لطفا صبرکنید
19149
- اشتراک گذاری
قرآن کریم، بارها و بارها بشر را به تفکر و تعقّل دعوت مینماید؛ زیرا تفکّر، زیربنای ایمان واقعی هر فردی بوده و بعد از ایمان است که دیگر عبادات معنا خواهد داشت. بر این اساس هیچ دور از ذهن نخواهد بود که تفکّر را - که خود نوعی عبادت است - ارزشمندتر از دیگر عبادات بدانیم. روایات فراوانی صریحاً ناظر به همین واقعیتاند:
- حسن صیقل نقل میکند که به امام صادق(ع) عرضه داشتم: آیا یک ساعت اندیشه، ارزشمندتر از یک شب تهجد و شبزندهداری است؟! امام فرمود: بله! چنین سخنی از پیامبر اکرم(ص) منقول است! پرسیدم: اکنون چگونه یک فرد میتواند خود را به اندیشه وادارد؟! فرمودند: (به عنوان نمونه و برای تمرین) به خانههای قدیمی و به خرابهها گذر کند، آنها را مخاطب قرار دهد و بگوید: آنانکه تو را ساختند اکنون کجایند؟! آنانکه در تو زندگی میکردند، اکنون چه سرنوشتی دارند؟! چرا از آنان سخن نمیگویی؟![1]
- از امام صادق(ع) نقل است: یک ساعت اندیشه، ارزشمندتر از یک سال عبادت است. خداوند میفرماید همانا صاحبان عقل، پند خواهند گرفت.[2]
- همچنین از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است؛ یک ساعت اندیشه حتی از هفتاد سال عبادت هم ارزشمندتر است.[3]
اکنون ممکن است این پرسش پدید آید که با توجه به مقدارهای مختلف عبادات که در این روایات وجود دارد، آیا آنها با هم متضاد نیستند؟!
پاسخ، منفی است و چنین تضادی وجود ندارد. دلیل آنرا فیض کاشانی به اختصار چنین بیان کرده است:
اختلاف در مورد مقدار عبادتی که با یک ساعت اندیشه مقایسه شده است، ناشی از چند مطلب است: اول. ژرفنای تفکر در افراد مختلف، متفاوت است. دوم. اندیشوران، خود نیز دارای مراتب و درجاتی میباشند. سوم. آنچه اندیشه در مورد آن انجام میشود نیز متفاوت است.[4]
روایاتی وجود دارند که جمعبندی فوق را تأیید میکنند. به عنوان نمونه، دو روایت ذیل، ناظر به آن هستند که تنها برخی تفکّرها و اندیشههای ویژه هستند که توانایی برابری با هفتاد سال عبادت را دارند:
- پیامبر اعظم(ص) فرمود: فعالیت یک ساعت فرمانروای عادل -که به طور طبیعی نیاز به تفکر و اندیشه فراوان دارد- ارزشمندتر از هفتاد سال عبادت است.[5]
- روایتی نیز به امام ششم(ع) منتسب است، مبنی بر اینکه یک گام که در میدانهای جلال و هیبت پروردگار برداشته میشود و طی آن، ضمن آنکه انسان از خدایش حیا میکند به سوی او نیز رهسپار میشود، بهتر از هفتاد سال عبادت است.[6]
[1]. کوفی اهوازی، حسین بن سعید، الزهد، ص 15، قم، المطبعة العلمیة، 1402ق.
[2]. عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج 2، ص 208، تهران، المطبعة العلمیة، 1380ق.
[3]. مجذوب تبریزی، محمد، الهدایا لشیعة ائمة الهدی، ج 1، ص 207، قم، دار الحدیث، 1429ق.
[4]. فیض کاشانی، محسن، تفسیر الصافی، ج 1، ص 409، تهران، مکتبة الصدر، 1415ق.
[5]. شیخ کلینی، کافی، ج 7، ص 175، ح 8، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
[6]. مصباح الشریعه، ص 189، بیروت، اعلمی، 1400ق.