جستجوی پیشرفته
بازدید
22257
آخرین بروزرسانی: 1388/09/14
خلاصه پرسش
چرا خداوند در کنار رحمتش "ارحم الراحمین" سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) نموده است؟
پرسش
چرا خداوند در قرآن کریم در کنار رحمتش و معرفی خود به عنوان "ارحم الراحمین" سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) نموده است؟
پاسخ اجمالی

با توجه به آیات و روایات در می یابیم که خداوند همان طور که دارای صفت رحمانیت و رحیمیت است، همچنین دارای صفت غضب و سخط نیز می باشد؛ یعنی او هم غافرالذنب است، هم شدید العقاب‏، هم أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ است و هم أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ.

در قرآن غالباً هر جا سخن از تهدید و عذاب به میان آمده به دنبال آن از رحمت و مغفرت نیز سخن گفته شده است و شاید سرّش این باشد که چون یکى از فضائل بسیار نیک انسانى این است که همیشه بین بیم و امید باشد و براى اعتدال حالش که نه مغرور گردد به آیات رحمت و نه مأیوس گردد از رحمت الاهى. پس خداوند فقط ارحم الراحمین نیست، تا اشکال شود که چرا سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) نموده و این با وصفش به این صفت منافات دارد.

طبعاً کسی که مورد قصاص قرار می گیرد و یا حدی بر او جاری می شود و ... حتماً جرم سنگینی را مرتکب شده است و حقی را پایمال نموده است که در حقیقت این عمل آفتی است که باعث فساد اجتماع و جامعه می شود و برای حفظ جامعه باید با این آفت ها مبارزه کرد. رحمت الاهی ایجاب می کند که در وهله اول، جامعه را از سقوط انحطاط و انحراف حفظ نماید.

رحمت الاهی ایجاب می کند که با تشریع قوانین، موجب تقلیل جرایم شود. ازاین رو بر این باوریم که قصاص و حدود و امثال اینها نه تنها با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف نیستند، بلکه مقتضای ارحم الراحمین بودن تشریع قوانین این چنینی است.

پاسخ تفصیلی

با توجه و دقت در پرسش بالا به دست می آید که این سؤال حاصل و نتیجه دو ابهام است:

1. آیا خداوند فقط ارحم الراحمین است؟

2. آیا قصاص یا حدود و ... با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف است؟

با توجه به آیات و روایات درمی یابیم که خداوند جامع صفات نیک است؛ به عبارت دیگر، دارای تمام صفات ثبوتیه و سلبیه است؛ یعنی همان طور که دارای صفت رحمانیت و رحیمیت است، همچنین دارای صفت غضب و سخط نیز می باشد، اگر به بهشت مژده داده از جهنم نیز ترسانده است،[1] اگر به مغفرت امید داده به عذاب نیز بیم داده است، ‏از این رو می بینیم که پیامبرش را هم بشیر و هم نذیر معرفی می نماید.[2]

خداوند هم غافرالذنب است هم شدید العقاب‏، در روایات و ادعیه ای که از طرف امامان معصوم (ع) به ما رسیده می بینیم از یک طرف خداوند به أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ توصیف شده و از طرف دیگر به أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ.[3]

خوف و رجاء (بیم و امید)

معمولاً قرآن در کنار" وعده‏ها" به "وعیدها" و در کنار" بشارت ها" به" انذارها" مى‏پردازد تا دو عامل بیم و امید را که انگیزه حرکت تکاملى است تقویت کند؛ چرا که انسان به مقتضاى حب ذات تحت تأثیر غریزه "جلب منفعت" و "دفع ضرر" است.[4] به عبارت دیگر در قرآن غالباً هر جا سخن از تهدید و عذاب به میان آمده به دنبال آن از رحمت و مغفرت سخن گفته شده است و شاید سرّش این باشد که چون یکى از فضایل بسیار نیک انسانى این است که همیشه بین خوف و رجاء باشد و براى اعتدال حالش که نه مغرور گردد، به آیات رحمت و نه مأیوس گردد از رحمت الاهى که فرموده: "لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ"،[5] بایستى همیشه بین بیم و امید باشد. در روایات اهل بیت (ع) است که باید خوف و رجا مثل دو طرف ترازو به قدر هم باشند که از هیچ طرف زیادتى نکند. بیم و امید دو اصل ایمانى و اخلاقى است و بدون تحقق این دو اصل ایمان کامل نمى‏گردد.[6]

