27032
مفهوم فارسی و کلی «گناه» در زبان عربی با واژههای متفاوتی بیان میشود.
به عبارتی، واژههایی مانند «ذنب»، «اثم»، «خطیئه»، «سیئه»، «عصیان» و ... که با مشتقات خود در قرآن کریم، در موارد زیادی مورد استفاده قرار گرفتهاند، در زبان فارسی از نظر معنا تقریبا مترادف و همگی به معنای «گناه» و یا «سرکشی» میباشند؛ اما در عین حال در زبان عربی تفاوتهایی برای هر کدام آنها بیان شده است؛ مانند اینکه:
1 . «اثم»؛ به معنای انجام کاری میباشد که حلال نیست.
2 . «ذنب» هر عملى است كه به دنبالش ضرر و يا فوت نفع و مصلحتى بوده باشد، و اصل آن از «ذَنَب» گرفته شده است كه به معناى دُم و دنبالهی حيوانات است. و به گناهان نیز بدان جهت ذنب گفته میشود که گناه، جنايت و ستم به ديگران دنباله و آثاری دارد و مستلزم كيفر و عقوبت و انتقام است.
3 . «عصیان»، در مقابل طاعت به معنای نافرمانی است. اصل این کلمه به معنای چوب است. میگویند جلوی فلانی را با عصا گرفت. در همین راستا به کسی که از جمعیت کنارهگیری میکند گفته میشود «شق العصا»؛ یعنی از جمعیت جدا شد.
4 . «سیئة» از ریشه «سوء» گرفته شده و جمع آن «سیئات» است و به هر چیزی، هر کاری و هر عقیدهای که بدی در آن ثابت بوده اطلاق میشود و واژه «سیئه» از نظر معنا از واژه «سوء» تأکید بیشتری دارد و از نظر لفظ معنایش بلیغتر است.
5 . کلمه «خطئیة» از ریشه «خطأ» مقابل «صواب» است و خطا یا در «حکم و کار» است و یا در «تعیین مصداق و موضوع» و «خطای در حکم» از نظر زشتی، اثرش از «خطای در کار» بیشتر و «خطای در کار» نکوهیدهتر از «خطای در مصداق و موضوع» است؛ زیرا عذر کسی که خطای در حکم کرده و در آن مقصّر بوده پذیرفته نیست و همچنین کسی که در کاری اشتباه میکند او را به جهت مراقب نبودن در انجام کار نیک و محتاط نبودن مورد نکوهش قرار میدهند و کسی که در تعیین مصداق اشتباه میکند کمتر از دو قسم دیگر مورد سرزنش قرار میگیرد و عذرش پذیرفتهتر است.
و ...