنوان یک عمل دینی انجام می دهد و دلیل شرعی (به صورت خاص، یا کلی و عام) بر مشروعیت آن وجود داشته باشد، آن عمل بدعت نخواهد بود. از بیان فوق، بسیاری از شبهات واهی که بر دست و پای برخی از افراد پیچیده است حل می شود. برای نمونه، انبوه مسلمانان جهان روز میلاد پیامبر اکرم (ص) را جشن می گیرند و گروهی این امر را بدعت می نامند! در حالی که طبق آنچه گفتیم، هرگز ملاک بدعت بر آن صادق نیست. زیرا به فرض هم که این نوع تکریم و اظهار محبت، در شرع وارد نشده باشد، ولی اظهار محبت به پیامبر گرامی اسلام (ص) و خاندان او (س) یکی از اصول مسلم اسلام است که این گونه جشن ها و احتفالات مذهبی جلوه و مظهری از آن اصل کلی است.
هیچ کدام از مذاهب اسلامی در حرمت شدید بدعت (داخل کردن چیزهایی که از دین نیست در دین) تردید نکرده اند.مرحوم نراقى (ره) از علمای بزرگوار شیعه می فرماید: «حرمت بدعت مورد اتفاق امت اسلام است، بلکه اصل حرمت آن ضرورى دین و ملت است.»[3] دلیل عمده حرمت، روایات مستفیض بلکه متواترى است که شیعه و اهل سنت از پیامبر خدا (ص) نقل کردهاند که فرمودند : (ایجاد هر امری که سابقه در دین نداشته بدعت است و هر بدعتی گمراهی است و هر گمراهی در آتش است».[4]
با این که تمامى مذاهب اسلامى بدعت را حرام میدانند لیکن چون ماهیت آن به درستى روشن نشده، به عنوان مبارزه با آن گاه راه افراط و گاه تفریط پیموده شده و مسلمانان گاه به تکفیر و تفسیق یکدیگر پرداختهاند.
گروهی انجام هر عمل عبادی را که در زمان پیامبر(ص) و خلفا انجام نمی شده بدعت و حرام می دانند و معتقدند که از انجام چنین اعمالی باید پرهیز کرد. مثلا یکی از دانشمندان معروف حنبلی، علم کلام را بدعت می دانست و آن را منشا همه بدعتها و گمراهی ها می شمرد.[5] او چنین می نویسد: «هرگونه علمى که بندگان از علوم باطنى ادعا کنند که در کتاب و سنت یافت نشود، بدعت و گمراهى است و کسى حق ندارد بدان عمل، و مردم را به آن دعوت کند.» او مسلمانان را به بازگشت به دین عتیق به گونهاى که در روزگار سه خلیفه اول رایجبود، فرا مىخواند[6].
این عقاید افراطی بعدا تا حدی در نظریات ابن تیمیه و پس از او توسط محمد بن عبد الوهاب تقویت شد و به آنجا انجامید که طبق نظرات آنها بسیاری از مسلمین بدعت گذار و حتی مشرک معرفی شدند سلیمان بن سحمان النجدى، نواده محمد بن عبدالوهاب، در مورد بدعتهاى رایج در میان مسلمانان نوشته است: «محرابهاى چهارگانه در مسجدها که براى هر یک از امامان چهار مذهب [حنفى، حنبلى، شافعى و مالکى] ساخته میشود، بدعت است . همچنین خواندن قرآن با صداى بلند، درود فرستادن بر پیامبر اسلام (ص)، خواندن ذکر یا دعایى بعد از اذان و در شب جمعه و شبهاى ماه رمضان و شب عید فطر و عید قربان، تشکیل اجتماع براى بزرگداشت تولدها و وفیات بزرگان دین و خواندن قصیدههاى مولودیه با لحنهاى مخصوص، مخلوط کردن شعرها با درود بر پیامبر و با ذکرها و قراءت قرآن و خواندن آنها بعد از نماز تراویج، تسبیح به دست گرفتن براى گفتن ذکر، بلند کردن صدا به ذکر «لا اله الا الله» هنگام تشییع جنازه و هنگام پاشیدن آب روى قبر، پوشیدن لباسهاى بلند درویشى، آویختن شمشیر و پرچم در حسینیهها و مکانهایى که مجالس برپا میشود . طنبور و دایره زدن و هر چه مانند اینها، صدا داشته باشد مانند: شیپور، تکرار لفظ جلاله و اسماى دیگر خدا و . . . بدعت شمرده میشود [7]. این افراط ها باعث کشتار و قتل عام بسیاری از مسلمانان گشت.
