
لطفا صبرکنید
285
نخست باید گفت؛ سخن گفتن خداوند با بندگان و نگریستن به آنها، موضوعی نیست که تنها در روایات وجود داشته باشد؛ بلکه در آیاتی از قرآن کریم نیز به این موضوع اشاره شده است.
به عنوان نمونه در سوره توبه و در بیان مجازات آنانی که به عهد خداوند و بر سوگندهای خود پایبند نیستند، میخوانیم:
وَلَا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ؛ (خداوند در قیامت نه با آنان سخن میگوید و نه به آنان مینگرد)!
از مفهوم این آیه برداشت میشود که اگر فردی این ویژگیها را نداشته باشد، خداوند هم با او سخن خواهد گفت و هم به او خواهد نگریست.
طبیعی است که مراد از نگاه خداوند در این آیات، نگاهی ویژه است، و گرنه تمام هستی در معرض دید پروردگار قرار دارند.
پس از بیان این مقدمه، میگوییم روایت مورد اشاره در پرسش، بخشی از حدیث قدسی معراج است که امام علی(ع) آن را از پیامبر(ص) نقل میکند که در بخشی از آن میخوانیم:
«یا اَحْمَدُ؛ اِنَّ فی الْجَنَّةِ قَصْراً مِنْ لُؤْلُؤ فَوْقَ لُؤْلُؤ وَ دُرَّة فَوْقَ دُرَّة لَیْسَ فیها قَصْمٌ و لا وَصْلٌ. فیها الْخَواصُ أَنْظُرُ اِلَیْهِمْ کُلَّ یَوْم سَبْعینَ مَرَّةً فَاُکَلِّمُهُم کُلَّما نَظَرْتُ اِلَیْهِمْ وَ اَزیدُ فى مِلْکِهِمْ سَبْعینَ ضِعْفاً وَ اِذا تَلَذَّذَ اَهْلُ الْجَنّةِ بِالطّعامِ والشَّرابِ، تَلَّذَّذُوا اُولئِکَ بِذِکْرى وَ کَلامى وَ حَدیثى. قالَ: یا رَبِّ؛ ما عَلامَةُ اُولئِکَ؟ قالَ مَسْجُونُونَ قَدْ سَجَنُوا اَلْسِنَتَهُمْ مِنْ فُضُولِ الْکَلامِ وَ بُطُونَهُمْ مِنْ فُضُولِ الطَّعامِ»؛[1]
«اى احمد؛ در بهشت قصرى است که آجرهایش از دُرّ و مروارید بوده و شکستگى و گرهى هم میانشان وجود ندارد.
این قصر، جایگاه بندگان خاص من است که هر روز هفتاد بار به آنها مینگرم و در هر نگریستن، با ایشان سخن هم میگویم و بر نعمتهایشان هفتاد برابر میافزایم. هنگامی که بهشتیان دیگر از غذا و شراب لذت میبرند، لذت آنان، یاد، سخن و کلام من است. پیامبر عرضه داشت: پروردگار من! نشانه آنها چیست؟ خداوند پاسخ داد: آنان زندانیانى هستند که زبانهاى خود را از پرحرفى و شکم خود را از پرخورى بازداشتهاند.
از نگاه سندی این روایت اگر چه از میان منابع در دسترس شیعی، در منابع قبل از قرن نهم هجری یافت نمیشود و در منابع بعدی نیز سلسله سندی برای آن ذکر نشده است؛ اما محتوای روایت میتواند مورد پذیرش باشد؛ زیرا همخوان با آیات قرآن و روایات معتبر است.
البته پیدا است که ما نمیتوانیم از حقایق جهان آخرت، تصوّر کاملا دقیق و روشنى داشته باشیم؛ چرا که ویژگىهاى آن جهان با حقایق این عالم متفاوت است و ما با تصوّرات و ادراکات محدودی که در این دنیا داریم، نمیتوانیم درک کاملی از حقیقت و چگونگى آنچه در عالم آخرت خواهد گذشت، داشته باشیم.
آنچه ما از رنگها، شکلها و ویژگیهای یک موجود تصور میکنیم، در ارتباط با امورى است که در این جهان، از طریق حواس پنجگانه خود، با آنها تماس داریم و از این طریق حقیقتشان را درک میکنیم، در حالى که ممکن است در آخرت، علاوه بر این پنج حواس، دهها و صدها حواس دیگر هم داشته باشیم. به عبارت دیگر، حواس ما اکنون قدرت تجزیه و تحلیل آنچه در آخرت خواهد گذشت را ندارد، و آنچه از ویژگیهای آن جهان در روایات و آیات بیان شده، تنها نمایی کلی از آن عالم را براى ما ترسیم میکند و از شباهتهاى محدودى که آن عالم با جهان ما دارد و از مقایسه نعمتهای آن عالم با نعمتهای جهان خاکى، تنها آشنایی اندکی از آن عالم به دست میآوریم، و گرنه حواس و قواى ادراکى ما، ضعیفتر از آن است که بتواند حقایق آن جهان را درک کند.
به عنوان نمونه، یکى از ویژگیهاى آخرت، چیزی است که در این روایت بدان پرداخته شده است. کاخى از جواهرات شفاف بدون هیچ لکّه و گره و ...!
در روایات دیگری، خانههاى بهشتى را ساخته شده از خشتهای طلا و نقره اعلام کردهاند و در جاى دیگر گفته شد که درون آن کاخها از بیرونش پیدا است و ... .[2]
همین کافى است تا بدانیم مجللترین کاخهاى دنیا در برابر کاخهاى بهشت، کوخى بیش نیست و پایینترین جایگاه بهشتیان، هزاران بار زیبا و دلپذیرتر از آنها است، چه رسد به جایگاه ویژه خواص که ساکنانش به نعمتهای عادی بهشت -هرچند آنها هم بسیار ارزشمند است- دلخوش نبوده و هیچ توجهى به آنها ندارند! برای آنها یاد خدا و سخنگفتن با او بهترین لذّتها است!
گفتنی است که اولیاى خدا از آن لذتها نیز بیخبر نیستند؛ اما لذتى که از سخنگفتن با خدا میبرند، به مراتب بیش از دیگر نعمتها است.
این گروه از اولیای الهی که لذّتشان در بهشت، مشاهده آثار رحمت الهى، رضایت از عنایت ویژه خداوند و گفتوگو با حضرت حق است، کسانىاند که در دنیا نیز بیشترین لذتشان مناجات با خداوند بود. و گرنه بهشتیانی که در دنیا نیز تمایل زیادی به استفاده از نعمتهای پراکنده الهی؛ مانند خوردنیها و نوشیدنیها داشتند، در آخرت نیز چنین مواردی برایشان بسیار لذتبخش خواهد بود و خواهد گفت: «هذَا الَّذى رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ اُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً...».[3]
به عبارت دیگر، نعمتهای اختصاص داده شده به بهشتیان تا اندازهای همخوان با خواستهها و لذتهای آنان در دنیا خواهد بود.
[1]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 200، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.
[2]. ر. ک: «یکی از ویژگیهای قصرهای بهشتی».
[3]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: راهیان کوی دوست، شرح حدیث معراج