با توجه به این توضیحات درمی یابیم که خداوند فقط ارحم الراحمین نیست تا اشکال شود که سفارش به مجازات تا سر حد اعدام (قصاص، قطع دست و یا خشونت زیاد) با صفت "ارحم الراحمین" منافات دارد. اما بدون در نظر گرفتن اوصاف دیگر الاهی آیا قصاص یا حدود و .. با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف است؟

طبعاً کسی که مورد قصاص قرار می گیرد و یا حدی بر او جاری می شود و ... حتماً جرمی را مرتکب شده است و حقی را پایمال نموده است و در حقیقت این عمل آفتی است که باعث فساد اجتماع و جامعه می شود و برای حفظ جامعه باید با این آفت ها (که در اسلام برای آن قصاص و یا حد در نظر گرفته) مبارزه کرد که در این جا دو نوع مبارزه ممکن است صورت پذیرد. یکی مبارزه سطحی؛ مثل جریمه کردن، زندانی نمودن و ... و دیگری مبارزه ریشه ای؛ مثل قصاص، حدود و ... که اسلام نوع دوم را انتخاب نموده است؛ زیرا از نظر اسلام همان طور که عقلای عالم حکم می کنند، ارزش و احترام جامعه از ارزش افراد بیشتر و مهم تر است نه این که این عمل ریشه در حس انتقام جویی داشته باشد. از این رو رحمت الاهی ایجاب می کند که در وهله اول، جامعه را از سقوط انحطاط و انحراف حفظ نماید و با تشریع قوانین، موجب تقلیل جرایم شود. از این رو بر این باوریم که قصاص و حدود و امثال اینها نه تنها با "ارحم الراحمین" بودن خداوند مخالف نیستند، بلکه مقتضای ارحم الراحمین بودن تشریع قوانین این چنینی است. چه زیبا فرمود خداوند منان: وَ لَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ.[7]

در حقیقت قصاص و دیه اسلامى دریچه‏اى است به سوى حیات و زندگى انسان ها که از یک سو ضامن حیات جامعه است؛ زیرا اگر این احکام به هیچ وجه وجود نداشت و افراد سنگ دل احساس امنیت مى‏کردند جان مردم بى‏گناه به خطر مى‏افتاد. و از سوى دیگر مایه سلامتی و حیات مجرم است؛ چرا که او را از فکر ارتکاب جرم تا حد زیادى باز مى‏دارد و کنترل مى‏کند. و از جانب دیگر نیز به خاطر لزوم تساوى و برابرى (در انتقام) جلوی جرم های پى در پى را مى‏گیرد و به سنت هاى جاهلى که گاه یک جرم موجب چندین جرم و آن نیز به نوبه خود مایه جرم هاى بیشترى مى‏شد پایان مى‏دهد، و از این راه نیز مایه حیات جامعه است.

نظام پزشکی، کشاورزى، دامدارى همه و همه روى این اصل عقلى (حذف موجود خطرناک و مزاحم) بنا شده؛ زیرا مى‏بینیم برای حفظ و سلامت بدن، عضو فاسد را قطع مى‏کنند، و یا به خاطر رشد گیاه شاخه‏هاى مضر و مزاحم را مى‏برند، به عنوان مثال کسانى که کشتن قاتل را فقدان فرد دیگرى از افراد جامعه مى‏دانند تنها نگاه انفرادى دارند، اگر صلاح اجتماع را در نظر بگیرند و بدانند اجراى قصاص چه نقشى در حفاظت و تربیت سایر افراد دارد در گفتار خود تجدید نظر مى‏کنند، از بین بردن این افراد خونریز در اجتماع؛ مانند قطع کردن و از بین بردن عضو و شاخه مزاحم و مضر است که به حکم عقل باید آن را قطع کرد، ناگفته پیدا است که تا کنون هیچ کس به قطع شاخه‏ها و عضوهاى فاسد و مضر اعتراض نکرده است.[8]

نتیجه: این که اوّل. خداوند جامع صفات نیک است، پس همان طور که ارحم الراحمین است، همچنین اشد المعاقبین نیز می باشد.

دوم. کیفر افراد مجرم گرچه شاید با نگاه اوّل سنگ دلی محسوب شود، اما با توجه به عمل مجرم از یک سو و با توجه به عمل بازدارندگی که این نوع مجازات ها در جامعه در پی دارند و اجتماع را تا حد زیادی از این نوع جرم ها بیمه می کنند معلوم می شود که تشریع این نوع کیفر ها از ضروریات جوامع بشری است.

در این جا تذکر نکته ای لازم به نظر می رسد.

با توجه به این که بر اساس روایات هر کس که در دنیا به کیفر گناهش رسید دوباره در آخرت کیفر نمی شود؛ به عبارت دیگر کسی که به خاطر گناهش در دنیا مجازات شد دوباره در آخرت کیفر نمی بیند این جلوه ای از رحمت الاهی است.[9] از این رو می بینیم در صدر اسلام برخی برای پاک شدن و رهایی از عذاب الاهی اخروی خدمت امام (ع) می رسیدند که بعد از اقرار به گناه تقاضای اجرای حدود الاهی برای خود می کردند.[10]



[1]  یس، 63.

[2]  هود 2، أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ إِنَّنی‏ لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ وَ بَشیر.

[3]  طوسی، تهذیب‏الأحکام، ج 3، ص 108، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 هـ ش. اللَّهُمَّ إِنِّی أَفْتَتِحُ الثَّنَاءَ بِحَمْدِکَ وَ أَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوَابِ بِمَنِّکَ وَ أَیْقَنْتُ أَنَّکَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ فِی مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ وَ أَشَدُّ الْمُعَاقِبِینَ فِی مَوْضِعِ النَّکَالِ وَ النَّقِمَةِ.

[4]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 273، ناشر دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، چاپ اول، 1374 ش‏‏.

[5]  یوسف، 87.

[6]  امین،‏ سیده نصرت، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج‏2، ص 262 و 263، ناشر نهضت زنان مسلمان‏، چاپ تهران‏، 1361 ش‏.

[7]بقره، 791، و براى شما است در قصاص زندگى اى خداوندان خردها شاید شما بپرهیزید.

[8]  مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‏1، ص 606 و 607(با اندکی تصرف).

[9]  کلینی، کافی، ص 445، ح 6، امیر المؤمنین (ع) در تفسیر سخن خداوند عز و جل: «و هر چه از پیش آمدها به شما برسد پس به سبب چیزى است که دست هاى شما فراهم کرده‏اند و خداوند از بسیارى گناهان می گذرد » (سوره شورى آیه 30) فرمود: هیچ پیچ خوردن رگى نیست، و نه برخورد به سنگى، و نه لغزش گامى، و نه خراش دادن چوبى، جز به خاطر گناهى، و بی گمان آن چه را که خداوند از آن می گذرد بیشتر است، پس هر که را خداوند در دنیا به کیفر گناهش شتاب کرد پس آن خداى عز و جل والاتر و کریم تر و بزرگوارتر از آن است که دوباره در آخرت او را کیفر کند.

[10]  زنی نزد امیر المؤمنین آمد و به خاطر زنایی که کرده بود از حضرت خواست که با اجرای حد بر او، او را پاک سازد و می گفت: من می ترسم که مرگم فرا رسد و ناپاک از دنیا بروم. برای مطالعه تفصیل این حدیث به بحار الانوار، ج 76، 45 و من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفارى، ج ‏5، ص 356 - 358 رجوع نمایید.

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • آیا خداوند روح انسان را از قسمت پا به سمت حلقوم قبض می‌‌کند؟
    20174 درایه الحدیث 1391/08/14
    ۱. این‌که روح از پایین یعنی از قسمت پا به سمت بالا از بدن انسان خارج می‌شود، در قرآن کریم نیز به آن اشاره شده است؛ مانند: «فَلَوْ لا إِذا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ»[1] یعنى جان هنگامی که به حلقوم و گلو رسید و نزدیک ...
  • آیا پیامبر(ص) و امامان(ع) هم شب قدر برایشان مشخص نبود؟
    18558 درایه الحدیث 1392/05/09
    بنابر تحقیق و جست‌وجو؛ سخنی از پیامبر اسلام(ص) نقل نشده است که فرموده باشند از شب قدر اطلاعی ندارند؛ زیرا پیامبر اسلام(ص) و امامان(ع) تا حدودی علم گذشته و آینده نزدشان است،[1] اما بنابر مصالحی در برخی از موارد، همه جزئیات یک حقیقت و ...
  • آیا خون آمدن عضوی از بدن هنگام غسل، غسل را باطل می کند؟
    68943 Laws and Jurisprudence 1389/11/02
    پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) به این شرح است:خیر. فقط باید در حین غسل، بدن نجس باقی نمانده و بر همه جای پوست بدن، آب برسد. پس اگر با فشار دادن عمل خون ریزی برای لحظه ای خون متوقف شود و غسل انجام پذیرد، غسل ...
  • چرا خداوند به مسلمانان توصیه می‌کند که به خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند؟
    19452 تفسیر 1396/12/19
    خداوند در قرآن کریم به مسلمانان توصیه می‌کند تا به بت‌ها و خدایان دروغین کفار و مشرکان ناسزا نگویند، به این دلیل که بعد از این ناسزاگویی، کافران نیز واکنش نشان داده و به خدا ناسزا می‌گفتند؛ از این‌رو پروردگار در آن موقعیت زمانی و مکانی، مسلمانان را ...
  • آیا ولایت پیامبران(ع) با هم فرق داشت؟
    8732 نبوت عامه 1396/02/10
    با توجه به این‌که از یک‌سو «ولایت» دارای معانی و درجات مختلفی می‌باشد، و از سوی دیگر «نبوت» نیز دارای درجات و مقامات است؛ لذا دامنه‌ی ولایت انبیا(ع) بر اساس درجات نبوت و مقام‌های معنوی آنان قبض و بسط خواهد یافت. توضیح این‌که: از یک‌سو؛ ولایت از ریشه ...
  • آیا روزه برای مریضی که روزه برایش ضرر دارد واجب است ؟
    28215 Laws and Jurisprudence 1387/03/30
    بر طبق فتوای مراجع تقلید و علمای اسلام، روزه گرفتن بر مریضی که روزه برای او ضرر قابل توجهى‏ دارد واجب نیست.[1] قرآن در این باره می فرماید: "هر کس از شما بیمار یا مسافر باشد تعدادى از روزهاى دیگر را (روزه بدارد)"[2]. اما باید توجه داشت که ...
  • زندگی‌نامه حجیر بن جندب که روز عاشورا در رکاب امام حسین(ع) به شهادت رسید، را بیان نمایید.
    2885 تاريخ بزرگان 1399/06/17
    در برخی منابع کهن که نام شهدای کربلا را ذکر می‌کند از شهیدی به نام حجیر بن جندب یاد می‌کند که روز عاشورا در راه مکتب امام حسین(ع) به شهادت رسید.[1] اما جز این گزارش مختصر، نام وی در دیگر کتاب‌های تاریخی و ...
  • چرا امر به معروف و نهی از منکر واجب شده تا همه خود را موظف بدانند به اجبار مرا به راه راست هدایت کنند؟
    5048 امر به معروف و نهی از منکر 1391/09/08
    بیشترین توصیه‌ای که در مورد امر به معروف و نهی از منکر شده، ناظر به روابط دوستانه‌ای است که میان مؤمنان برای ارتقای معنوی‌شان برقرار است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ ...
  • حروف مشبهة بالفعل چه ویژگی‌هایی دارند؟
    25001 لغت شناسی 1397/08/26
    بر اساس نظر مشهور ادباء، حروف مشبهة بالفعل پنج حرف بوده[1] که بر سر مبتدا و خبر وارد می‌شوند. این حروف عبارت‌اند از: إنَّ، أنَّ، لیت، لکنَّ، لعلَّ. عمل اصلی این حروف، منصوب نمودن مبتدا به عنوان «اسم» و مرفوع نمودن خبر به عنوان ...
  • کیفیت تشریع حجاب در اسلام چگونه بوده است؟
    20971 Laws and Jurisprudence 1389/10/22
    قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسبی برخوردار نبودند. اسلام با ظهور خود، تکلیف این مسئله را معلوم کرد. احکام و محدوده حجاب زنان در آیات سوره های" احزاب" و "نور"  مطرح شده است. دستوراتی که در خصوص زنان در آیات سوره نور آمده ...

پربازدیدترین ها