لطفا صبرکنید
بازدید
5886
5886
آخرین بروزرسانی:
1396/03/02
کد سایت
fa71311
کد بایگانی
87054
نمایه
لحن آیات مکی و مدنی
طبقه بندی موضوعی
تفسیر|علوم قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
در سورههای مکی به اتهاماتی - چون ساحر، کاهن، مجنون و ... - که پیامبر اسلام(ص) را با آنها مورد اذیت و آزار قرار میدادند اشاره شده است، اما در آیات مدنی بیشتر به تعظیم و بزرگداشت ایشان تأکید میشود. علت این تغییر رویه چیست؟!
پرسش
با سلام؛ چرا فقط در سورههای مکی نسبتهای ناروایی؛ مانند شاعر، جنون و ابتر از سوی مشرکان به پیامبر(ص) اشاره میشود و در سور مدنی به آنها اشاره نمیشود، و حتی شکل آیات نیز به گونهای است که میفرماید صدای خود را بالاتر از صدای او نبرید؟
پاسخ اجمالی
علت تغییر لحن آیات مدنی نسبت به آیات مکی، تفاوت شرایط زندگی پیامبر(ص) در شهرهای مدینه و مکه بوده است. شروع رسالت پیامبر(ص) در مکه بوده و بدیهی است که مخالفان با شنیدن پیام و محتوای رسالت آنحضرت که در تضاد با منافع آنها بود، هر نسبت ناروایی را به آنحضرت میدادند، اما در مدینه تقریباً رسالت حضرتشان جا افتاده و پذیرفته شده بود و جامعه آن شهر، جامعهای با اکثریت مردم دیندار بود؛ لذا لحن آیات مدنی فرق میکند. و از طرفی چنین نسبتهایی در مدینه به حضرتشان داده نمیشد، بلکه بسیاری از آیات در ارتباط با حقوق و رفتارهای اجتماعی و برخورد شایسته با پیامبر(ص) بود که در پرسش نیز بدان اشاره شده است.
با این وجود، اینگونه نبود که در شهر مدینه هیچ اتهامی را به پیامبر(ص) وارد نسازند، بلکه در این شهر نیز حضرتشان با نسبتها و اتهامهای دیگری از طرف منافقان مواجه بود که به آنها نیز در قرآن کریم پرداخته شده است:
1 . «وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُم...»؛[1] و از آنان کسانى هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند: او (سراپا) گوش است (حرف هر کس را میپذیرد)! بگو: او گوش خوبى براى شما است، خدا را (در همه گفتارش) تصدیق میکند و به مؤمنان اعتماد میورزد و براى کسانى از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و کسانى که فرستاده خدا را آزار میدهند براى آنها عذابى دردناک خواهد بود.
2 . «وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُورا»؛[2] و (به یاد آر) زمانى که منافقان و کسانى که در دلهایشان بیمارى (ضعف ایمان) بود میگفتند: خدا و رسولش به ما جز وعدهاى فریبنده ندادهاند.
3 . «هُمُ الَّذینَ یَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا...»؛[3] آنها کسانی هستند که میگویند: کمک مالی به کسانى که با رسول خدایند نرسانید تا آنان پراکنده شوند، در حالیکه گنجینههاى آسمانها و زمین از آن خدا است، و لکن منافقان نمیفهمند.
و ...
با این وجود، اینگونه نبود که در شهر مدینه هیچ اتهامی را به پیامبر(ص) وارد نسازند، بلکه در این شهر نیز حضرتشان با نسبتها و اتهامهای دیگری از طرف منافقان مواجه بود که به آنها نیز در قرآن کریم پرداخته شده است:
1 . «وَ مِنْهُمُ الَّذینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیْرٍ لَکُم...»؛[1] و از آنان کسانى هستند که پیامبر را آزار میدهند و میگویند: او (سراپا) گوش است (حرف هر کس را میپذیرد)! بگو: او گوش خوبى براى شما است، خدا را (در همه گفتارش) تصدیق میکند و به مؤمنان اعتماد میورزد و براى کسانى از شما که ایمان آوردهاند رحمت است و کسانى که فرستاده خدا را آزار میدهند براى آنها عذابى دردناک خواهد بود.
2 . «وَ إِذْ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ إِلاَّ غُرُورا»؛[2] و (به یاد آر) زمانى که منافقان و کسانى که در دلهایشان بیمارى (ضعف ایمان) بود میگفتند: خدا و رسولش به ما جز وعدهاى فریبنده ندادهاند.
3 . «هُمُ الَّذینَ یَقُولُونَ لا تُنْفِقُوا عَلى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى یَنْفَضُّوا...»؛[3] آنها کسانی هستند که میگویند: کمک مالی به کسانى که با رسول خدایند نرسانید تا آنان پراکنده شوند، در حالیکه گنجینههاى آسمانها و زمین از آن خدا است، و لکن منافقان نمیفهمند.
و ...
نظرات