لطفا صبرکنید
بازدید
13417
13417
آخرین بروزرسانی:
1392/11/08
کد سایت
fa37058
کد بایگانی
44993
نمایه
محکومیت بدهکار مهریه، از نگاه شرع و قانون
طبقه بندی موضوعی
برخی احکام
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا زندانی کردن بدهکاری که به واسطه مهریه همسرش محکوم شده و هیچ مال و درآمدی ندارد شرعی میباشد؟
پرسش
آیا زندانی کردن بدهکاری که به واسطه مهریه همسرش محکوم شده و هیچ مال و درآمدی ندارد شرعی میباشد؟
پاسخ اجمالی
مهریه یکی از طلبهای ویژهای است که بر عهده مرد بوده و غالباً نیز عند المطالبه است. بنابر این، هر وقت زن درخواست کند بر مرد واجب است آنرا پرداخت نماید؛ زیرا بین مسلمانان، بلکه حتی غیر مسلمانان اختلافی وجود ندارد که بر شخص بدهکار پرداخت بدهی واجب است.[1] حال اگر شخص بدهکار با توجه به فرارسیدن زمان دین، بدهکاری خود را پرداخت نمیکند، چند حالت متصور است:
1. توانایی پرداخت بدهکاری را دارد، ولی کوتاهی میکند و نمیپردازد. بنابر نظر فقهای امامیه، اگر طلبکار درخواست حبس او را داشته باشد حکومت، بدهکار را حبس و زندانی میکند و سپس به او دستور میدهند که بدهکاری خویش را بپردازد، اگر بدهی خود را پرداخت او را آزاد میکنند و اگر نپرداخت، به دستور حکومت اموالش فروخته میشود و طلب طلبکار پرداخت میشود، سپس آزادش میکنند.[2]
اصبغ بن نباته نقل میکند: «على(ع) فردى را که بدهى طلبکاران خود را نمىداد زندانى مىکرد و سپس به او دستور مىداد تا اموالش را میانشان تقسیم کند، اگر امتناع مىورزید، امام اموال او را مىفروخت و پولش را میان طلبکارانش تقسیم مىکرد.[3]
2. توانایی پرداخت بدهکاری خود را ندارد: صورت دوم، خودش دو حالت دارد: الف؛ یا معسر است و واقعاً اموالی ندارد تا دینش را پرداخت نماید.
ب؛ یا متعذر است. مثلاً ورشکسته شده و یا محجور در تصرف شده باشد و اختیار اموالش دست خودش نیست.
در این فرض اگر ادعای اعسار کند و برای ادعای خود بینه بیاورد و یا طلبکار او را تصدیق کند حبس و زندانی کردن او جایز نیست، بلکه طلبکار و حکومت باید او را مهلت در پرداخت بدهند.[4]
به دلیل گفتار خداوند متعال در قرآن کریم که میفرماید: «وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛[5] و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایى، مهلت دهید! و اگر (در صورتى که براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا از طلب خود صرف نظر کنید برای خودتان بهتر است اگر (منافع این کار را) بدانید!
