لطفا صبرکنید
251966
- اشتراک گذاری
همه اسم های نیکو در روایات سفارش شده، و به فرزند پسر و دختر هر دو در روایات اهمیت داده شده است و هیچ الزامی در تأکید بر پسر بودن در مورد همه فرزندان (در فرض سؤال) نیست. اگر کسی چنین خواسته ای داشت، می تواند هر نام نیکوی دیگری (مثل علی و ...) را از همان ابتدا نیت کند و بعد از تولد نام گذاری کند.
طبق برخی روایات، اگر به این قصد نام کودک را محمد گذاشت، سزاوار نیست از این نام برگردد و طبق اطلاق روایت چنین نیتی با همین شرط باید لحاظ شود، هر چند منظور الزام شرعی نیست. و گرنه از همان ابتدا به خدا توکل کند و تعیین جنسیت فرزند را هم به خدا بسپارد. همچنان که همه این دعاها هم فقط خواسته ای است از خدا و هر کاری فقط با اذن و اراده خدا محقق می شود.
نام محمد در روایات شیعه از تقدس و اهمیت زیادی برخوردار است و از آن جا که اسم، با مسما (صاحب اسم) به گونه ای در ارتباط است؛ لذا توصیه های خاصی هم در بزرگ داشت این نام و کودکی که به این نام نامیده شده است، در روایات وجود دارد.[1] در برخی روایات به این مطلب اشاره شده است که اگر کودکی در شکم مادر به این نام نامیده شود، این نام محقق خواهد شد؛ یعنی کودک پسر خواهد شد. پس سزاوار است که به این نام گذاری خود وفادار بماند و نام کودک را محمد بگذارد تا پر برکت و در حفظ و حراست خاصه الاهی باشد. طبق برخی روایات اگر از این نام برگشت ضمانتی خاص نخواهد داشت.[2] بنابراین، حق ایمان و محبت و عشق به این نام و صاحب این نام (پیامبر اسلام) این اقتضا را دارد که از این نام برنگردد. یا نام محمد را بگذارد، همراه با لقب (پسوند) مثل محمد امین، محمد مهدی و ... .
در مورد نام علی هم در کنار نام محمد توصیه مشابهی شده و کودکی که به این نام نامیده شود و نیت شود که نام او را علی بگذارد، به اذن خدا پسر خواهد شد. بنابراین، اگر بخواهد فرزند بعدی او هم پسر باشد، بهتر است از همان ابتدا علی نامیده شود، نه این که ابتدا محمد نامیده شود و بعد از این نام عدول شود.
به طور کلی باید گفت: تمام اسم های نیکو در روایات توصیه شده و به فرزند دختر و پسر هر دو در روایات اهمیت داده شده است و هیچ الزامی در تأکید بر پسر بودن همه فرزندان (در فرض سؤال) نیست، ولی اگر فردی چنین خواسته ای از خدا داشت، سزاوار است هر عهدی که از سر محبت به معصومین داشت به آن وفا کند هر چند همه آنها نور واحدی هستند. همچنان که امام حسین (ع) به دلیل عشق و محبتی که به علی (ع) داشت، نام چند پسر خود را علی گذاشت که بعداً علی اکبر و علی اصغر نامیده شدند. بنابراین هر خواسته ای برای خود حقوقی دارد، هر چند در حد الزام شرعی نباشد.
[1] «کُنْتُ جَلِیساً لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِالْمَدِینَةِ فَفَقَدَنِی أَیَّاماً ثُمَّ إِنِّی جِئْتُ إِلَیْهِ فَقَالَ لِی لَمْ أَرَکَ مُنْذُ أَیَّامٍ یَا أَبَا هَارُونَ فَقُلْتُ وُلِدَ لِی غُلَامٌ فَقَالَ بَارَکَ اللَّهُ فِیهِ فَمَا سَمَّیْتَهُ قُلْتُ سَمَّیْتُهُ مُحَمَّداً قَالَ فَأَقْبَلَ بِخَدِّهِ نَحْوَ الْأَرْضِ وَ هُوَ یَقُولُ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ حَتَّى کَادَ یَلْصَقُ خَدُّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ بِنَفْسِی وَ بِوُلْدِی وَ بِأَهْلِی وَ بِأَبَوَیَّ وَ بِأَهْلِ الْأَرْضِ کُلِّهِمْ جَمِیعاً الْفِدَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص لَا تَسُبَّهُ وَ لَا تَضْرِبْهُ وَ لَا تُسِئْ إِلَیْه»، کلینی، الکافی، ج 6، ص 39. دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1368ش.
[2] «وَ لْیَقُلِ اللَّهُمَّ إِنِّی قَدْ سَمَّیْتُهُ مُحَمَّداً فَإِنَّهُ یَجْعَلُهُ غُلَاماً فَإِنْ وَفَى بِالِاسْمِ بَارَکَ اللَّهُ لَهُ فِیهِ وَ إِنْ رَجَعَ عَنِ الِاسْمِ کَانَ لِلَّهِ فِیهِ الْخِیَارُ إِنْ شَاءَ أَخَذَهُ وَ إِنْ شَاءَ تَرَکَهُ»، الکافی، ج 6، ص11، و «َیَقُولُ اللَّهُمَّ إِنِّی سَمَّیْتُهُ مُحَمَّداً وُلِدَ لَهُ غُلَامٌ وَ إِنْ حَوَّلَ اسْمَهُ أُخِذَ مِنْهُ»، همان.