در جواب چنین عقیده ای می گوییم اگر با چنین دید بسته ای به احکام شرع نگاه کنیم نباید هیچ تغییری در زندگی دینی و دنیایی مسلمین بپذیریم. باید با همان لباس صدر اسلام نماز بخوانیم، همان فکرهایی که آنان به ذهنشان می رسید به ذهن ما برسد و همانگونه که آنان به زنده ها یا اموات خود احترام می گذاشتند ما هم ادای احترام کنیم. واضح است که این طور دینداری به نظر هیچ عالم دینی صحیح نیست. علمای شیعه و تمام فرق دیگر اهل سنت با این جمودها و زیاده روی ها مخالفت کرده و به نقد آن در کتب خود پرداخته اند.
بر این اساس علمای شیعه و برخی از علمای اهل سنت، بدعت را به دو قسم حرام و غیر حرام تقسیم کرده اند. مرحوم صاحب جواهر(ره) می گوید عده ای مثل محقق و شیخ طوسی فرموده اند که:"... بدعت شامل حرام و غیر حرام می شود ."[8] از شافعی نیز نقل شده که گفته است بدعت دو گونه است: پسندیده و ناپسند . بدعتى که موافق سنت باشد، شایسته و بدعتى که مخالف باشد، ناشایست است.[9]
علامه مجلسی، عالم بزرگ شیعی می گوید: « بدعت در شرع، چیزی است که پس از رسول گرامی حادت شده (به عنوان دین قلمداد شده) و دلیل شرعی خاص یا عامی نیز بر جواز آن در کار نباشد.»[10] مرحوم نراقى(ره) نیز این دیدگاه را پذیرفته و نوشته است: «بدعت عملى است که غیرشارع بدون دلیل و مدرک شرعى، آن را براى دیگران، به صورت یک عمل شرعى وانمود کند. اما اگر عملى از ناحیه شرع ثابت نشده باشد و آن عمل را کسى انجام دهد، بدون ارائه به صورت یک عمل شرعى، آن عمل از جهت بدعت حرام نخواهد بود گرچه ممکن است از جهت دیگرى حرام باشد.»[11] شاطبى از فقیهان اهل سنت نیز، همین نظر را دارد و می گوید: «بدعت، طریقهاى است در دین که اختراع شده و اصلى در شریعت ندارد. و لیکن در صورت، مشابه با شریعت است و به عنوان یک امر شرعى وانمود میشود .» [12] بنا براین اگر مسلمانی اعمالی را انجام دهد که هیچ گونه سابقه ای در دین نداشته باشند به شرط آنکه آن اعمال را به دین منسوب نکند و از دین نداند بدعت نخواهد بود.
[1] بقرة ،117.
[2]با استفاده از، منشور عقاید، آیت الله سبحانی، صفحه 219 به بعد.
[3]عوائد الایام ص 319 به نقل از تحقیق دکتر یعقوب علی برجی در وبلاگ ادیان و مذاهب.
[4]بحارالانوار 2/263، مسند احمد، 4/126. رسول خدا (ص) :کل محدثة بدعة و کل بدعة ضلالة و کل ضلالة فی النار.
[5]طبقات الحنابله ج 2 ص 19 27 34 37 بنا بر نقل سایت دایره المعارف اسلامی.
[6]طبقات الحنابله ج2 ص 35 به نقل از تحقیق دکتر یعقوب علی برجی در وبلاگ ادیان و مذاهب.
[7]مجموعه التفسیر ابن تیمیه ص 340 به نقل از همان.
[8]جواهر الکلام ج11 ص 300 به نقل از همان.
[9]فتح الباری فی شرح صحیح البخاری ج 17 ص 10 به نقل از همان.
[10]بحار الانوار ج 74 ص 202: و البدعة فی الشرع ماحدث بعد الرسول ]بماانه من الدین[ و لم یکن فیه نص علی الخصوص و لایکون داخلاً فی بعض العمومات.
[11]عوائد الایام ، ص110 نقل از تحقیق دکتر یعقوب علی برجی در وبلاگ ادیان و مذاهب.
[12]الاعتصام، مکتبة الریاض الحدیثه، ج 1، ص 127 به نقل از همان.