جستجوی پیشرفته
بازدید
67778
آخرین بروزرسانی: 1397/07/11
خلاصه پرسش
همسر حضرت ایوب(ع) چه گناهی انجام داده بود که او قسم خورد تا تنبیهش کند؟
پرسش
آیا قَسَم حضرت ایّوب پیامبر(ع) از روی عصبانیت بود؟ آیا قسم از روی عصبانیت درست است؟ و آیا به خدا قسم خوردن گناه دارد؟
پاسخ اجمالی
قرآن کریم به صورت خلاصه در چند آیه داستان ایوب پیامبر(ع) را بیان کرده است. در یکی از این آیات، داستان سوگند خوردن ایوب و زدن همسرش را با برگ ریحان ذکر می‌کند. اما در مورد این‌که همسر او چه خطایی انجام داده؛ مفسران نظریات متفاوتی را مطرح کرده‌اند؛ مانند آن‌که زمانی که ایّوب به گرفتاری‌های مختلفی دچار شد، شیطان نزد همسر او رفته و گفت: شوهرت سرسختى می‌کند و اگر یک کلمه که من یادش می‌دهم بگوید از بیمارى رها ‌شده و مال و فرزندش به او بر می‌گردد.
زن قبول کرده و پیغام را به شوهر رساند. اما ایوب خشمگین شد و گفت: این دشمن خدا شیطان بود که تو را گمراه کرد، مگر چون خدا نعمتی داد باید مؤمن بود؟! و اگر بر ما سخت گرفت باید کافر شویم؟! سوگند به خدا اگر تندرست شوم تو را تنبیه می‌کنم.
این احتمال وجود دارد که تنبیه کردن همسر به وسیله حضرت ایوب(ع) نه جهت همسر بودن، بلکه به جهت رسالت و اختیاراتی است که ایشان جهت نبوت دارای آن بودند و نیز همسرش مستوجب این تنبیه بود. اما خداوند جهت موقعیت دشواری که سپری کرده و نیز کردارهای نیکش، بر او بخشش کرده و از اشتباهش درگذشته است.
 
پاسخ تفصیلی
حضرت ایّوب(ع) یکی از پیامبران الهی بود که مورد آزمایش‌های دشواری قرار گرفت. ایشان همه نزدیکان و دارایی‌های خود را از دست داد و تنها با بدنی ناتوان و مریض و همسری که از زنان پاک‌دامن و از خاندان نبوت بود،[1] باقی ماندند.
قرآن به صورت مجمل و در آیاتی اندک به داستان ایوب(ع) پرداخته است. در یکی از این آیات، به داستان سوگند خوردن ایشان و زدن همسرشان با برگ ریحان اشاره شده است: «وَ خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ وَ لا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْناهُ صابِراً نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ»؛[2] قرآن تنها در همین حد و به صورت مختصر، این مطلب را بیان می‌کند.
در این‌جا نامی از همسر ایوب و خطای انجام شده که موجب سوگند ایوب شد، وجود ندارد، اما در آیه نکاتی وجود دارد که در ذیل بدانها می‌پردازیم:
1. «خُذْ بِیَدِکَ ضِغْثاً فَاضْرِبْ بِهِ»: کلمه «ضغث» به معنای دسته‌ای از خوشه ریحان و مانند آن است.[3] از این تعبیر به دست می‌آید که ایشان خطایی انجام داده است و در عین حال زن پاک‌دامن و قابل احترامی بود که خداوند به این جهت راهی برای ایوب باز گذاشته تا آسیبی به او نرسد و احترامش نیز حفظ شود.
2. «وَ لا تَحْنَثْ»: یکی از معانی «حنث» شکستن سوگند می‌باشد.[4] بنابر این، از آیه به دست می‌آید که ایوب سوگند خورده بود تا همسرش را تنبیه کند،[5] امّا پروردگار با نشان‌دادن راه‌کاری، ایوب را در انجام سوگند خویش کمک می‌کند؛ البته به شیوه‌ای که آسیبی به همسرش نرساند.
3. قبل از این آیه، خداوند می‌فرماید: «[به او گفتیم:] با پایت به زمین بکوب، این آبى است براى شست‌وشو، آبى سرد و آشامیدنى. و خانواده‌اش را [که در حادثه‌ها از دستش رفته بودند] و مانندشان را همراه با آنان به او بخشیدیم تا رحمتى از سوى ما و تذکرى براى خردمندان باشد».[6]
از چینش آیات به دست می‌آید که این ماجرا پس از معجزه الهی در شفای کامل ایوب بود.
4. در آیه مورد بحث؛ این احتمال وجود دارد که حضرت ایوب همسرش را نه جهت همسر بودن، بلکه جهت اختیارات مرتبط با نبوّت تنبیه کرده و همسر او نیز سزاوار تنبیه بود. اما پروردگار جهت موقعیت دشواری که آن زن با آن روبرو بوده و نیز به پاس‌داشت اعمال نیک او بر او بخشش آورده و از اشتباهش گذشت.
5. اما نکته‌ مبهم در آیه این است ‌که همسر ایوب چه خطای مرتکب شده تا ایوب بر تنبیه او سوگند یاد کند؟
در ذیل به بررسی برخی احتمالات می‌پردازیم:
الف. برخی مفسران چنین آورده‌اند؛ زمانی که ایّوب(ع) گرفتار شد و به بیماری سختی دچار گردید، مردم او را رها کردند و همسرش تلاش می‌کرد تا غذایی برایش فراهم آورد. روزى شیطان به مردم گفت: این زن با مردى بیمار سر و کار دارد که میان شما می‌آید و ممکن است بیمارى او از این زن به شما سرایت کند. او را راه ندهید و کمک نکنید. سپس نزد آن زن رفته و با اندوه گفت: شوهرت سرسختى می‌کند و اگر یک کلمه که من یادش می‌دهم بگوید از بیماری رها می‌شود و مال و فرزندش به او برمی‌گردد. زن قبول کرده و پیغام را به شوهر رساند. اما ایوب خشمگین شد و گفت: این دشمن خدا شیطان بود که تو را گمراه کرد. مگر چون خدا نعمتی داد باید مؤمن بود؟! و اگر بر ما سخت گرفت باید کافر شویم؟! سوگند به خدا اگر تندرست شوم تو را تنبیه می‌کنم.[7] چنین داستانی با تغییراتی جزئی در منابع مختلف وجود دارد.[8]
ب. علی بن ابراهیم قمی ذیل این آیه، حدیث مفصلی از امام صادق(ع) نقل می‌کند که در بخشی از آن چنین آمده است: «...در این وقت همسرش با تکّه‌اى نان خشک سر رسید و وقتى اوضاع را دگرگون دید (ایوب شفا پیدا کرده است) فریاد زد: اى ایّوب چه بر سرت آمده است؟ آن وقت ایوب او را صدا زد، وقتى جلوتر رفت و ایّوب را سالم مشاهده کرد، سجده شکر به‌جا آورد، ناگهان ایّوب مشاهده کرد که موهاى همسرش کوتاه شده بود بدان جهت که او از مردم تقاضاى نانى براى رفع گرسنگی کرده بود و چون گیسوان زیبایى داشت، مردم به او گفته بودند: موهایت را به ما بده تا ما به تو نان بدهیم، او هم موهایش را کوتاه کرد و به آنها داد و طعامى براى ایّوب تهیّه کرد، امّا ایّوب که از ماجرا بی‌خبر بود با دیدن این وضع خشمگین شد و سوگند خورد که او را صد تازیانه بزند، همان دم به او وحى شد که همسرش بی‌گناه بوده و به همین‏ جهت از سوگندش اندوهگین شد، امّا خداوند به او وحى نمود که دسته‌اى صدتایى از شاخه‌هاى نازک را بر گرفته و با آن ضربه‌اى بر همسرش فرود آورد و به این ترتیب سوگند خود را ادا کند و او نیز چنین کرد».[9] برخی از اهل سنت نیز همین قول را -بدون ذکر این روایت- مطرح کرده‌اند.[10]
این قول علاوه بر ضعف سند در روایت، دارای اشکالاتی است؛ چرا که همسر ایوب مضطر بود و نیاز بسیار به غذا داشت و جالب این‌که او این‌ کار را برای شوهرش انجام داده بود؛ حال به نظر می‌رسد؛ زنی در شرایط او، اگر این فداکاری را کند تا نانی بگیرد، نه تنها قابل سرزنش نخواهد بود، بلکه نشان از ارزش این زن است.[11]
ج. برخی از مفسران آورده‌اند که به ایوب خبر رسید همسرش زنا داده و گیسویش بریده شد و زمانی که همسرش برگشت و گیسویش را دید، قسم خورد او را صد ضربه شلاق بزند. اما بعد از آن‌که حقیقت بر او آشکار شد پشیمان گردید.[12] بنابر این قول، ایوب جهت مجازات زنا، تصمیم به اجرای حد داشت.[13]
این قول، اشکالات بسیار جدی دارد؛ زیرا اگر چنین بود، نه تنها ایوب حق زدن همسرش را – و لو با چوب نازک – نداشت، بلکه جهت اتهام نادرستی که به او وارد کرده بود، باید طلب بخشش می‌کرد و این خود ایوب بود که باید مؤاخذه می‌شد!
همچنین این قول با آیه سازگار نیست؛ زیرا از آیه به دست می‌آید که همسرش اشتباهی انجام داده است؛ زیرا سوگند ایوب صحیح بود و همسرش سزاوار مجازاتی هر چند اندک بود؛ اما بنابر این روایت، همسر ایوب هیچ اشتباهی مرتکب نشده است.
د. برخی از مفسران به صورت کلی معتقدند که همسر ایوب نوعی نافرمانی انجام داده و بدین جهت ایوب سوگند بر تنبیهش خورده است.[14]
اگر چه می‌توان این کلی‌گویی ‌را بر یکی از اقوال موجود حمل کرد؛ اما واقعیت آن است که ما از اصل ماجرا اطلاع دقیقی نداریم و نباید به احتمالات روی آوریم.
برخی مفسران، احتمالات دیگری را نیز مطرح کرده‌اند که در این مختصر نیازی به ذکر آنها نیست.[15]
در نهایت ذکر این نکته لازم است که سوگند حضرت ایوب(ع) بر مبنای صحیحی صادر شده و نافذ بوده و باید به آن عمل می‌کرده؛ لذا پروردگار راهی را جهت تخفیف مجازات پیش روی او قرار می‌دهد.
همچنین ایوب اگر چه از روی ناراحتی و حتی شاید عصبانیت قسم خورده؛ اما این عصبانیت به حدی نبوده که قسمش را ناکارآمد کند؛ زیرا سوگند کسى که از فرط عصبانیت نمی‌فهمد چه می‌گوید، اعتبارى ندارد[16] و قطعاً چنین چیزی پیرامون سوگند حضرت ایوب صدق نمی‌کرده است.
 

[1]. شبر، سید عبد الله، تفسیر القرآن الکریم، ص 430، بیروت، دار البلاغة للطباعة و النشر، چاپ اول، 1412ق؛ آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: عطیة، علی عبدالباری، ج 12، ص 199، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.
[2]. ص، 44: «[و به او گفتیم:] بسته‌اى از ساقه‌هاى گندم [یا مانند آن] را برگیر و با آن [همسرت را] بزن و سوگند خود را مشکن! ما او را شکیبا یافتیم چه بنده خوبى که بسیار بازگشت‌کننده [به سوى خدا] بود!».
[3]. ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 4، ص 98، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.
[4]. ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق: حسینی‏، سید احمد، ج 2، ص 250، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش.
[5]. مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 6، ص 382، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1424ق.
[6]. ص، 42 – 43.
[7]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: بلاغی‏، محمد جواد، ج 8، ص 746، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 23، ص 108، بیروت، دار المعرفة، چاپ اول، 1412ق.
[8]. ‏ابن جوزی، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی، زاد المسیر فی علم التفسیر، تحقیق: المهدی‏، عبدالرزاق، ج 3، ص 577، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ اول، 1422ق.
[9]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 241، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏17، ص 214.
[10]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: شمس الدین، محمد حسین، ج 7، ص 66، بیروت، دار الکتب العلمیة، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، 1419ق.
[11]. فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 26، ص 399، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[12]. گنابادی، سلطان محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العبادة، ج 3، ص 311، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، 1408ق.
[13]. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 317، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق.
[14]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج 8، ص 596، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
[15]. شریف لاهیجی، محمد بن علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق: حسینی ارموی(محدث)، میر جلال الدین، ج 3، ص 833، تهران، دفتر نشر داد، چاپ اول، 1373ش؛ زحیلی، وهبة بن مصطفی، تفسیر الوسیط، ج 3، ص 2208، دمشق، دار الفکر، چاپ اول، 1422ق.
[16]. امام خمینی، توضیح المسائل (محشّی)، گردآورنده: بنی‌هاشمی خمینی، سید محمدحسین، ج 2، ص 626، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ هشتم، 1424ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا خداوند روح انسان را از قسمت پا به سمت حلقوم قبض می‌‌کند؟
    20174 درایه الحدیث 1391/08/14
    ۱. این‌که روح از پایین یعنی از قسمت پا به سمت بالا از بدن انسان خارج می‌شود، در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است؛ مانند: «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»[1] یعنى جان هنگامی که به حلقوم و گلو رسید و نزدیک ...
  • آیا پیامبر(ص) و امامان(ع) هم شب قدر برایشان مشخص نبود؟
    18558 درایه الحدیث 1392/05/09
    بنابر تحقیق و جست‌وجو؛ سخنی از پیامبر اسلام(ص) نقل نشده است که فرموده باشند از شب قدر اطلاعی ندارند؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا حدودی علم گذشته و آینده نزدشان است،[1] اما بنابر مصالحی در برخی از موارد، همه جزئیات یک حقیقت و ...
  • آیا خون آمدن عضوی از بدن هنگام غسل، غسل را باطل می کند؟
    68943 Laws and Jurisprudence 1389/11/02
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:خیر. فقط باید در حین غسل، بدن نجس باقی نمانده و بر همه جای پوست بدن، آب برسد. پس اگر با فشار دادن عمل خون ریزی برای لحظه ای خون متوقف شود و غسل انجام پذیرد، غسل ...
  • چرا خداوند به مسلمانان توصیه می‌کند که به خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند؟
    19452 تفسیر 1396/12/19
    خداوند در قرآن کریم به مسلمانان توصیه می‌کند تا به بت‌ها و خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند، به این دلیل که بعد از این ناسزاگویی، کافران نیز واکنش نشان داده و به خدا ناسزا می‌گفتند؛ از این‌رو پروردگار در آن موقعیت زمانی و مکانی، مسلمانان را ...
  • آیا ولایت پیامبران(ع) با هم فرق داشت؟
    8732 نبوت عامه 1396/02/10
    با توجه به این‌که از یک‌سو «ولایت» دارای معانی و درجات مختلفی می‌باشد، و از سوی دیگر «نبوت» نیز دارای درجات و مقامات است؛ لذا دامنه‌ی ولایت انبیا(ع) بر اساس درجات نبوت و مقام‌های معنوی آنان قبض و بسط خواهد یافت. توضیح این‌که: از یک‌سو؛ ولایت از ریشه ...
  • آیا روزه برای مریضی که روزه برایش ضرر دارد واجب است ؟
    28215 Laws and Jurisprudence 1387/03/30
    بر طبق فتوای مراجع تقلید و علمای اسلام، روزه گرفتن بر مریضی که روزه برای او ضرر قابل توجهى‏ دارد واجب نیست.[1] قرآن در این باره می فرماید: "هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را (روزه بدارد)"[2]. اما باید توجه داشت که ...
  • زندگی‌نامه حجیر بن جندب که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را بیان نمایید.
    2885 تاريخ بزرگان 1399/06/17
    در برخی منابع کهن که نام شهدای کربلا را ذکر می‌کند از شهیدی به نام حجیر بن جندب یاد می‌کند که روز عاشورا در راه مکتب امام حسین(ع) به شهادت رسید.[1] اما جز این گزارش مختصر، نام وی در دیگر کتاب‌های تاریخی و ...
  • چرا امر به معروف و نهی از منکر واجب شده تا همه خود را موظف بدانند به اجبار مرا به راه راست هدایت کنند؟
    5048 امر به معروف و نهی از منکر 1391/09/08
    بیشترین توصیه‌ای که در مورد امر به معروف و نهی از منکر شده، ناظر به روابط دوستانه‌ای است که میان مؤمنان برای ارتقای معنوی‌شان برقرار است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    25001 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • کیفیت تشریع حجاب در اسلام چگونه بوده است؟
    20971 Laws and Jurisprudence 1389/10/22
    قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسبی برخوردار نبودند. اسلام با ظهور خود، تکلیف این مسئله را معلوم کرد. احکام و محدوده حجاب زنان در آیات سوره های" احزاب" و "نور"  مطرح شده است. دستوراتی که در خصوص زنان در آیات سوره نور آمده ...

پربازدیدترین ها