لطفا صبرکنید
17712
- اشتراک گذاری
بر اساس برخی روایات، رسول خدا(ص) ثواب و پاداش محبت و دوستی اهلبیت(ع) را همسان با شهادت در راه خدا اعلام نموده است:[1]
«مَنْ ماتَ عَلی حُبِّ آلِ محمّد ماتَ شَهِیْداً»؛ کسی که با دوستی خاندان محمد(ص) از دنیا برود، شهید به شمار خواهد آمد.
این روایت در برخی از کتابهای تفسیری اهلسنت[2] و کتابهای حدیثی شیعی[3] آمده است؛ اما مانند روایاتی از این دست، بیشتر آنان از ذکر سلسله سند خودداری نمودهاند، ولی با این وجود، این روایت به صورت مسند نیز در برخی منابع وجود دارد[4] که وضعیت برخی راویان آن؛ مانند عبدالله بن حامد اصبهانی، محمد بن علی بن حسین بجلی و یعقوب بن یوسف بن إسحاق در کتابهای رجال شیعی مورد بررسی قرار نگرفته است؛ از اینرو نمیتوان این حدیث را از دیدگاه دانش رجال، مانند روایات کاملا صحیح ارزیابی نمود. البته از آنجا که به این حدیث در منابع فراوانی از کتب شیعه و اهلسنت دربارهی فضیلت دوستی آلمحمد استناد شده، و منافاتی با عقاید اسلامی ندارد، روایتی مورد پذیرش خواهد بود، علاوه بر آنکه مفاد این روایت در برخی آیات و روایات دیگر نیز ذکر شده است:
«وَ الَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِک هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ...»؛[5]
و کسانى که به خدا و رسولان او ایمان آوردند ایشان نزد پروردگارشان همان راستگویان و شهدا هستند.
از امام علی(ع) در نهج البلاغه نقل است هرکسی که با شناخت حق پروردگار، پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) در بستر خود بمیرد، مرگش نوعی شهادت است.[6]
امام حسین(ع) نیز در سخنی فرمود: تمام شیعیان ما بدون استثنا صدّیق و شهید میباشند. راوی میگوید که از حضرتشان پرسیدم: فدایت شوم! چگونه چنین چیزی امکانپذیر است با آنکه بیشتر آنان در بستر خود جان میسپارند؟! امام(ع) پاسخ داد: مگر سخن خدا در سوره حدید را نخواندهای که فرمود: «کسانی که به خدا و فرستادگان او ایمان آوردهاند، صدّیقان و شهیدان در نزد پروردگارشان هستند...».[7]
[1]. «رابطه حبّ و ایمان در روایات»، 12358.
[2]. ابن عطیه اندلسی، عبدالحق بن غالب، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، تحقیق، عبدالشافی محمد، عبدالسلام، ج 5، ص 34، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1422ق؛ زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 220، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 27، ص 595، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق؛ عطار، محمد بن ابراهیم، تذکرة الأولیاء( معرب، الوسطانی)، محقق، جادر، محمد ادیب، مترجم، اصیلی وسطانی، محمد، ص 33، دمشق، دار المکتبی، چاپ اول، 1430ق.
[3]. شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 166، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا؛ طبری آملی، عماد الدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج 2، ص 197، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، 1383ق.
[4]. ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 54، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.
[5]. حدید، 19.
[6]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 283، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[7]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 163، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.