لطفا صبرکنید
44289
- اشتراک گذاری
آیات قرآن مانند هر کلام فصیحی، گفتار خود را بر اساس مخاطبان خود، تنظیم نموده است. در این تنظیم، شخصیت، عمل، اعتقاد و ... مخاطب در نظر گرفته شده است. قرآن کریم با اهل کتاب نیز بر همین اساس برخورد کرده است. لذا آیات پیرامون آنها نیز به حسب مخاطبان و مقام آیه، ادبیاتی متفاوت دارد. حال ما برای این که بتوانیم حکم کلی از این آیات به دست آوریم، باید تمام آیات را بررسی کنیم. تفصیل این مباحث و نتایج آن را می توانید در پاسخ تفصیلی مطالعه کنید.
قبل از بیان رویکرد قرآن به اهل کتاب، لازم است نکاتی را یاد آور شویم:
1. تردیدی نیست که اسلام ناسخ ادیان گذشته است و این ناسخیت از عقاید اصلی مسلمانان بوده و با ادله صریح، اثبات شده است و اگر در بعضی آیات از اهل کتاب تمجیدی آمده و آنها را مورد لطف قرار داده، نشان از برتری دین آنها بر اسلام نیست، بلکه این لطف به حسب علت های است که منافاتی با حقانیت و ناسخیت اسلام ندارد.
2. در اسلام، نگاه به پیروان اهل کتاب با مشرکان کاملا متفاوت است. با هر یک ادبیاتی خاص به خود مورد استفاده قرار گرفته و هیچ وقت تمام اهل کتاب همسان با مشرکان قرار نگرفته اند. البته تنها بعضی از اهل کتاب به جهت اعمال و عقاید نابهنجار، هم ردیف با مشرکان قرار گرفته اند و در ادامه تعدادی از آنها را ذکر می کنیم.
3. بسیاری از آیات قرآن که در آنها اسم یهودیان، مسیحیان و صائبیان آمده است، انصراف به آنانی دارد که در زمان پیامبر (ص) می زیستند. لذا حکم آن آیات، برای همه اهل کتاب در تمام زمان ها نیست بلکه باید در ادله ای که آورده شده دقت شود و براساس آن ادله حکم کرد که آیا اهل کتاب امروزی تماما کافر هستند یا خیر و براساس قرآن چه برخوردی باید با آنها داشت. لذا از آیه مذکور در سؤال، استفاده نمی شود که اکثر اهل کتاب حتی اهل کتاب امروزی، فاسق هستند بلکه به دست می آید بیشتر اهل کتاب زمان پیامبر که با پیامبر مواجهه داشته اند این گونه بوده اند. حال برای بررسی نگاه عام قرآن به اهل کتاب باید به تمام آیات قرآنی و ادله ای که در آن ذکر شده، توجه کرد و براساس آنها حکم کرد.
4. قرآن کریم در موارد بسیاری به امور مشترک بین مسلمانان و اهل کتاب، فراخوانی کرده است[1] و به آنها پیشنهاد می کند به این امور توجه کنند. بازخوانی این عقاید برای اهل کتاب، یکی از مهمترین عوامل شکل گیری رابطه ای درست و منسجم میان مسلمانان و اهل کتاب است و به نوعی همسنخی با غیر مسلمانان را إشاعه می کند.
حال با توجه به این نکات به دنبال دیدگاه قرآن در مورد اهل کتاب می رویم. این نگاه در دو رویکرد قابل بررسی است:
قرآن و رویکرد منفی به اهل کتاب
قرآن با توجه به مقتضیات زمان و مکان، ادبیات مختلفی را نسبت به اهل کتاب استفاده می کند. عده ای از اهل کتاب به جهت عملکردی که داشته اند، مورد مذمت بوده اند؛ کارهائی چون لجاجت و دشمنی با پیامبر خدا[2]، مخالفت و دشمنی با اسلام بعد از شناخت آن[3]، تحریف کتاب آسمانی خود[4] و ... . همچنین بسیاری از آنان به جهت اعتقاداتی که داشته اند، مورد مذمت قرآن قرار گرفته اند که از جمله آنها دخالت دادن انسان ها در مسئله توحید[5] و ... است .
اما مهم تر از این ها، آیاتی است در مذمت کسانی که بعد از آشکار شدن حق، با آن مخالفت می کنند و به دشمنی با آن می پردازند، به خصوص اهل کتاب که بعد از شناخت حق، با آن مخالفت کرده و در مقابل آن ایستادگی کردند. قرآن در آیات بسیاری، این افراد را مورد مذمت شدید قرار می دهد:
«آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشنشدن هدایت براى آنان دوباره به مخالفت با رسول خدا برخاستند، هرگز زیانى به خدا نمىرسانند و خداوند به زودى اعمال شان را نابود مى کند».[6]
این گونه آیات که در مذمت اهل کتاب است، بسیار اند ولی از آنجا که بیشتر بر مقیاس های ذکر شده هستند، از ذکر آنها خودداری می کنیم.
قرآن و رویکرد مثبت به اهل کتاب
قرآن کریم برخلاف تورات، به مخالفان به دید مثبت نگریسته و به صِرف مسلمان نبودن، آنها را مورد مذمت و وعید خود قرار نداده است. البته این رویکرد دارای شرایطی است که در بحث های ذیل، بدان می پردازیم.
آیاتی که با رویکرد مثبت به اهل کتاب نگریسته را می توان در چهار بخش بیان داشت:
1. قرآن تلاش وافری انجام داده که اخلاق و منش انسانی را در میان انسان ها رواج دهد؛ از این رو امور اخلاقی، آیات متعددی در قرآن را به خود اختصاص داده است. لذا غالب انسان هایی را که پایبند این اخلاق انسانی هستند، تحسین می کند. اهل کتاب نیز از این قاعده مستثنا نیستند؛ در بعضی مواقع که امری اخلاقی از آنان سر بزند مورد تأیید قرآن قرار می گیرند. البته این حکم استثنائاتی دارد و آن زمانی است که خود شخص با عمل قبیحی موجب از بین رفتن اعمال خود شود که در این صورت دیگر قابل تمجید نیست.
2. قرآن در عین اینکه اسلام را ناسخ دین های گذشته می داند، اما به اهل کتاب فرصت می دهد و با مدارا با آنان برخورد می کند به گونه ای که به آنها اجازه می دهد با پرداخت جزیه، به صورت آزادانه در کشور اسلامی زندگی کنند و بر دین خود نیز باقی بمانند[7] و این رویکرد مثبتی است از قرآن کریم نسبت به اهل کتاب.
3. قرآن در برخی از آیات، اهل کتاب را به جهت عبادات، رفتار و خداپرستی صحیح، مورد تمجید قرار می دهد:
«همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفهاى از آنها معتدل و به راه راستاند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغول اند.* ایمان به خدا و روز قیامت مىآورند و امر به نیکویى و نهى از بدکارى مىکنند و در نکوکارى مىشتابند و آنها خود مردمى نیکوکارند.* و هر کار خیرى انجام دهند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است».[8]
این آیه به جهت أعمال درست برخی از اهل کتاب، به صراحت از آنان تمجید می کند. علاوه بر این در بسیاری از آیات تعدادی از اهل کتاب را تمجید می کند: «از آنان گروهى میانه رو و معتدلاند».[9]
همچنین در بعضی آیات، کفر را به بعضی از اهل کتاب نسبت می دهد که بنابر مفهوم آن می توان کافر نبودن بعض دیگر را استنباط کرد: «به یقین کافرانِ از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ اند».[10]
4. آیات دیگری نیز وجود دارد که گروهی از اهل کتاب را به گونه ای تمجید کرده که می توان رستگاری برخی از آنان را از این آیات به دست آورد:
«مسلماً کسانى که ایمان آوردند، و یهودی ها و نصرانى ها و صابئى ها هر کدامشان [از روى حقیقت] به خدا و روز قیامت ایمان آورند و کار شایسته انجام دهند، براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است، و نه بیمى بر آنان است و نه اندوهگین شوند».[11]
«بىتردید از اهل کتاب کسانى هستند که به خدا و آنچه به سوى شما نازل شده و آنچه به سوى خودشان فرود آمده ایمان مىآورند، در حالى که در برابر خدا فروتن و خاکسار بوده، آیات خدا را به بهاى اندک نمىفروشند. براى آنان نزد پروردگارشان پاداشى شایسته و مناسب است یقیناً خدا حسابرسى سریع است».[12]
نتیجه جمع بین آیات
با دقت در این آیات مشخص می شود که نگاه قرآن کریم به اهل کتاب پلکانی است:
در پله اول، آنهایی که با حقیقت اسلام آشنا شدند و از پذیرش آن سر باز زدند، از جمله کسانی اند که قطعا مورد سرزنش قرآن هستند، حال علت این انکار، چه امیال نفسانی چون قدرت، مال و ... باشد و چه غیر اینها؛ چه به امور انسانی پایبند باشند و چه نباشند؛ مورد مذمت قرآن هستند. در پله دوم کسانی که به حقیقت اسلام نرسیده اند، اما چنان کرده اند که مورد مذمت قرآن قرار گیرند؛ اخلاق انسانی را زیر پا نهاده اند، توحید را آگاهانه خدشه دار کرده اند، به دشمنی با اسلام پرداخته اند و پیامبر و مومنان را اذیت و آزار کرده اند و ... . حتی کسانی که قبل از اسلام بوده اند و عملکردی داشته اند که مورد مذمت قرار گرفته اند چون کسانی که کتاب مقدس خود را تحریف کرده اند، پیامبران خود را کشته اند و... نیز در همین حکم قرار می گیرند.
