لطفا صبرکنید
بازدید
11299
11299
آخرین بروزرسانی:
1394/12/29
کد سایت
fa59034
کد بایگانی
72622
نمایه
خطبه عقد امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س)
طبقه بندی موضوعی
حدیث|تاریخ|گوناگون|زندگی با امیر المؤمنین ع
اصطلاحات
جبرئیل
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
امام علی(ع) چگونه به خواستگاری حضرت فاطمه(س) رفت و خطبه عقدشان را چه کسی خواند؟
پرسش
جریان به خواستگاری رفتن امیرالمؤمنین(ع) برای فاطمه(س) را به طور کامل بفرمایید و خطبه عقدشان را چه کسی خواند؟
پاسخ اجمالی
درباره جریان خواستگاری کردن امیرالمؤمنین علی(ع) از فاطمه(س) نمایه «خواستگاری امام علی(ع) از حضرت فاطمه و مهریه ایشان»، پاسخ 72620 را مطالعه کنید. اما در مورد اینکه خطبه آنها را چه کسی خواند، از روایات چنین برمیآید که خطبه آنها در عالم ملکوت و آسمانها توسط فرشتگان خوانده شد و سپس پیامبر گرامی اسلام(ص) در این دنیا که عالم تکلیف است، خطبهای نیز جاری کردند.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «خطبه ازدواج على و فاطمه را جبرئیل و میکائیل در آسمانها خواندند و در آن هنگام جبرئیل وکیل على و میکائیل وکیل فاطمه بود».[1]
در حدیث دیگری آمده: «خداوند به جبرئیل وحى نمود: نور را با نور تزویج کن! و پس ولىّ و صاحب اختیار خدا بود، و خطیب جبرئیل، و منادى میکائیل، داعى اسرافیل، و نثارکننده عزرائیل، و شهود عقد ملائکه آسمانها و زمینها. سپس به شجره طوبى وحى کرد تا جواهراتش را نثار ملائکه کند و او نیز چنین کرد و حوریان آنها را جمع میکردند و به آنها مباهات مینمودند».[2]
امام صادق(ع) فرمود: «رسول خدا(ص)، على را صدا زده و گفت: بشارت باد تو را که خداوند تو را از غمى که درباره ازدواج داشتى، کفایت کرد».[3]
ابن شهر آشوب(متوفای 588ق) میگوید: در بعضى از کتابها آمده است که راحیل - از فرشتگان مقرّب الهى- خطبه عقد فاطمه را در آسمان هفتم خوانده است نه جبرئیل در آسمان چهارم، و در خطبه چنین گفته: «حمد خدایى را که ازلى است و قبل از هر موجودى وجود داشته، و باقى است بعد از آنکه همه موجودات فانى میشوند، حمد و سپاس میگوییم او را که ملائکه روحانى را آفرید و ما را از آنان قرار داد، و به ربوبیّت و مقام الهى او اذعان میکنیم، و او را به دلیل نعمتهایى که به ما عطا فرموده شکر میگوییم. سپاس میگزاریم به دلیل اینکه ما را از ارتکاب گناه نگاه داشته و عیبهاى ما را پوشانیده، و ما را در آسمانها جاى داده، و به ملکوت خویش نزدیک فرموده، و میل به شهوات را از ما پوشانده، و تمام همّت و شهوت ما را معطوف به تقدیس و تسبیح خود نموده است. همانا حمد و سپاس اختصاص به خدایى دارد که رحمتش را بسط داده، نعمتش را بیهیچ محدودیتى بخشش نموده، و بالاتر از آن است که الحاد مشرکین زمین و عناد و دشمنى ملحدین خدشهاى در جلال و عظمت کبریائیش ایجاد نماید،- و سپس گفت:- خداوندى که مالک همه کس و همه چیز است فاطمه(س) سرور زنان و دختر بهترین انبیا و سرور مرسلین و امام متقین را در نظر گرفته و او را به مردى از اهل رسول خدا و مصاحب او، که تصدیقکننده نبوّت او بوده و در این راه از هیچ کوششى دریغ نورزیده پیوند میدهد و آنها را به ازدواج یکدیگر درمیآورد».[4]
بین تزویج فاطمه در آسمان و تزویج او در زمین چهل روز بوده است، و رسول خدا(ص) او را در اول ذى حجه و به روایتى در ششم ذى حجه به ازدواج على(ع) درآورد.[5]
امام زین العابدین(ع) فرمود: پیامبر(ص) هنگام تزویج فاطمه(س) به على(ع) چنین خطبه خواند: «سپاس خدایى را که بهواسطه نعمتهایش ستایش میشود و بهواسطه قدرتش پرستش میگردد، به واسطه سلطنتش اطاعت میشود، و بهواسطه هیبت و عذابش ترسیده، و به عنایاتش رغبت و دلبستگى پیدا میشود، فرمانش در آسمان و زمین نافذ است. سپس خداوند عزّ و جلّ مرا فرموده که فاطمه را به ازدواج على در آورم و اینک او را به 400 مثقال نقره اگر على به این مقدار راضى باشد به ازدواج وى در میآورم»، سپس طبقى، نقل طلبید و فرمود بردارید، در این بین على(ع) وارد شد، پیامبر(ص) لبخندى به رویش زد، و فرمود: «یا على! میدانى که خداوند به من امر کرده که فاطمه را به 400 مثقال نقره اگر راضى باشد به عقد تو در آورم و من چنین کردم».[6]
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «خطبه ازدواج على و فاطمه را جبرئیل و میکائیل در آسمانها خواندند و در آن هنگام جبرئیل وکیل على و میکائیل وکیل فاطمه بود».[1]
در حدیث دیگری آمده: «خداوند به جبرئیل وحى نمود: نور را با نور تزویج کن! و پس ولىّ و صاحب اختیار خدا بود، و خطیب جبرئیل، و منادى میکائیل، داعى اسرافیل، و نثارکننده عزرائیل، و شهود عقد ملائکه آسمانها و زمینها. سپس به شجره طوبى وحى کرد تا جواهراتش را نثار ملائکه کند و او نیز چنین کرد و حوریان آنها را جمع میکردند و به آنها مباهات مینمودند».[2]
امام صادق(ع) فرمود: «رسول خدا(ص)، على را صدا زده و گفت: بشارت باد تو را که خداوند تو را از غمى که درباره ازدواج داشتى، کفایت کرد».[3]
ابن شهر آشوب(متوفای 588ق) میگوید: در بعضى از کتابها آمده است که راحیل - از فرشتگان مقرّب الهى- خطبه عقد فاطمه را در آسمان هفتم خوانده است نه جبرئیل در آسمان چهارم، و در خطبه چنین گفته: «حمد خدایى را که ازلى است و قبل از هر موجودى وجود داشته، و باقى است بعد از آنکه همه موجودات فانى میشوند، حمد و سپاس میگوییم او را که ملائکه روحانى را آفرید و ما را از آنان قرار داد، و به ربوبیّت و مقام الهى او اذعان میکنیم، و او را به دلیل نعمتهایى که به ما عطا فرموده شکر میگوییم. سپاس میگزاریم به دلیل اینکه ما را از ارتکاب گناه نگاه داشته و عیبهاى ما را پوشانیده، و ما را در آسمانها جاى داده، و به ملکوت خویش نزدیک فرموده، و میل به شهوات را از ما پوشانده، و تمام همّت و شهوت ما را معطوف به تقدیس و تسبیح خود نموده است. همانا حمد و سپاس اختصاص به خدایى دارد که رحمتش را بسط داده، نعمتش را بیهیچ محدودیتى بخشش نموده، و بالاتر از آن است که الحاد مشرکین زمین و عناد و دشمنى ملحدین خدشهاى در جلال و عظمت کبریائیش ایجاد نماید،- و سپس گفت:- خداوندى که مالک همه کس و همه چیز است فاطمه(س) سرور زنان و دختر بهترین انبیا و سرور مرسلین و امام متقین را در نظر گرفته و او را به مردى از اهل رسول خدا و مصاحب او، که تصدیقکننده نبوّت او بوده و در این راه از هیچ کوششى دریغ نورزیده پیوند میدهد و آنها را به ازدواج یکدیگر درمیآورد».[4]