اما اگر طلبکار، ادعای بدهکار مبنی بر اعسار را نپذیرد و بدهکار نیز اقامه بینه نکند با درخواست طلبکار، حکومت، بدهکار را حبس و زندانی میکند تا با ارائه بینه، معسر بودنش را ثابت نماید. اگر اعسارش را ثابت نمود او را آزاد میکنند تا دنبال کسب و کار جهت ادای دین خود برود.[6]
چنانکه امام علی(ع) چنین قضاوت کرد که صاحب دین (مدیون) زندانى مىشود، وقتى معلوم شد مفلس و محتاج است آزاد مىشود تا دنبال کسب برود و مالى به دست آورد».[7]
اگر طلبکار میداند بدهکار معسر است، جایز نیست درخواست حبس بدهکار را نماید و اگر با علم به عدم توانایی او در پرداخت دین درخواست حبس نماید و او را زندانی کند، گناهکار است.[8]
1. توانایی پرداخت بدهکاری را دارد، ولی کوتاهی میکند و نمیپردازد. بنابر نظر فقهای امامیه، اگر طلبکار درخواست حبس او را داشته باشد حکومت، بدهکار را حبس و زندانی میکند و سپس به او دستور میدهند که بدهکاری خویش را بپردازد، اگر بدهی خود را پرداخت او را آزاد میکنند و اگر نپرداخت، به دستور حکومت اموالش فروخته میشود و طلب طلبکار پرداخت میشود، سپس آزادش میکنند.[2]
اصبغ بن نباته نقل میکند: «على(ع) فردى را که بدهى طلبکاران خود را نمىداد زندانى مىکرد و سپس به او دستور مىداد تا اموالش را میانشان تقسیم کند، اگر امتناع مىورزید، امام اموال او را مىفروخت و پولش را میان طلبکارانش تقسیم مىکرد.[3]
2. توانایی پرداخت بدهکاری خود را ندارد: صورت دوم، خودش دو حالت دارد: الف؛ یا معسر است و واقعاً اموالی ندارد تا دینش را پرداخت نماید.
ب؛ یا متعذر است. مثلاً ورشکسته شده و یا محجور در تصرف شده باشد و اختیار اموالش دست خودش نیست.
در این فرض اگر ادعای اعسار کند و برای ادعای خود بینه بیاورد و یا طلبکار او را تصدیق کند حبس و زندانی کردن او جایز نیست، بلکه طلبکار و حکومت باید او را مهلت در پرداخت بدهند.[4]
به دلیل گفتار خداوند متعال در قرآن کریم که میفرماید: «وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى مَیْسَرَةٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ»؛[5] و اگر (بدهکار،) قدرت پرداخت نداشته باشد، او را تا هنگام توانایى، مهلت دهید! و اگر (در صورتى که براستى قدرت پرداخت را ندارد،) براى خدا از طلب خود صرف نظر کنید برای خودتان بهتر است اگر (منافع این کار را) بدانید!
اما اگر طلبکار، ادعای بدهکار مبنی بر اعسار را نپذیرد و بدهکار نیز اقامه بینه نکند با درخواست طلبکار، حکومت، بدهکار را حبس و زندانی میکند تا با ارائه بینه، معسر بودنش را ثابت نماید. اگر اعسارش را ثابت نمود او را آزاد میکنند تا دنبال کسب و کار جهت ادای دین خود برود.[6]
چنانکه امام علی(ع) چنین قضاوت کرد که صاحب دین (مدیون) زندانى مىشود، وقتى معلوم شد مفلس و محتاج است آزاد مىشود تا دنبال کسب برود و مالى به دست آورد».[7]
اگر طلبکار میداند بدهکار معسر است، جایز نیست درخواست حبس بدهکار را نماید و اگر با علم به عدم توانایی او در پرداخت دین درخواست حبس نماید و او را زندانی کند، گناهکار است.[8]
[1]. خالصى، محمد باقر، أحکام المحبوسین فی الفقه الجعفری، ص 109، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1413 ق.
[2] . طبسى، نجم الدین، السجن و النفی فی مصادر التشریع الإسلامی، ص 57 - 58، بوستان کتاب، قم، چاپ اول، بی تا؛ أحکام المحبوسین، ص 110.
[3]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 28، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1413ق.
[4]. أحکام المحبوسین، ص 109. عاملى، سید محمد حسین ترحینى، الزبدة الفقهیة فی شرح الروضة البهیة، ج 5، ص 36، دار الفقه للطباعة و النشر، قم، چاپ چهارم، 1427 ق.
[5]. بقره، 280.
[6]. السجن و النفی فی مصادر التشریع الإسلامی، ص 60؛ الزبدة الفقهیة، ج 5، ص 37.
[7]. وسائل الشیعة، ج18، ص: 418؛
[8]. شیخ مفید، المقنعة، ص 557، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413 ق.
نظرات