لطفا صبرکنید
1561
همانگونه که در پرسش آمده، حضرت نوح(ع) برای دعوت قوم خود به توحید و یکتاپرستی، به خورشید و ماه و هفت آسمان و بعضی از چیزهای موجود در طبیعت استدلال نموده است. به عنوان نمونه میفرماید:
«أَ لَمْ تَرَوْا کَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَماواتٍ طِباقاً»؛[1] آیا نمیبینید چگونه خداوند، هفت آسمان را به صورت طبقه طبقه آفرید؟!
پرسش اینجا است که چرا حضرتشان با مردمی ناآگاه، موضوعی را مطرح میکند که بشر امروز با این همه پیشرفتهای علمی هم هنوز نتوانست به حقیقت آن دست یابد؟!
پاسخ اول آن است که اصطلاح «هفت آسمان» میتواند منطبق با چندین واقعیت باشد که برخی از آنها در ردیف صورتهای فلکی بوده و در آنروز نیز شناخته شده بود. و برخی از این واقعیات نیز تا کنون کشف نشده است، همانگونه که لفظ «آسمان» نیز در قرآن، گاه تنها به معنای فضای اطراف زمین مورد استفاده قرار گرفته که ابرها در آن قرار دارند و گاه به معنای فضایی که شامل تمام ستارگان میشود.[2]
در همین راستا برخی از مفسران در تفسیر آیه میگویند:
اینکه آسمانها را هفتگانه خواند -آن هم در زمینهاى که میخواهد استدلال کند- دلالت بر این دارد که مشرکان به آسمانهای هفتگانه معتقد بودند، و آنرا امری مسلم میشمردند و قرآن با آنان به وسیلهی همین چیزى که خود آنان مسلم میدانستند احتجاج کرده است؛ یعنی داستان هفتگانه بودن آسمانها که در کلام نوح(ع) آمده به خوبى دلالت دارد که این مسئله از سوی پیامبران(ع) از قدیمترین زمانها رسیده است.[3]
برخی اما میگویند: منظور نوح از رؤیت، دیدن و شناختن هفت آسمان به خصوص از طریق حس و یا شناخت عقلی نیست؛ چرا که این نوع شناخت نه برای قوم نوح و نه برای مردم بعد از آن امکانپذیر نبود؛ بلکه منظور عظمت ستارگان و خورشید و ماه و ... است که قابل مشاهده است. و هدف از این تعبیر این بود که شناخت مردم را به خدای تعالی زیاد کند؛ لذا از طریق عظمت مخلوقاتش استفاده کرده است.
احتمال هم دارد که این استدلال اختصاص به قوم نوح نداشته باشد؛ بلکه مخاطب این آیه تمام مردم از زمان نزول تا زمان قیامت باشند، پس این امکان، یعنی شناخت آسمانهای هفتگانه با توجه به پیشرفتهای علمی و تکنولوژی برای بشر وجود دارد، هر چند که فعلا به آن دست نیافتند.
همچنین رؤیت و مشاهده از هر نوعی که باشد، در حقیقت دیدن هفت آسمان است، چه اینکه مردم به آسمانهای هفتگانه علم داشته باشند یا نداشته باشند؛ زیرا حداقل این است که جو آسمان به این گستردگی با تمام ستارگانش را مشاهده میکنند؛ لذا از آن به هفت تعبیر کرده است. بنابر این، اگر چه مشاهده هفت آسمان برای ما مقدور نیست، لکن این قصور، حقیقت هفت آسمان را تغییر نمیدهد و چیزی از آن کم نمیکند. و در حقیقت -با این مثالها- مشاهدهکنندگان را توجه میدهد به اینکه آنچه را که در بالای سر خود میبینند هفت آسمان است. و قرآن همانگونه به انسان از کائنات خبر میدهد، همانطور آنها را به شناخت عظمت خلقت تحریک و تشویق میکند، و از این طریق به قدرت آفریننده آنها استدلال میکند.[4]
[1]. نوح، 15.
[2]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: «آسمان های هفت گانه در قرآن»، 1756.
[3]. ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 32، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 429، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[4]. ر. ک: صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن، ج 29، ص 158، قم، انتشارات فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1365ش.