بین تزویج فاطمه در آسمان و تزویج او در زمین چهل روز بوده است، و رسول خدا(ص) او را در اول ذى حجه و به روایتى در ششم ذى حجه به ازدواج على(ع) درآورد.[5]
امام زین العابدین(ع) فرمود: پیامبر(ص) هنگام تزویج فاطمه(س) به على(ع) چنین خطبه خواند: «سپاس خدایى را که بهواسطه نعمتهایش ستایش میشود و بهواسطه قدرتش پرستش میگردد، به واسطه سلطنتش اطاعت میشود، و بهواسطه هیبت و عذابش ترسیده، و به عنایاتش رغبت و دلبستگى پیدا میشود، فرمانش در آسمان و زمین نافذ است. سپس خداوند عزّ و جلّ مرا فرموده که فاطمه را به ازدواج على در آورم و اینک او را به 400 مثقال نقره اگر على به این مقدار راضى باشد به ازدواج وى در میآورم»، سپس طبقى، نقل طلبید و فرمود بردارید، در این بین على(ع) وارد شد، پیامبر(ص) لبخندى به رویش زد، و فرمود: «یا على! میدانى که خداوند به من امر کرده که فاطمه را به 400 مثقال نقره اگر راضى باشد به عقد تو در آورم و من چنین کردم».[6]
[1]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب(ع)، ج 3، ص 346، قم، انتشارات علامه، چاپ اول، 1379ق.
[2]. همان، ص 346 – 347.
[3]. همان، ص 347.
[4]. همان، ص 347 – 348.
[5]. همان، ص 349.
[6]. «مِنْ أَمَالِی السَّیِّدِ أَبِی طَالِبٍ الْهَرَوِیِّ عَنْ زَیْنِ الْعَابِدِینَ(ع) قَالَ خَطَبَ النَّبِیُّ(ص) حِینَ زَوَّجَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِیٍّ(ع) فَقَالَ الْحَمْدُ للهِ الْمَحْمُودِ بِنِعْمَتِهِ الْمَعْبُودِ بِقُدْرَتِهِ الْمُطَاعِ بِسُلْطَانِهِ الْمَرْهُوبِ مِنْ عَذَابِهِ وَ سَطْوَتِهِ الْمَرْغُوبِ إِلَیْهِ فِیمَا عِنْدَهُ النَّافِذِ أَمْرُهُ فِی سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ ثُمَّ إِنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَ فَاطِمَةَ مِنْ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ فَقَدْ زَوَّجْتُهُ عَلَى أَرْبَعِمِائَةِ مِثْقَالِ فِضَّةٍ إِنْ رَضِیَ بِذَلِکَ عَلِیٌّ ثُمَّ دَعَا بِطَبَقٍ مِنْ بُسْرٍ ثُمَّ قَالَ انْتَهِبُوا فَبَیْنَا نَنْتَهِبُ إِذْ دَخَلَ عَلِیٌّ فَتَبَسَّمَ النَّبِیُّ فِی وَجْهِهِ ثُمَّ قَالَ یَا عَلِیُّ أَ عَلِمْتَ أَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِی أَنْ أُزَوِّجَکَ فَاطِمَةَ فَقَدْ زَوَّجْتُکَهَا عَلَى أَرْبَعِمِائَةِ مِثْقَالِ فِضَّةٍ إِنْ رَضِیتَ فَقَالَ عَلِیٌّ رَضِیتُ بِذَلِکَ عَنِ اللهِ وَ عَنْ رَسُولِهِ فَقَالَ النَّبِیُّ جَمَعَ اللهُ شَمْلَکُمَا وَ أَسْعَدَ جَدَّکُمَا وَ بَارَکَ عَلَیْکُمَا وَ أَخْرَجَ مِنْکُمَا کَثِیراً طَیِّبا»؛ طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 207، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
نظرات