لطفا صبرکنید
بازدید
10733
10733
آخرین بروزرسانی:
1397/05/28
کد سایت
fa72486
کد بایگانی
88563
نمایه
عظمت خلقت در آفرینش شتر و پرندگان و خزندگان
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
اصطلاحات
خلقت ، آفرینش ، هستی
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا خداوند برای توجه دادن مردم به عظمت آفرینش، تنها خلقت شتر را برجستهسازی کرده است و به صدها و هزاران موجود دیگر - از جمله انواع پرندگان، چهارپایان و آبزیان دیگر - نپرداخته است؟ به مواردی از قرآن اشاره کنید که نام جانوری دیگر در آن باشد؟!
پرسش
با سلام
در قران گفته شده (افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت)
گفته شده علت ذکر شتر اهمیت این حیوان برای عرب بوده. دراین صورت آیا حیوانات دیگر هم شامل این آیه میشود؟
اگر میشود این شمولیت چگونه اثبات میشود؟
پاسخ اجمالی
گرچه نام شتر - که جانوری با منافع فراوان در منطقه جزیرة العرب بود - بارها در قرآن آمده است، اما اینگونه نیست که خدا تنها این موجود را به عنوان نشانه اعلام کرده باشد، بلکه در فرازهای بسیاری از قرآن به موجودات زنده دیگری اشاره شده است. خداوند هر پرنده و هر جنبندهای را نشانهای بر قدرتش اعلام میکند. حضرت حق برای توجه دادن مردم به توحید، معاد و عظمت خلقت، از راههای گوناگون آنان را به تفکر در آیات الهی فرا میخواند. از تفکر در آسمانها و زمین گرفته تا چگونگی پدید آمدن شب و روز، کوهها و دریاها، همچنین تفکر در خلقت خود انسان. از جمله مواردی که خداوند از طریق تفکر و اندیشه در آنها مردم را به عظمت خلقت فرامیخواند؛ شتر، پرندگان و خزندگان است که با توجه به نوع ساختار وجودیشان آیات و نشانههای بزرگی از خداشناسی در آنها قابل مشاهده است و براین اساس، برجستهسازی شتر بدان معنا نیست که موجودات دیگر نمیتوانند نشانی از خالق جهان هستی باشند.
پاسخ تفصیلی
خداوند متعال برای توجه دادن مردم به توحید، معاد و عظمت خلقت، از راههای گوناگون آنان را به تفکر در آیات الهی فرا میخواند. از تفکر در آسمانها و زمین، چگونگی پدید آمدن شب و روز و ...: «در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و شد شب و روز، و کشتیهایى که در دریا به سود مردم در حرکتاند، و آبى که خداوند از آسمان نازل کرده، و با آن، زمین را پس از مرگ، زنده نموده، و انواع جنبندگان را در آن گسترده، و (همچنین) در تغییر مسیر بادها و ابرهایى که میان زمین و آسمان مسخرند، نشانههایى است (از ذات پاک خدا و یگانگى او) براى مردمى که خرد دارند و اندیشه میکنند».[1]
همچنین تفکر در خلقت خود انسان: «وَ فی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ»؛[2] نشانههاى خدا در وجود شما است آیا نمیبینید؟!
آیات و نشانههایى که در خود بشر وجود دارد، آیا در آن تأمل نمیکنید؛ نمیبینید که خودتان از حالى به حال دیگر تغییر مییابید، و از صفتى به صفت دیگر انتقال پیدا میکنید؛ زیرا اول نطفه بودید، سپس زندگى یافتید، پس از آن به صورت طفلى رشد کردید، آنگاه جوان شدید، و سرانجام به سن پیرى میرسید. آیا این تغییر و تبدیلها شما را راهنمایى نمیکند که این آفرینش سازندهاى دارد، که خلقت او را تدبیر نموده، و گردانندهاى دارد که آنرا طبق حکمت میچرخاند.[3]
از نشانههای دیگر در تعلق نفس است؛ یعنى تعلق روح به بدن است که یکى از آن آیات پدید آمدن حواس پنجگانه بینایى و شنوایى و چشایى و لامسه و بویایى است که اولین رابطهاى است که انسان را به محیط خارج خود آگاه میسازد، و به وسیله این حواس خیر را از شر و نافع را از مضر تمیز میدهد، تا پس از تمیز به سوى آنچه که کمالش در آن است به حرکت افتاده، کمال خود را به دست آورد، و از آنچه شر و مضر است دور شود.[4] و صدها نشانه از وجود خدا که در آفرینش انسان وجود دارد که در این مقال فرصت بیان آنها نیست.
از جمله مواردی که خداوند از طریق تفکر در آنها مردم را به عظمت خلقت فرامیخواند عبارتاند از:
1. شتر: تذکر به اندیشه در خلقت شتر در مورد کسانی است که منکر برپایی قیامت، بهشت و.... میباشند. خداوند از این طریق میخواهد بگوید اگر برپایی قیامت برایتان عجیب و باور نکردنی است، در خلقت شتر بیندیشید. اگر باور ندارید که چگونه روز قیامت با چهره و آثار و احوال آن پدید میآید، پس چرا در چگونگى آفرینش شتر نمیاندیشند. اگر چه خلقت شتر بسیار عجیب به نظر میآید، لکن هر حیوانى بلکه هر موجودى نسبت به خود اگر در اسرار خلقت آن دقت شود عجیب به نظر میآید و شاید تصریح به خلقت شتر به این جهات باشد:
1-1. بعضى از چارپایان تنها از گوشتشان استفاده میشود؛ بعضى دیگر غالباً از شیرشان؛ برخی دیگر تنها به درد سوارى میخورند، و بعضى براى باربرى، اما شتر حیوانى است که تمام این جهات در آن جمع است. هم گوشت و شیرش قابل استفاده است، و هم از آن براى سوارى و باربرى استفاده میشود.
1- 2. شتر نیرومندترین و مقاومترین حیوان اهلى است؛ بار زیادى با خود حمل میکند و حتی هنگامى که خوابیده است، بار سنگینى را بر پشت او میگذارند و او با یک حرکت برمیخیزد و روى پا میایستد، در حالیکه چهارپایان دیگر قدرت چنین کارى را ندارند.
1- 3. شتر میتواند روزهاى متوالى(حدود یک هفته تا ده روز) تشنگی را تحمل کند و در مقابل گرسنگى نیز تحمل بسیار دارد.
1- 4. شتر میتواند هر روز مسافتى طولانى را طى کند، و از زمینهاى صعب العبور، و شنزارهایى که هیچ حیوانى قادر بر عبور از آن نیست بگذرد.
1- 5. او در شرایط نامناسب جوى در میان طوفانهاى بیابان که چشم و گوش را کور و کر میکند با وسائل خاصى که خداوند در پلکها و گوشها و بینى او آفریده مقاومت میکند، و به راه خود ادامه میدهد.
1- 6. شتر با تمام قدرتى که دارد از رامترین حیوانات است، به طورى که یک کودک خردسال میتواند مهار یک قطار شتر را در دست گرفته و هر جا که خاطر خواه او است ببرد.[5]
2. از دیگر موجوداتی که خداوند از طریق آن مردم را به تفکر در آفرینش میخواند پرندگان هستند: «أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ ما یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ»؛[6] آیا به پرندگانى که بالاى سرشان است، و گاه بالهاى خود را گسترده و گاه جمع میکنند، نگاه نکردند؟! جز خداوند رحمان کسى آنها را بر فراز آسمان نگه نمیدارد؛ چرا که او به هر چیز بینا است.
جمله «ما یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ»، در حقیقت پاسخ فرضى است. گویا شخصى پرسیده: منظور قرآن از اینکه توجه مردم را به سوى پرواز پرندگان و باز و بسته شدن بالهاى آنها در هوا جلب کرده چیست؟ در این جمله پاسخ داده است که منظور توجه دادن به این است که جز خدا کسى پرندگان را در فضا نگه نمیدارد.
گو اینکه ماندن طیور در فضا و ساقط نشدن آنها مستند به اسبابى طبیعى است، همچنانکه ماندن انسان در زمین هم همین طور است، و ماندن و شنا کردن ماهیهاى سنگین وزن در روى آب نیز اینگونه است، و همه امور طبیعى همین طور مستند به اسباب و علل طبیعى است، اما همه این علل طبیعى به خداى تعالى منتهى میشود، و به همین جهت صحیح است که ماندن مرغان در هوا را به خدا نسبت دهیم.
البته اگر کسی بگوید؛ این اختصاص به پرندگان ندارد؛ چرا در آیه خصوص پرندگان را نام برد؟ جوابش این است که بعضى از اسباب طبیعى براى همه شناخته شده نیست، نظیر ماندن مرغان در فضا و پرواز کردن آنها در هوا که در نگاه ابتدایی سؤال انگیز است، و به محض مشاهده آن انسان را منتقل به خداى سبحان میکند، و میفهماند سبب حقیقى و اعلاى پیدایش مرغان، خدا است، و پروازشان هم مستند به او است که این ویژگی در بعضی از موجودات سؤال برانگیز نیست، مانند ایستادن و زندگى کردن انسان در روى زمین، که انسان معمولى را منتقل به این معنا نمیکند؛ لذا میبینیم خداى سبحان در کلامش نظر بندگان خود را به آنگونه امور جلب میکند، تا زودتر و بهتر به وحدانیت خداى تعالى در ربوبیت پىبرند.[7]
3. «وَ اللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلى بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلى رِجْلَیْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلى أَرْبَعٍ».[8]
این آیه نیز بیان دیگرى است براى توجه دادن انسان به خلقت موجودات. خالق هستی تمامى جانداران را از آبى خلق میکند، اما در عین حال وضع هر حیوانى با حیوان دیگر مختلف است. بعضیها بر روی شکم راه حرکت میکنند؛ مانند مارها و کرمها؛ گروهی با دو پا راه میروند؛ مانند انسان آدمیان و مرغان، و بعضى دیگر با چهار پا راه میروند؛ نظیر چارپایان و درندگان. در اینجا اگر به ذکر این سه نوع اکتفا نموده براى اختصار بود که مقصود با ذکر همینها تأمین میشده، و گرنه اختلاف از حد شمارش بیرون است.[9]
4. در قرآن کریم نمونههاى بسیارى از چگونگی آفرینش آمده است؛ نظیر نگهداشتن آسمانها بدون ستون، و نگهداشتن زمین از متلاشى شدن، نگهدارى کشتیها بر روى آب، اختلاف میوهها و رنگها و زبانها و... که سبب طبیعى نزدیک آنها از نظرها پنهان است، و در نگاه اول ذهن از توجه به آن امور به آسانى منتقل میشود به اینکه خدا آنها را ایجاد کرده، و اگر بعدها در اثر دقت و تحقیق متوجه سبب طبیعى و نزدیک آن گردد، آن وقت در پدید آورنده سبب طبیعیش فکر میکند، تا در آخر باز به خداى تعالى منتهى شود: «إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى».[10] در نتیجه مىفهمد که سرانجام همه به سوى پروردگار است؛ لذا تمام موجودات که در عالم وجود دارد، در هستى و در آثار هستیاش به خداى متعال منتهى میگردد.[11]
همچنین تفکر در خلقت خود انسان: «وَ فی أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ»؛[2] نشانههاى خدا در وجود شما است آیا نمیبینید؟!
آیات و نشانههایى که در خود بشر وجود دارد، آیا در آن تأمل نمیکنید؛ نمیبینید که خودتان از حالى به حال دیگر تغییر مییابید، و از صفتى به صفت دیگر انتقال پیدا میکنید؛ زیرا اول نطفه بودید، سپس زندگى یافتید، پس از آن به صورت طفلى رشد کردید، آنگاه جوان شدید، و سرانجام به سن پیرى میرسید. آیا این تغییر و تبدیلها شما را راهنمایى نمیکند که این آفرینش سازندهاى دارد، که خلقت او را تدبیر نموده، و گردانندهاى دارد که آنرا طبق حکمت میچرخاند.[3]
از نشانههای دیگر در تعلق نفس است؛ یعنى تعلق روح به بدن است که یکى از آن آیات پدید آمدن حواس پنجگانه بینایى و شنوایى و چشایى و لامسه و بویایى است که اولین رابطهاى است که انسان را به محیط خارج خود آگاه میسازد، و به وسیله این حواس خیر را از شر و نافع را از مضر تمیز میدهد، تا پس از تمیز به سوى آنچه که کمالش در آن است به حرکت افتاده، کمال خود را به دست آورد، و از آنچه شر و مضر است دور شود.[4] و صدها نشانه از وجود خدا که در آفرینش انسان وجود دارد که در این مقال فرصت بیان آنها نیست.