اما کسانی که از این سطح بالاتر رفتند، با احترام به آنها نگریسته می شود و صد البته که قرآن کریم به دنبال این است که بقیه نیز با حقیقت اسلام آشنا شوند و اسلام بیاورند و این نیز برای آنها بهتر است،[13] اما در عین حال تا زمانی که مصداق موارد مذکور نباشند، محترم اند و قرآن آنها را تمجید می کند. از جمله مصادیق اینان، کسانی اند که انسان های شریف و با اخلاقی اند و اگر چه با حقیقت اسلام نا آشنایند، ولی با دیده احترام به آن می نگرند، در طول زندگی به احکام انسانی پایبندند، به خدا باور داشته و زندگیشان خدایی است، آنانی که به معاد و روز قیامت پایبندند و ... . حال با این معیاری که از قرآن به دست می آید می توان در مورد اهل کتاب امروزی نیز حکم کرد و بر این باور بود که کدام یک شایسته احترام و کدام یک قابل مذمت هستند.
[1]. عنکبوت، 46: « وَ قُولُواْ ءَامَنَّا بِالَّذِى أُنزِلَ إِلَیْنَا وَ أُنزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلَاهُنَا وَ إِلَاهُکُمْ وَاحِدٌ وَ نحَنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» ؛
آل عمران، 64: «یَأَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلىَ کَلِمَةٍ سَوَاءِ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکم»
[2]. نساء، 46.
[3]. نساء، 115: «شخصی که بعد از واضح شدن حق، با پیامبر(ص) به ستیز برخیزد و راهی غیر از مسیر افراد با ایمان را انتخاب نماید، او را (در این دنیا) آزاد گذاشته، اما جهنم جایگاه او بوده و چه جای بدی را انتخاب نموده»
[4]. بقره، 75: «آیا انتظار دارید به (آئین) شما ایمان بیاورند، با اینکه عدهاى از آنان، سخنان خدا را مىشنیدند و پس از فهمیدن، آن را تحریف مىکردند، در حالى که علم و اطلاع داشتند؟!»
[5] مائده، 17.
[6]. محمد، 32.
[7]. توبه، 29: با کسانى از اهل کتاب که نه به خدا، و نه به روز جزا ایمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحریم کرده حرام مىشمرند، و نه آیین حق را مىپذیرند، پیکار کنید تا زمانى که با خضوع و تسلیم، جزیه را به دست خود بپردازند.
[8]. آل عمران 113- 115.
[9]. مائده، 66: «مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ».
[10]. بینه، 6: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ»
[11]. بقره، 62: «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ النَّصَارَى وَ الصَّابِئینَ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الاَخِرِ وَ عَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لَا خَوْفٌ عَلَیهْمْ وَ لَا هُمْ یحَزَنُون»
[12]. آل عمران 199.
[13]. آل عمران، 20: « فَإِنْ أَسْلَمُواْ فَقَدِ اهْتَدَوا»؛ 110: «وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکاَنَ خَیرْا لَّهُم».