لطفا صبرکنید
بازدید
18435
18435
آخرین بروزرسانی:
1392/07/17
کد سایت
fa30093
کد بایگانی
36403
نمایه
افراد حاضر در تشییع پیکر مطهر حضرت فاطمه (س)
طبقه بندی موضوعی
شهادت زهرا س و مرقد ایشان
اصطلاحات
ابوبکر بن ابی قحافه|عمر بن خطاب
گروه بندی اصطلاحات
شخصیتها
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا بر جنازه حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ص) نماز گذارده شد؟ چه کسانی نماز گذاردند؟ چرا عُمَر بهانه عدم نماز را بهانه کرد و خواستار نبش قبر گردید؟
پرسش
آیا بر جنازه حضرت فاطمه(س) دختر پیامبر اسلام(ص) نماز گذارده شد؟ چه کسانی نماز گذاردند؟ چرا عُمَر بهانه عدم نماز را بهانه کرد و خواستار نبش قبر گردید؟
پاسخ اجمالی
بنابر وصیتی که خود حضرت زهرا(س) کرده بود، جنازه آنحضرت شبانه تشییع و پیکرشان نمازگذارده شد، و در این مراسم تعداد خاصی از اصحاب امیر مؤمنان علی(ع) شرکت داشتند که در روایات شیعه و سنی بدین مطلب اشاره شده است:
1. بر جنازه حضرت فاطمه(ع)؛ امام علی، حسن، حسین(ع)، عقیل، سلمان، أبوذر، مقداد، عمار و بریده نماز خواندند.[1] در روایات دیگری، علاوه بر این افراد، گفتهاند: عباس بن عبد المطلب و فرزندش فضل، حذیفه و ابن مسعود نیز در نماز شرکت داشتند.[2]
2. در تاریخ طبری آمده است: در مراسم خاکسپاری فاطمه؛ عباس بن عبدالمطلب، علی(ع) و فضل پسر عباس حضور داشتند.[3]
علت بهانه عمر برای نبش قبر، به خطر افتادن موقعیت اجتماعی او و خلیفه اول، بویژه بعد از بیعت گرفتن از مردم برای خلافت بوده که این مسئله برای آنها گران تمام میشد.
در جریان شهادت حضرت زهرا(س) چنین نقل شده است: هنگامی که صبح شد، ابوبکر و عمر با مردم مدینه آمدند که بر بدن فاطمه زهرا نماز بخوانند. ولى مقداد گفت: فاطمه را شب گذشته به خاک سپردیم. عمر به ابوبکر گفت: قبلاً گفتم که ایشان کار خودشان را خواهند کرد! عبّاس گفت: فاطمه زهرا خودش وصیّت کرد که شما بر بدنش نماز نخوانید! عمر گفت: اى بنى هاشم! شما آن حسدى را که از گذشتههای دور با ما داشتید هرگز ترک نخواهید کرد، آن دشمنى و کینههایى که در سینه شما است از بین نخواهد رفت؟! به خدا سوگند! تصمیم دارم که قبر فاطمه را نبش کنم و بر جنازهاش نماز بخوانم! امام على(ع) فرمود: «اى پسر صهاک! به خدا سوگند! اگر چنین عملى را انجام دهى سوگندى را که خوردهاى به تو بازمیگردانم و اگر این شمشیرم را از غلاف بکشم آنرا غلاف نمیکنم تا اینکه تو را هلاک نمایم. عمر جا خورد و ساکت شد؛ زیرا میدانست على هر گاه سوگند بخورد طبق سوگند خود عمل خواهد کرد...».[4]
1. بر جنازه حضرت فاطمه(ع)؛ امام علی، حسن، حسین(ع)، عقیل، سلمان، أبوذر، مقداد، عمار و بریده نماز خواندند.[1] در روایات دیگری، علاوه بر این افراد، گفتهاند: عباس بن عبد المطلب و فرزندش فضل، حذیفه و ابن مسعود نیز در نماز شرکت داشتند.[2]
2. در تاریخ طبری آمده است: در مراسم خاکسپاری فاطمه؛ عباس بن عبدالمطلب، علی(ع) و فضل پسر عباس حضور داشتند.[3]
علت بهانه عمر برای نبش قبر، به خطر افتادن موقعیت اجتماعی او و خلیفه اول، بویژه بعد از بیعت گرفتن از مردم برای خلافت بوده که این مسئله برای آنها گران تمام میشد.
در جریان شهادت حضرت زهرا(س) چنین نقل شده است: هنگامی که صبح شد، ابوبکر و عمر با مردم مدینه آمدند که بر بدن فاطمه زهرا نماز بخوانند. ولى مقداد گفت: فاطمه را شب گذشته به خاک سپردیم. عمر به ابوبکر گفت: قبلاً گفتم که ایشان کار خودشان را خواهند کرد! عبّاس گفت: فاطمه زهرا خودش وصیّت کرد که شما بر بدنش نماز نخوانید! عمر گفت: اى بنى هاشم! شما آن حسدى را که از گذشتههای دور با ما داشتید هرگز ترک نخواهید کرد، آن دشمنى و کینههایى که در سینه شما است از بین نخواهد رفت؟! به خدا سوگند! تصمیم دارم که قبر فاطمه را نبش کنم و بر جنازهاش نماز بخوانم! امام على(ع) فرمود: «اى پسر صهاک! به خدا سوگند! اگر چنین عملى را انجام دهى سوگندى را که خوردهاى به تو بازمیگردانم و اگر این شمشیرم را از غلاف بکشم آنرا غلاف نمیکنم تا اینکه تو را هلاک نمایم. عمر جا خورد و ساکت شد؛ زیرا میدانست على هر گاه سوگند بخورد طبق سوگند خود عمل خواهد کرد...».[4]
[1]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(علیهم السلام)، ج 3، ص 363، علامه، قم، چاپ اول، 1379ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری بأعلام الهدی، ج 1، ص 300، مؤسسه آل البیت، قم، چاپ اول، 1417ق؛ شیعى سبزوارى، حسن بن حسین، راحة الأرواح در شرح زندگانى، فضائل و معجزات ائمه اطهار(علیهم السلام)، ص 79، اهل قلم، تهران، چاپ دوم، 1378ش.
[2]. به نقل از: مناقب آل أبی طالب(علیهم السلام)، ج 3، ص 363.
[3]. «قال ابن عمر: و حدثنا عبد الرحمن بن عبد العزیز عن عبد الله بن ابى بکر ابن محمد بن عمرو بن حزم عن عمره بنت عبد الرحمن، قالت: صلى العباس ابن عبد المطلب على فاطمه بنت رسول الله، و نزل فی حفرتها، هو و على و الفضل بن العباس»؛ طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق: ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 11، ص 598، دار التراث، بیروت، چاپ دوم، 1387ق.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 43، ص 199، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
نظرات