از جمله مواردی که خداوند از طریق تفکر در آنها مردم را به عظمت خلقت فرامیخواند عبارتاند از:
1. شتر: تذکر به اندیشه در خلقت شتر در مورد کسانی است که منکر برپایی قیامت، بهشت و.... میباشند. خداوند از این طریق میخواهد بگوید اگر برپایی قیامت برایتان عجیب و باور نکردنی است، در خلقت شتر بیندیشید. اگر باور ندارید که چگونه روز قیامت با چهره و آثار و احوال آن پدید میآید، پس چرا در چگونگى آفرینش شتر نمیاندیشند. اگر چه خلقت شتر بسیار عجیب به نظر میآید، لکن هر حیوانى بلکه هر موجودى نسبت به خود اگر در اسرار خلقت آن دقت شود عجیب به نظر میآید و شاید تصریح به خلقت شتر به این جهات باشد:
1-1. بعضى از چارپایان تنها از گوشتشان استفاده میشود؛ بعضى دیگر غالباً از شیرشان؛ برخی دیگر تنها به درد سوارى میخورند، و بعضى براى باربرى، اما شتر حیوانى است که تمام این جهات در آن جمع است. هم گوشت و شیرش قابل استفاده است، و هم از آن براى سوارى و باربرى استفاده میشود.
1- 2. شتر نیرومندترین و مقاومترین حیوان اهلى است؛ بار زیادى با خود حمل میکند و حتی هنگامى که خوابیده است، بار سنگینى را بر پشت او میگذارند و او با یک حرکت برمیخیزد و روى پا میایستد، در حالیکه چهارپایان دیگر قدرت چنین کارى را ندارند.
1- 3. شتر میتواند روزهاى متوالى(حدود یک هفته تا ده روز) تشنگی را تحمل کند و در مقابل گرسنگى نیز تحمل بسیار دارد.
1- 4. شتر میتواند هر روز مسافتى طولانى را طى کند، و از زمینهاى صعب العبور، و شنزارهایى که هیچ حیوانى قادر بر عبور از آن نیست بگذرد.
1- 5. او در شرایط نامناسب جوى در میان طوفانهاى بیابان که چشم و گوش را کور و کر میکند با وسائل خاصى که خداوند در پلکها و گوشها و بینى او آفریده مقاومت میکند، و به راه خود ادامه میدهد.
1- 6. شتر با تمام قدرتى که دارد از رامترین حیوانات است، به طورى که یک کودک خردسال میتواند مهار یک قطار شتر را در دست گرفته و هر جا که خاطر خواه او است ببرد.[5]
2. از دیگر موجوداتی که خداوند از طریق آن مردم را به تفکر در آفرینش میخواند پرندگان هستند: «أَ وَ لَمْ یَرَوْا إِلَى الطَّیْرِ فَوْقَهُمْ صافَّاتٍ وَ یَقْبِضْنَ ما یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ بَصِیرٌ»؛[6] آیا به پرندگانى که بالاى سرشان است، و گاه بالهاى خود را گسترده و گاه جمع میکنند، نگاه نکردند؟! جز خداوند رحمان کسى آنها را بر فراز آسمان نگه نمیدارد؛ چرا که او به هر چیز بینا است.
