لطفا صبرکنید
342
اسم فاعل و احکام آن:
«اسم فاعل»، اسمى است که ناظر به فاعل افعال است، و آن یا از فعل ثلاثى مجرّد ساخته میشود و یا از غیر آن.
الف) در صورتی که از فعل ثلاثى مجرّد -با هر وزنی- ساخته شود، صیغه مفرد آن همواره بر وزن «فاعِل» خواهد بود، مانند: «ناصِر»، «جالِس».
ب) اما اگر از افعال غیر ثلاثی مجرّد (چه افعال ثلاثی مزید و چه افعال رباعی) ساخته شود، صیغه مفرد آن دقیقا منطبق با صیغه اول فعل مضارع معلوم همان باب خواهد بود. مانند: مُحْسِن (از باب افعال)، مُقَلِّد (ازباب تفعیل)، مُقَابِل (از باب مفاعله) و مُسَیْطِر (از افعال رباعی) که به ترتیب هموزن «یُحْسِن»، «یُقَلِّد»، «یُقَابِل» و «یُفَعْلِل» هستند.
برخی ویژگیهای اسم فاعل از قرار زیر است:
- اسم فاعل از نظر عمل کردن مانند فعلی میباشد که از آن ساخته شده است؛ یعنى اگر از فعل لازم بود، تنها فاعل میگیرد و در صورتی که از فعل متعدی گرفته شود، علاوه بر فاعل به مفعول هم نیاز دارد.
- ادیبان عرب در عملکردن اسم فاعل، تفصیلى بدین ترتیب دادهاند که اگر با الف و لام آورده شود، مطلقا عمل میکند، چه به معناى ماضى باشد و چه به معناى غیر آن؛ اما اگر بدون الف و لام آورده شود از دو حال خارج نیست. یا به معناى ماضى است که در این صورت، عمل نمیکند و یا به معناى حال و یا استقبال است که در این صورت و تنها به شرطی که بعد از یکی از کلمات ذیل قرار گیرد، عمل خواهد کرد:
الف) حرف استفهام، مانند: «أضاربٌ زیدٌ عمراً الآن او غداً».
ب) حرف نداء، مثل: «یا طالعاً جبلاً الآن او غدا».
ج) حرف نفى، مانند: «ما ضاربٌ زیدٌ عمراً الآن او غدا».
د) موصوف، نظیر: «مررت برجل ضاربٍ عمراً الآن او غدا».
هـ) مسند، مانند: «زید ضاربٌ عمراً الآن او غدا».
- اسم فاعل لازم نیست که بر معمولش مقدّم باشد تا عمل کند؛ بلکه چه مقدّم و چه مؤخّر بیاید عمل خواهد کرد.
- در صورتی که اسم فاعل از فعل لازم ساخته شده و به فاعلش اضافه شده باشد، معنای صفت مشبهه را خواهد داشت، ولى اگر از فعل متعدّى ساخته شود، همان معنای خودش را داشته و در صورتی که به فاعلش اضافه شود، مفعولش منصوب باقى مانده و در صورتی که به مفعولش اضافه شود، فاعلش به حالت رفع باقی خواهد ماند.
- اسم فاعل اگر مصغّر شود، بنابر قول مشهور عمل نمیکند.
اسم مفعول و احکام آن:
«اسم مفعول» اسمى است که دلالت کند بر متعلّق فعل؛ یعنى کسى یا امرى که فعل بر او واقع شده است، و اگر از ثلاثى مجرّد ساخته شود بر وزن مفعول میآید، مانند: «مَنْصُور»، «مَکْتُوب» و ... و در غیر این صورت، صیغه اولش هموزن فعل مضارع مجهول خواهد بود، مانند: «مُکْرَم» و «مُنْذَر» از باب افعال، و «مُشَرَّف» از باب تفعیل که به ترتیب هموزن «یکرم»، «ینذر» و «یشرف» هستند.
اسم مفعول در جمیع احکامش مانند اسم فاعل است، با این تفاوت که به جای فاعل، نائب فاعل خواهد گرفت.[1]
در پایان گفتنی است که در قرآن کریم، حدود 3500 «اسم فاعل» و بیش از 500 «اسم مفعول» مورد استفاده قرار گرفته است.
[1]. ر. ک: ذهنی تهرانی، سید محمد جواد، قواعد صرف و نحو و روش تجزیه و ترکیب، ج 1، ص 57- 59، قم، مؤلف، چاپ اول، 1371ش.