جستجوی پیشرفته
بازدید
34411
آخرین بروزرسانی: 1403/12/29
خلاصه پرسش
آیا روایتی داریم که بیان کند در زمان بردن نام امام زمان (عج)، دستان خود را بر روی سر خود گذاشته و از جای بلند شویم؟
پرسش
چرا شیعیان به هنگام ذکر نام امام زمان (عج) دستان خود را بر روی سر خود گذاشته و از جای بلند می شوند؟ آیا حدیثی در این زمینه وارد شده است؟
پاسخ اجمالی

 

در روایت معروف دعبل خزاعى(شاعر اهل بیت)، آمده است، «وقتى قصیده‌ی مشهوری را خدمت امام رضا(ع) می‌خواند، هنگامى که به این دو بیت رسید:

خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِج                یَقُومُ‏ عَلَى‏ اسْمِ‏ اللَّهِ‏ وَ الْبَرَکَات

یمَیِّزُ فِینَا کُلَّ حَقٍّ وَ بَاطِل              وَ یُجْزِی عَلَى النَّعْمَاءِ وَ النَّقِمَات‏

(یعنی؛ امام مهدی(عج) قطعی است که ظهورش با نام خداوند و همراه با خیر و برکات است. و در میان ما هر حقى را از باطل جدا می‌کند و هر کس عمل خوب انجام داده باشد جزاى خوب به او عطا می‌کند و هر کس عمل بد انجام داده باشد پاداش بد می‌دهد).

 

امام رضا(ع) [پس از شنیدن این اشعار] به سختى گریست، آنگاه سر خویش را به سوى من بالا آورد و فرمود: اى خزاعى! روح القدس از زبان تو این دو بیت را سرود و سخن را گفت...».[1]

در این روایت، عبارتی این‌گونه آمده است: «ثُمّ رَفَعَ رأسَه إلیّ» که ظاهراً برخی آن را به اشتباه به «گذاشتن دست بر سر» ترجمه کرده‌اند. البته خود این جریان به گونه‌ی دیگری نیز نقل شده است.[2]

 همچنین آقا بزرگ تهرانی در کتاب الذریعة إلى تصانیف الشیعة از کتابی با عنوان مؤجّج الأحزان فی وفات غریب خراسان،[3] نوشته‌ی عبدالرضا بن محمد اوالی ‌بحرانی، نام می‌برد و می‌گوید در این کتاب آمده است که «امام رضا(ع) پس از قصیده دعبل می‌ایستند و دست بر سر خویش می‌گذارد».[4] همچنین علامه امینی(ره) در الغدیر نیز این روایت را از کتاب مؤجج الأحزان ذکر می‌کند.[5]

گفتنی است که کتاب مؤجّج الأحزان، -که به بیان شرح حال، زندگی نامه و سرگذشت امام رضا(ع) پرداخته است- جزو منابع حدیثی و یا تاریخی معروف نبوده و باید علاوه بر بررسی این کتاب، متن کامل این حدیث و سند آن را مشاهده کرد.

به هر حال، اگر کسی هنگام شنیدن نام مبارک امام زمان(عج) و هر امام دیگری، به عنوان احترام برخیزد و دست بر سر خویش بگذارد، کار پسندیده‌ای انجام داده است، به شرطی که این کار را به صورت قطعی مستند به امام رضا(ع) و دین ننماید.

البته، روایت دیگری نیز در متون متأخر در این مورد نقل شده است که چندان قابل اعتماد نیست:[6]

از امام صادق‌(ع) سؤال شد که چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم است برخیزیم؟ امام(ع) فرمود: «براى آن حضرت غیبت طولانى است و این لقب یادآور دولت حقه‌ی آن‌حضرت و ابراز تأسّف بر غربت او است؛ لذا آن حضرت از شدّت محبّت و مرحمتى که به دوستانش دارد، به هرکسى که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبت‏آمیز مى‏کند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعى در مقابل صاحب(عصر) خود، هنگامى که مولاى بزرگوارش به سوى او بنگرد از جاى برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منّان مسئلت نماید».[7]


[1]. شیخ صدوق، عیون أخبار الرضا(ع)، محقق، مصحح، لاجوردی، مهدی، ج 2، ص 265 و 266، تهران، نشر جهان، چاپ اول، 1378ق؛ خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف،‏ ص 276، قم، بیدار، 1401ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، ص 331، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1390ق؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 328، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.

[2]. طبری آملی صغیر، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 358، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.

[3]. برای این کتاب عنوان «تاجیج نیران الأحزان فی وفات سلطان خراسان‏» نیز ذکر شده است. همچنین با عنوان «ایجاج الاحزان (موجج نیران الاحزان) فی وفاه غریب الخراسان(ع)» از سوی انتشارات انصاری قم چاپ شده است.

[4]. «قال أبو الصلت فلما سمع الإمام ذلک قام قائماً على قدمیه و طأطأ رأسه منحنیا به إلى الأرض بعد أن وضع کفه الیمنى على هامته...»؛‏ آقا بزرگ تهرانى‏، الذریعة إلى تصانیف الشیعة، ج 23، ص 247، قم، اسماعیلیان‏، 1408ق.

[5]. امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏، ج 2، ص 511، قم، مرکز الغدیر للدراسات الاسلامیه‏، چاپ اول، 1416ق.

[6]. برخی از نویسندگان این حدیث را از کتابی با عنوان «تنزیه الخاطر» و یا «تنزیه الخواطر» نقل می‌کنند، در حالی که بنابر تحقیق، کتابی با این عنوان یافت نشد. منابع حدیثی هم که شبیه این نام بوده عبارتند از: «نزهة الناظر و تنبیه الخاطر» تألیف حسین بن محمد بن حسن بن نصر حلوانى (از محدثان قرن 5) که حاوى مجموعه‌اى از سخنان حکمت‌آمیز پیامبر اکرم( ص) و ائمه معصومان(ع) در موضوعات گوناگون است. و «تنبیه الخواطر و نزهة النواظر»، معروف به «مجموعه ورّام» نوشته‌ی ورام بن ابى فراس مالکى اشترى(متوفاى 605 هجرى) در موضوع اخلاق و مواعظ است. و حدیث مطرح شده در این منابع نیز وجود ندارد. لذا این روایت از جهت سند ضعیف است. به علاوه از جهت متنی، کلماتی در آن به کار برده شده، به گونه‌ای است که احتمال این می رود کلام امام معصوم(ع) نباشد.

[7]. یزدى حایرى، على، إلزام الناصب فی إثبات الحجة الغائب عجّل الله تعالى فرجه الشریف، محقق، مصحح، عاشور، على،‏ مؤسسة الأعلمى، بیروت، چاپ اول، 1422ق؛ صافی گلپایگانی، لطف الله، منتخب الاثر، ج 3، ص 226، قم، دفتر مؤلف، چاپ اول، 1422ق.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها