لطفا صبرکنید
1545
- اشتراک گذاری
خدای متعال در قرآن کریم هنگام برشمردن نعمتهایی که به انسان ارزانی داشته، میفرماید:
«وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ»؛[1] و او را به سوی دو ارتفاع هدایت کردیم.
«نَجْد» (به فتح نون و سکون جیم) در لغت به معنای بلندی و محل مرتفع و محکم بوده،[2] و در قرآن تنها یکبار از این ریشه استفاده شده است.
بعضی گفتهاند: اصل «نجد» به معناى علوّ و برتری است و سرزمین نجد (در عربستان) را از آن جهت نجد گفتهاند که ارتفاع آن از مناطق اطراف، از جمله سرزمین پست و ساحلی تهامه (در عربستان و یمن) بیشتر است. و جمع «نجد»، «نجود» است.[3]
اگر چه واژه «نجد» را میتوان در ارتباط با هر سرزمین مرتفعی به کار برد، و میدانیم که مناطق فراوانی از این ویژگی برخوردارند؛ اما هرگاه از این واژه، به تنهایی و بدون وجود قرینه و نشانهای استفاده شود، هیچ کارشناس متون تاریخی، تردید نمیکند که مراد از آن، منطقهای در عربستان است که اکنون ریاض، پایتخت این کشور و شهرهایی مانند بریده و عنیزه، در آن قرار دارد.[4]
اما «نجدین» و یا «دو مکان مرتفع» در آیه مورد پرسش، کنایهای از خیر و شر و یا راه حق و راه باطل است. در همین زمینه از رسول خدا(ص) نقل شده است:
«یا أیها الناس! هما نجدان. نجد الخیر و نجد الشر، فما جعل نجد الشر أحب إلیکم من نجد الخیر»؛[5]
اى مردم! دو سرزمین مرتفع وجود دارد: سرزمین خیر، و سرزمین شر، و هرگز سرزمین شر برای شما دوستداشتنیتر از سرزمین خیر قرار داده نشده است.
اگر گفته شود: چگونه «راه شر» مانند «راه خیر»، بلند و رفیع اعلام شده است، با آنکه در راه شرّ، رفعت و بلندى نیست؛ بلکه پستی و دنائت است؟!
پاسخش آن است که خدای متعال، هر دو راه خیر و شر را براى مکلّفان، ظاهر و آشکار نمود، و به جهت همین ظهور و بروز، هر دو راه را «نجد» نامید.
برخی گفتهاند نامگذاری «راه شرّ» به «نجد» از آن جهت است که در خودداری از ارتکاب آن، بلندى و شرافت حاصل میشود، همانگونه که در پیمودن «راه حق»، شرافت و مقام به دست میآید. به عبارت دیگر، یکی از دیدگاه «فعل» شرافت دارد و دیگری از دیدگاه «ترک فعل».
و شاید تعبیر به «نجد» در مورد «راه شر» از باب تغلیب باشد که در زبان عرب، کاربرد فراوانی دارد؛ مانند اینکه به خورشید و ماه و یا «شمس» و «قمر»، «قمرین» میگویند.[6]
به هر حال، منظور از «وَ هَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ» در نگاه بیشتر مفسران، هدایت و راهنمایی به راه خیر و شر است. بدین معنا که خدای متعال، انسان را با سرمایه شناخت خوبیها و بدیها آفرید، و به او این توانایی و قدرت را داد که آن دو را از یکدیگر بازشناسد.
گفتنی است؛ برخی «نجدین» در این آیه را بهگونهای دیگر تفسیر کرده و گفتهاند؛ از آنجا که واژه «نجد» در زبان عربی به معنای پستان هم استعمال شده؛[7] ممکن است منظور آیه، هدایت غریزی کودک به پستان مادر در بدو تولد باشد؛[8] چرا که این هدایت غریزی، ضامن زندگی و روزی نوزاد است.
اگرچه چنین نعمتی نیز شایسته آن است که توجه انسانها را به آن جلب نمود، ولی روایتی از امام علی(ع)، تأییدکننده همان تفسیر نخست است:
«قیل لأمیر المؤمنین(ع): أن ناسا یقولون فی قوله: «وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ»، أنهما الثدیان! فقال: لا هما الخیر و الشر».[9]
به امیر مؤمنان(ع) گفتند: بعضی این آیه را به دو پستان تفسیر میکنند. امام فرمود: نه! مراد از آیه، خوبی و بدی است.
[1]. بلد، 10.
[2]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 791، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.
[3]. ر. ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، تهرانی، آقا بزرگ، محقق، قصیر عاملی، احمد، ج 10، ص 352، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی تا؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 10، ص 746، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[5]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 749.
[6]. همان.
[7]. ر. ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 3، ص 416، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[8]. ر. ک: فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 31، ص 168، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیروت، چاپ سوم، 1420ق؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 352.
[9]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 749.