لطفا صبرکنید
بازدید
46887
46887
آخرین بروزرسانی:
1393/02/04
کد سایت
fa44093
کد بایگانی
54120
نمایه
معنای عالم متهتک و جاهل متنسک
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|روایات و دعاهای برجای مانده
اصطلاحات
جهل ، نادانی|علم ، دانش بشری
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
منظور از «عالم متهتک» و «جاهل متنسّک» در سخن امام علی(ع) کیست؟
پرسش
منظور از «عالم متهتک» و «جاهل متنسّک» در سخنی از امام علی(ع) کیست؟
پاسخ اجمالی
در کتاب غررالحکم، که بخشی از حکمتها و سخنان حضرت امام علی(ع) را در خود جای داده، چنین آمده است: «ما قصم ظهری إلا رجلان عالم متهتّک و جاهل متنسّک هذا ینفر عن حقّه بتهتّکه و هذا یدعو إلى الباطل بتنسّکه»؛[1] فقط دو شخص کمرم را شکستند؛ عالمی که از انجام گناه ابائی ندارد و نادانی که اهل عبادت باشد. آن عالم با ارتکاب گناهان، مردم را از دینداری فراری میدهد و این نادان، به خاطر جهلش، مردم را به سمت باطل میکشاند.
روایتی به همین مضمون، از امام صادق(ع) نیز نقل شده است.[2] در این روایت، از دو نفر نام برده شده است که موجب دور شدن مردم از دین و راه حق میشوند. این دو گروه عبارتاند از:
1. عالم متهتک: متهتک به کسی گفته میشود که از رسوا شدن باکی ندارد.[3] طبیعتاً کسی که از رسوا شدن، ترسی نداشته باشد، از انجام هیچ خطا و گناهی ابایی ندارد. چنین افرادی، با اعمال ناشایسته خود، موجب بدبینی مردم نسبت به علم و دین میشوند، و آنان را دینگریز میکنند.
2. جاهل متنسک: یعنی شخص «نادانی» که اهل زهد و انجام عبادات است[4] و در انجام عباداتش سختکوش است.[5] چنین افرادی، ظاهری زیبا و فریبنده دارند ولی باطنی تاریک و خالی از نور علم و معرفت. درباره اینکه این اشخاص، چه طور موجب کشانده شدن مردم به سمت باطل میشوند، احتمالات مختلفی داده شده و تفاسیر متفاوتی ارائه گردیده است. برخی گفتهاند که منظور از باطل، همان جهلی است که یک عابد دارد، و مردم به خاطر عباداتی که از او میبینند، به جهل او رغبت پیدا میکنند و آنرا امر مثبتی تلقی میکنند.[6] برخی دیگر گفتهاند که منظور این است که این فرد جاهل، به خاطر جهلش، موجب ایجاد بدعت در عبادات و دین میشود و مردم هم از او پیروی میکنند و به باطل کشیده میشوند. ممکن است که این دو نظریه، به یک موضوع اشاره داشته باشند. تفسیر دیگری میگوید: وقتی مردم، نادانی و جهل این شخص عابد را میبینند، نسبت به زهد و عبادات بیرغبت شده و راهی خلاف آنچه که او میرود طی خواهند کرد و در نتیجه از عبادات دوری خواهند کرد.[7]
روایتی به همین مضمون، از امام صادق(ع) نیز نقل شده است.[2] در این روایت، از دو نفر نام برده شده است که موجب دور شدن مردم از دین و راه حق میشوند. این دو گروه عبارتاند از:
1. عالم متهتک: متهتک به کسی گفته میشود که از رسوا شدن باکی ندارد.[3] طبیعتاً کسی که از رسوا شدن، ترسی نداشته باشد، از انجام هیچ خطا و گناهی ابایی ندارد. چنین افرادی، با اعمال ناشایسته خود، موجب بدبینی مردم نسبت به علم و دین میشوند، و آنان را دینگریز میکنند.
2. جاهل متنسک: یعنی شخص «نادانی» که اهل زهد و انجام عبادات است[4] و در انجام عباداتش سختکوش است.[5] چنین افرادی، ظاهری زیبا و فریبنده دارند ولی باطنی تاریک و خالی از نور علم و معرفت. درباره اینکه این اشخاص، چه طور موجب کشانده شدن مردم به سمت باطل میشوند، احتمالات مختلفی داده شده و تفاسیر متفاوتی ارائه گردیده است. برخی گفتهاند که منظور از باطل، همان جهلی است که یک عابد دارد، و مردم به خاطر عباداتی که از او میبینند، به جهل او رغبت پیدا میکنند و آنرا امر مثبتی تلقی میکنند.[6] برخی دیگر گفتهاند که منظور این است که این فرد جاهل، به خاطر جهلش، موجب ایجاد بدعت در عبادات و دین میشود و مردم هم از او پیروی میکنند و به باطل کشیده میشوند. ممکن است که این دو نظریه، به یک موضوع اشاره داشته باشند. تفسیر دیگری میگوید: وقتی مردم، نادانی و جهل این شخص عابد را میبینند، نسبت به زهد و عبادات بیرغبت شده و راهی خلاف آنچه که او میرود طی خواهند کرد و در نتیجه از عبادات دوری خواهند کرد.[7]
[1]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، رجائی، سید مهدی، ص 696، قم، دار الکتاب الإسلامی، چاپ دوم، 1410ق.
[2]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 1، ص 208، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[3]. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی-فارسی، ص 780، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.
[4]. همان، ص 265.
[5]. فیض کاشانی، محمد محسن، نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، محقق، مصحح، انصاری قمی، مهدی، ص30، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، 1371ش.
[6]. آقا جمال خوانساری، محمد، شرح بر غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: حسینی ارموی محدث، جلالالدین، ج 6، ص 98، دانشگاه تهران، چاپ چهارم، 1366ش.
[7]. بحار الانوار، ج 1، ص 208.
نظرات