جمله «ما یُمْسِکُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمنُ»، در حقیقت پاسخ فرضى است. گویا شخصى پرسیده: منظور قرآن از اینکه توجه مردم را به سوى پرواز پرندگان و باز و بسته شدن بالهاى آنها در هوا جلب کرده چیست؟ در این جمله پاسخ داده است که منظور توجه دادن به این است که جز خدا کسى پرندگان را در فضا نگه نمیدارد.
گو اینکه ماندن طیور در فضا و ساقط نشدن آنها مستند به اسبابى طبیعى است، همچنانکه ماندن انسان در زمین هم همین طور است، و ماندن و شنا کردن ماهیهاى سنگین وزن در روى آب نیز اینگونه است، و همه امور طبیعى همین طور مستند به اسباب و علل طبیعى است، اما همه این علل طبیعى به خداى تعالى منتهى میشود، و به همین جهت صحیح است که ماندن مرغان در هوا را به خدا نسبت دهیم.
البته اگر کسی بگوید؛ این اختصاص به پرندگان ندارد؛ چرا در آیه خصوص پرندگان را نام برد؟ جوابش این است که بعضى از اسباب طبیعى براى همه شناخته شده نیست، نظیر ماندن مرغان در فضا و پرواز کردن آنها در هوا که در نگاه ابتدایی سؤال انگیز است، و به محض مشاهده آن انسان را منتقل به خداى سبحان میکند، و میفهماند سبب حقیقى و اعلاى پیدایش مرغان، خدا است، و پروازشان هم مستند به او است که این ویژگی در بعضی از موجودات سؤال برانگیز نیست، مانند ایستادن و زندگى کردن انسان در روى زمین، که انسان معمولى را منتقل به این معنا نمیکند؛ لذا میبینیم خداى سبحان در کلامش نظر بندگان خود را به آنگونه امور جلب میکند، تا زودتر و بهتر به وحدانیت خداى تعالى در ربوبیت پىبرند.[7]
3. «وَ اللَّهُ خَلَقَ کُلَّ دَابَّةٍ مِنْ ماءٍ فَمِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلى بَطْنِهِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلى رِجْلَیْنِ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَمْشِی عَلى أَرْبَعٍ».[8]
این آیه نیز بیان دیگرى است براى توجه دادن انسان به خلقت موجودات. خالق هستی تمامى جانداران را از آبى خلق میکند، اما در عین حال وضع هر حیوانى با حیوان دیگر مختلف است. بعضیها بر روی شکم راه حرکت میکنند؛ مانند مارها و کرمها؛ گروهی با دو پا راه میروند؛ مانند انسان آدمیان و مرغان، و بعضى دیگر با چهار پا راه میروند؛ نظیر چارپایان و درندگان. در اینجا اگر به ذکر این سه نوع اکتفا نموده براى اختصار بود که مقصود با ذکر همینها تأمین میشده، و گرنه اختلاف از حد شمارش بیرون است.[9]
4. در قرآن کریم نمونههاى بسیارى از چگونگی آفرینش آمده است؛ نظیر نگهداشتن آسمانها بدون ستون، و نگهداشتن زمین از متلاشى شدن، نگهدارى کشتیها بر روى آب، اختلاف میوهها و رنگها و زبانها و... که سبب طبیعى نزدیک آنها از نظرها پنهان است، و در نگاه اول ذهن از توجه به آن امور به آسانى منتقل میشود به اینکه خدا آنها را ایجاد کرده، و اگر بعدها در اثر دقت و تحقیق متوجه سبب طبیعى و نزدیک آن گردد، آن وقت در پدید آورنده سبب طبیعیش فکر میکند، تا در آخر باز به خداى تعالى منتهى شود: «إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى».[10] در نتیجه مىفهمد که سرانجام همه به سوى پروردگار است؛ لذا تمام موجودات که در عالم وجود دارد، در هستى و در آثار هستیاش به خداى متعال منتهى میگردد.[11]
[1]. بقره، 164.
[2]. ذاریات، 21.
[3]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 9، ص 235، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 18، ص 374، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 24، ص 343- 344، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 7، ص 557، تهران، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق.
[6]. ملک، 19.
[7]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 359.
[8]. نور، 45.
[9]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 137.
[10]. نجم، 42.
[11]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 19، ص 359.
نظرات