جستجوی پیشرفته
بازدید
21226
آخرین بروزرسانی: 1394/03/27
خلاصه پرسش
از کلمه «حتی» در ادبیات عرب چه استفاده‌هایی می‌شود؟
پرسش
انواع «حتی» را در ادبیات عرب شرح دهید؟
پاسخ اجمالی
حتّی در ادبیات عرب بر سه قسم است:
1. عاطفه: حتّای عاطفه برای عطف یک جزء از معطوف علیه یا چیزی که به منزله جزء برای معطوف علیه است، می‌آید. به عبارت دیگر، معطوف جزیی از معطوف علیه یا به منزله جزئی از معطوف علیه می‌باشد. مانند: «اَکَلتُ السَّمکَةَ حَتّى رأسَها». در این مثال، «رأس» که معطوف بوده حقیقتاً جزئی از «سمکه» است که معطوف علیه می‌باشد.(سر ماهی جزئی از ماهی است)
یا مانند: «اَعجَبَتنى الجاریةُ حتّى کَلامُها(دخترک مرا به شگفت آورد حتی سخن گفتن او) »؛ در این مثال نیز «کلام» عطف بر «جاریه» شد هر چند کلام، حقیقتاً جزئی از جاریه نیست، ولی چون جاریه محل برای کلام می‌باشد، کلام را نازل منزله جزء آن قرار دادند.[1]
قاعده کلی این است؛ هر جا ‌که دخول استثنا صحیح باشد عطف به «حتی» نیز صحیح است، و هر جا ‌که دخول استثنا ممتنع باشد، عطف به «حتی» نیز ممتنع خواهد بود.[2]
شرط عطف به حتی این است که معطوف، یا باید نسبت به سایر اجزای معطوف علیه، اقوا یا اضعف باشد؛ مثال اقوا: «ماتَ الناسُ حتّى الاَنبیاءُ». مثال اضعف: «قَدِمَ الحاجُّ حتّى المُشاةُ». بنابراین اگر گفته شود: «ضَرَبتُ القَومَ حتّى زَیداً»؛ و زید از افراد برتر یا ضعیف‌تر قوم نباشد، بلکه هم سطح دیگران باشد، چنین عطفی به دلیل عدم ترتب فایده صحیح نیست؛ زیرا لفظ قوم شامل تمام افراد قوم از جمله زید می‌شود و نیازی به عطف و جدا ذکر کردنش نبوده، ولی اگر زید قوی‌ترین یا ضعیف‌ترین افراد باشد، این کلام دلالت می‌کند که تمام افراد مورد ضرب و جرح واقع شدندو ضعیف بودن یا قوی بودن زید سبب نشده که از او از این ماجرا استثنا شود.[3]
برخی می‌گویند: «حتّای عاطفه مانند واو عطف برای مطلق جمع می‌آید و مفید ترتیب بین معطوف و معطوف علیه نیست». گروهی دیگر گفته‌‌اند: «اگر چه در عطف به حتی ترتیب و مهلت خارجی معتبر نیست، ولی ترتیب و مهلت ذهنی معتبر است». مثلاً در «مات الناس حتّى الأنبیاء»، متکلم در ذهن خود تصور کرده، اولاً مرگ به غیر پیامبران تعلق بگیرد، سپس به پیامبران، اگر چه به حسب خارج مرگ پیامبران در اثنای مرگ مردم واقع می‌شود. هم‌چنین در مثال: «قَدِمَ الحاجُّ حتّى المُشاةُ»، متکلم در ذهن خود اوّلاً رسیدن سواره‌ها را فرض کرده، سپس رسیدن پیاده‌ها را، هر چند در خارج در برخی از اوقات ممکن است پیاده‌ها زودتر برسند. بنابراین در عطف به حتی ترتیب، معتبر است ولی نیاز نیست آن ترتیب، خارجی باشد، بلکه ترتیب ذهنی کفایت می‌کند.[4]
برخی از دانشمندان علم نحو در عطف به حتی شرط کرده‌‌اند که معطوف، حتماً اسم ظاهر باشد، نه ضمیر، اگر ضمیر باشد عطف به حتی صحیح نیست؛ از این‌رو «ضَرَبتُ الناسَ حتى إیّاکَ»، و «قاموُا حتّى اَنتَ» صحیح نیست.[5]
2. حرف ابتدا و استیناف: یعنی حرفی است که بعد از آن جمله آغاز می‌شود و آن جمله مستأنفه بوده و از جهت لفظی و اعراب به ماقبلش تعلق نخواهد داشت و محلی از اعراب ندارد، هر چند از جهت معنا به ماقبلش تعلق دارد. و بین ماقبل و مابعد حتی ارتباط معنوی وجود دارد؛ یعنی حتی ابتدائیه مابعد را غایت یا مسبب برای ماقبل قرار می‌دهد.[6]
بنابراین هم بر جمله اسمیه داخل می‌شود مانند: «ما زالت القتلى تمجّ دماءها * بدجلة حتّى ماء دجلة أشکل.» هم بر جمله فعلیه چه این‌که فعلش ماضی باشد یا مضارع. مانند: «حَتَّى یَقُولَ الرَّسُولُ‏».[7] یا مانند: «حَتَّى عَفَوْا وَ قالُوا»[8] ، بیشتر نحوی‌ها حتی در این آیات را حرف ابتدا و استیناف گرفته‌‌اند هر چند برخی آن‌را جاره گرفته‌‌اند.[9]
3. جاره: حتی در این صورت به معنای «الی» می‌آید و اختصاص به اسم ظاهر خواهد داشت و به ضمیر جر نمی‌دهد، اما مبرد و کوفیون می‌گویند به ضمیر هم جر می‌دهد.[10]
در برخی از موارد که «حتی» بر سر چیزی در می‌آید صلاحیت دارد هر سه قسم تصور شود مثلاً در مثال «أکلت السمکة حتّى رأسها» می‌توانیم رأس را به نصب بخوانیم بنابر این‌که حتی عاطفه باشد و به رفع بخوانیم، بنابر این‌که حتی ابتدائیه باشد و به جر بخوانیم بنابر این‌‌که حتی جاره باشد.[11]
 

[1]. مدنى، علیخان بن احمد، الحدائق الندیة فی شرح الفوائد الصمدیة، محقق، مصحح: سجادى، ابو الفضل‏، ص 867، قم، ذوی القربى، چاپ اول، بی‌تا.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 868.
[4]. همان، ص 868 – 869.
[5]. همان، ص 869.
[6]. همان، ص 870؛ صفایى بوشهری، غلامعلى‏، ترجمه و شرح مغنی الأدیب،‏ ج 2، ص 122 - 123، قم، قدس، چاپ هشتم، 1387 ش.
[7]. بقره، 214.
[8]. اعراف، 95.
[9].. الحدائق الندیة فی شرح الفوائد الصمدیة، ص 869 – 870.
[10]. همان، ص 870.
[11]. همان، ص 872.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها