جستجوی پیشرفته
بازدید
544
آخرین بروزرسانی: 1403/04/23
خلاصه پرسش
سوگندهای موجود در ‌آیه‌های ابتدایی سوره عادیات را توضیح دهید؟
پرسش
آیات پنج گانه ابتدایی سوره عادیات سوگند به چه چیزهایی است؟
پاسخ اجمالی

در ابتدای سوره عادیات، خداوند بعد از چندین سوگند‏، واقعیاتی را در مورد برخی از انسان‌های خداگریز و دین‌ستیز بیان می‌کند. در همین راستا، خداوند، سوارکاران رزمنده‌ای که هنگام نزول وحی، نشان و نمادی از مجاهدان در راه خدا بودند را شایسته آن دیده است که به آنان سوگند یاد کند:

«وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً، فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً، فَالْمُغیراتِ صُبْحاً، فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً، فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً».

  1. «وَ الْعادِیاتِ ضَبْحاً»؛(قسم به اسبان دونده نفس نفس زنان).

واژه «عادیات» از ریشه «عدو» به معناى دویدن با سرعت بوده،[1] و کلمه «ضبح» صدایی است که از نفس نفس زدن اسبان در حین دویدن شنیده می‌‏شود.[2] و معناى آیه این است که سوگند می‌‏خورم به اسبان تیزپایی که در صحنه‌های نبرد نفس نفس می‌‏زنند.

البته تفاسیر دیگری در مورد این آیه نیز مطرح شده است که برخی از آنها ممکن است ناظر به لایه‌های معنایی قرآن بوده و تعارض با معنا و تفسیر ظاهری آن نداشته باشد.

در همین زمینه بعضى گفته‏‌اند: منظور از «عادیات»، شتران حاجیان‌اند که صاحبان خود را در روز عید قربان از مشعر به منى می‌‏برند.[3]

برخی دیگر گفته‌‏اند: «عادیات»، شتران سربازان و جنگ‌جویان در راه خدا هستند.[4]

البته بعضی از مفسران معتقدند که ویژگی‌هایی که در آیات بعدى براى «عادیات» ذکر شده، با تفسیر «عادیات» به شترها همخوانی ندارد.[5]

  1. «فَالْمُورِیاتِ قَدْحاً»؛(که به هنگام تاختن، از برخورد سُم‌هایشان بر سنگ، جرقه‌‏هاى آتش می‌جهد).

کلمه «موریات» جمع اسم فاعل «الموری» از مصدر «ایراء» به معناى ایجاد جرقه‌های آتش با استفاده از سنگ چخماق است. و کلمه «قدح» به معناى زدن و ضرب است. وقتى گفته می‌‏شود: «قَدَحَ فَأورَى» معنایش این است که سنگ و چخماق را به هم کوبید، و جرقه بیرون آورد. و منظور از این‌که اسبان دونده و نفس نفس‌زننده را به «موریات قدحا» توصیف کرده، این است که هنگام دویدن این اسب‌ها در زمین سنگزار، و هنگام برخورد نعل‌هایشان با سنگ‌ها، جرقه‌هایی از زمین بیرون می‌‏جهد.

برخی نیز «ایراء» را به مکر و حیله جنگ‌جویان در میدان نبرد تفسیر کرده‌اند.[6]

گروهی نیز این آیه را کنایه‌ از زبان افرادی می‌داند که با گفته‌های خود آتش‌‏ها افروخته، و با سخنان ناهنجار خود فتنه‌‏ها برپا می‌کنند.[7]

«نبرد پیش‌گیرانه» نیز یکی از تفاسیری است که برای آیه «فالموریات قدحا» مطرح شده است، بدین ترتیب که آیه اشاره ضمنى به برافروختن جرقه جنگ دارد؛ یعنى آنها پیش از آن‌که دشمن از جاى بجنبد پیش‌‏گیرى می‌کنند و جرقه جنگ را برمی‌‏افروزند.[8]

  1. «فَالْمُغِیراتِ صُبْحاً»؛(و سوگند به هجوم‌آوران سپیده دم).

«مغیرات» جمع مؤنث اسم فاعل «المُغیر» از باب افعال(اغارة) است. و «اغارة» و «غارت» به معناى هجوم ناگهانی سواره‌نظام به سپاه دشمن است. اگرچه این آیه به ظاهر و مجازا صفتی برای اسب‌های تیزپا است؛ اما در واقع، در صدد بیان ویژگی سوارکاران مجاهد است. و معنایش این است که سوگند می‌خورم به سوارانی که صبح‌گاهان و ناگهانى بر دشمن هجوم می‌‏آورند.[9]

گفته شده است، تخصیص آیه به نبرد بامدادان بدین جهت است که آن زمان، بهترین وقت غافل‌گیری است؛ زیرا شب تاریک بود و چیزی دیده نمی‌شد، و روز هم دشمن آماده جنگ و دفاع بود، ولی صبح‌گاهان دشمن در غفلت و عدم آمادگی به سر می‌برد.[10]

البته بعضى معتقدند: مراد از «مغیرات»، شترانى‌اند که حاجیان را در روز قربان از مشعر به منى می‌آورند.[11]

  1. «فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعاً»؛(و گرد و غبار به پا کنند).

«اثرن» جمع مؤنث غایب از فعل ماضى و از مصدر «اثارة» به معناى برپا کردن گرد و خاک و مانند آن است. و کلمه «نقع» به معناى «غبار» است که اصل این ماده به معناى فرو رفتن آب یا فرو رفتن در آب است. و از آن‌جا که فرو رفتن در غبار نیز شباهت با آن دارد، این کلمه، بر آن اطلاق شده است.[12]

بر این اساس، معناى آیه این است که سوگند به هجوم‌کنندگان در صبح که آن‌چنان سریع و ناگهانی بر دشمن یورش می‌برند که از هر طرف، گرد و خاک به آسمان برمی‌خیزد.[13] یا این‌که بر اثر هجوم شتران حاجیان از مشعر الحرام به سوى منى، گرد و غبار از هر سو پراکنده می‌‏شود.[14]

  1. «فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعاً»؛ و سپس ناگهان در قلب سپاه دشمن آشکار می‌شوند،‌ یا سپاه دشمن را در میان گرفته، محاصره می‌کنند.

«وسطن» به معناى در وسط قرار گرفتن است، و ضمیر موجود در «بِهِ» به صبح بر می‌گردد، و حرف «باء» به معناى «فى» است که در این صورت معنای آیه می‌شود: پس در وقت صبح در وسط جمع قرار گرفتند.

البته ممکن است ضمیر به کلمه «نقع» برگردد، و حرف «با» براى ملابسه باشد که در این صورت معنای آیه می‌شود: پس در هنگام صبح دسته جمعى در وسط غبار قرار گرفتند.

برخی از مفسران گفته‌‏اند: آیه ناظر به در وسط قرار گرفتن شتران در منطقه منى است.[15]

با توجه به آنچه بیان شد، می‌توان گفت؛ اگرچه تفسیر این آیات به شترهای حاجیان هنگام انجام مناسک حج را نمی‌توان به صورت قطعی، تفسیری نادرست دانست؛ اما واضح است که آیات پنج‌گانه بیشتر ظهور در سوارکاران هنگام نبردها دارند؛ از این‌رو باید رزمندگان اسلام را بهترین مصداق این آیات دانست.[16]

خداوند در ادامه آیات و بعد از این سوگندها بیان می‌دارد که بسیاری از انسان‌ها ناسپاس و بخیل‌اند و خود نیز این را می‌دانند، سپس آخرت را به یاد این‌گونه افراد آورده و هشدار می‌دهد تا از این‌راه و روش دست بردارند.


[1]. رشیدالدین میبدی، احمد بن ابی سعد، کشف الأسرار و عدة الأبرار، تحقیق، حکمت‏، علی اصغر، ج ‏10، ص 584، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، 1371ش.

[2]. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ‏21، ص 154، تهران، ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، 1364ش.

[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی‏، محمد جواد، ج ‏10، ص 803، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.

[4]. همان.

[5]. طباطبائی، سید محمد حسین‏، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 345، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ پنجم‏، 1417ق.

[6]. الجامع لأحکام القرآن، ج ‏21، ص 157.

[7]. همان.

[8]. طالقانی، سید محمود، پرتوى از قرآن، ج ‏4، ص 229، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، 1362ش.

[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 345- 346.

[10]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏32، ص 260، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

[11]. الجامع لأحکام القرآن، ج ‏21، ص 157.

[12]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏27، ص 245، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.

[13]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 346.

[14]. تفسیر نمونه، ج ‏27، ص 245.

[15]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‏10، ص 804.

[16]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏20، ص 345- 346.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها