جستجوی پیشرفته
بازدید
5692
آخرین بروزرسانی: 1395/11/07
 
کد سایت fa74905 کد بایگانی 91519 نمایه رابطه گناه با نفس انسان و تأثیر گناه در تضعیف قوای ادراکی
طبقه بندی موضوعی انسان شناسی
گروه بندی اصطلاحات سرفصل‌های قرآنی
خلاصه پرسش
گناه چه تأثیری در قوای ادراکی انسان داشته و آیا بر علوم تجربی و امور مادی نیز تأثیر منفی دارد؟
پرسش
رابطه گناه با اختلال در قوای ادراکی انسان چیست؟ یعنی چه اثری دارد که انسان مطالب را خوب تشخیص نمی‌دهد و نمی‌فهمد؟
پاسخ اجمالی
براساس آموزه‌های اسلامی؛ در کنار عوامل اجتماعی و محیطی، گناه نیز دارای نقشی منفی و عاملی برای اختلال در فهم و ادراک انسان می‌باشد و آیات و روایات نیز به این واقعیت اشاره کرده و دست کم «گناه» و «توان عقل در ادراک» را کاملاً مرتبط با هم می‌دانند. هرچه آدمی از گناه دور باشد، از مرتبه کامل‌تری در نفس و روح برخوردار بوده و درک او نسبت به مسائل، ‌قوی‌تر و آگاهانه‌تر خواهد بود.
گناه بر عقل عملی و عقل نظری آدمی تأثیر می‌گذارد، و گناه‌کار، حکمی مخالف با عقل را ترجیح می‌دهد. اما باید توجه داشت که تأثیر گناه در قوای ادراکی انسان نسبت به امور مادی و علوم تجربی به گونه‌ای نیست که زندگی مادی او را تحت تأثیر قرار دهد؛ چرا که بشریت در طول تاریخ، دانشمندان گناه‌کاری را به خود دیده است.
 
پاسخ تفصیلی
رابطه گناه با قوای ادراکی و تأثیر گناه بر ادراک، یکی از مباحث معرفت‌شناسی و علم النفس است.
براساس آموزه‌های اسلامی؛ در کنار عوامل اجتماعی و محیطی، گناه نیز دارای نقشی منفی و عاملی برای اختلال در فهم و ادراک انسان می‌باشد و آیات و روایات نیز به این واقعیت اشاره کرده و دست کم «گناه» و «توان عقل در ادراک» را کاملاً مرتبط با هم می‌دانند:
«اى افراد باایمان! اگر پرهیزکار باشید، خدا راهکاریی جهت جدا ساختن حق از باطل در اختیارتان قرار خواهد داد».[1] از آن‌جا که این آیه شریفه به تأثیر تقوا بر شناخت و قوّه تمییز انسان تصریح‌ دارد، می‌توان تأثیر گناه و بی‌تقوایی را در اختلال و ضعف شناخت و قوای ادراکی یک امر واقعی دانست.
«سرانجام گنه‌کاران آن شد که آیات خدا را دروغ پنداشته و آن‌را به مسخره گرفتند».[2]
روایاتی نیز در ادامه خواهد آمد.
عوامل ذهنى و خارجى در اختلاف فهم‌ها اثر بسزایى دارند. اختلاف فهم‌ها باعث می‌شود تا مردم در درک آن اصولى که اسلام، اساس خود را بر پایه آنها بنا نهاده اختلاف داشته باشند، ولی اختلاف در فهم دو انسان به اختلاف صفات باطنى و دارابودن ملکات فاضله و یا ملکات زشت برگشت می‌کند. انسانى که داراى صفت حمیده «انصاف» است، داورى و درک مطلبش نظیر انسان دیگری که چموش و سرکش است نمی‌باشد، انسان معتدل و باوقار، معارف را طورى درک می‌کند و انسان عجول، متعصب و هواپرست طورى دیگر! از این‌رو، دستور العمل‌هاى اسلامی، طورى صادر شده که قوای ادراکی انسان را اصلاح می‌کند.[3]
رابطه گناه‌ و قوای ادراکی انسان
نخست باید دانست که رابطه گناه با قوای ادراکی شامل چه مواردی می‌شود.
قوای افعال ارادی نفس سه قسم است:
1. قوه شهویه به منظور جلب‌ منفعت؛
2. قوه غضبیه برای دفع ضرر؛
3. قوه فکریه مربوط به تصور و تصدیق فکری و اقامه دلیل‌[4] (عقل نظری و عقل عملی).
باتوجه به آن‌که تکرار هر عمل، خُلق و صفتی‌ راسخ را در نفس پدید می‌آورد، انجام گناه نیز مطابق با‌ سنخ‌ خویش، ‌ صفتی به وجود می‌آورد که انجام گناهان دیگری را در پی دارد و به مرور زمان، انسان را دارای یک ویژگی منفی خواهد کرد؛[5] از این‌رو در روایت می‌خوانیم که رذیلت نفاق، رذیلت کینه را به وجود می‌آورد.[6] و می‌توان گفت، گناه‌ نتیجه‌ عدم اعتدال نفس و حالتی ظالمانه در قوای سه‌گانه است، که تکرار آن موجب رسوخ حالت غیر اعتدالی و ظالمانه در نفس می‌شود، اما تقوا و اعتدال در به کارگیری قوای نفس‌، موجب به وجود آمدن همه فضایل نفس می‌شود.
به عبارت دیگر؛ هرچه آدمی از گناه دور باشد، از مرتبه کامل‌تری در نفس و روح برخوردار بوده و درک او نسبت به مسائل، ‌قوی‌تر و آگاهانه‌تر خواهد بود، اما گناه به عنوان عاملی که‌ از‌ افراط یا تفریط در غضب و شهوت برمی‌خیزد،  تکرارش‌ موجب رسوخ حالتی غیراعتدالی‌ می‌گردد که انسان را در ردیف حیوانات و یا پست‌تر از آنان قرار خواهد داد و خود را همین تن‌ و بدن مادی می‌داند و‌ نمی‌تواند ‌خود را بشناسد.[7] چنان‌که در قرآن می‌خوانیم: «و همچون کسانى نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به "خود فراموشى" گرفتار کرد،  آنها فاسقانند».[8]
تأثیر گناه بر عقل عملی
در مواردی عقل عملی مستقلاً حسن و قبح‌ افعال‌ را‌ که منشأ حکم باید و نباید است، می‌فهمد، کارکرد عقل در حوزه‌ عمل؛ آن است که نوع انسان، اعمالی که در راه رسیدن‌ به اعتدال‌ نفس کمک می‌کند را درمی‌یابد و در راه سعادت و تقرب به خداوند، با کمک همین عقل عملی‌ راه می‌پیماید. متون دینی‌ به حکم ‌مستقل عقل عملی، گواهی داده و آن‌را ‌‌الهامی‌ از جانب خداوند می‌داند: «و قسم به جان آدمى و آن کس که آن‌را [آفریده و] منظّم ساخته، سپس شرّ و خیرش را به او الهام کرده است».[9]
اگر انسان، حکمی مخالف با عقل عملی را ترجیح ‌دهد، در واقع تحت ‌تأثیر قوه غضبیه و یا شهویه، با توجیه خود، آن‌را کار نیکی پنداشته و بر همین اساس، حکم‌ به‌ وجوب عمل کرده و آن‌را انجام می‌دهد.[10] این ارتکاب گناه گرچه با علم به خوبی و بدی صورت می‌پذیرد، اما در اثر‌ تکرار‌ چنین گناهانی، عمل ناپسند‌ به گونه‌ای خواهد شد که حتی عقل عملی او هم علیه آن حکمی‌ نکرده و قبیح و زشتش نمی‌شمارد.[11] و‌ در مراحل بعد، کار‌ به‌ آن‌جا‌ می‌رسد که از رفتاری که عقل عملی آن‌را نیک می‌داند یا هیچ تصوری نداشته و یا آن‌را زشت و ناپسند می‌داند!
این سخن به‌ آن‌ معنا است‌ که ملکه‌ شدن حالت غیراعتدالی قوای شهویه و غضبیه موجب می‌شود آنچه خوب است را بد بداند و زمینه‌ را برای از دست دادن فضایل و‌ تحصیل سایر رذایل فراهم ‌سازد، چنان‌که قرآن می‌فرماید: «جمعى هستند که گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها [کسانى هستند که] شیاطین را به جاى خداوند، اولیاى خود انتخاب کردند و گمان می‌کنند هدایت یافته‌اند».[12]
امام على(ع) می‌فرماید: «خدا سفیهان را لعنت می‌کند؛ چون مرتکب گناهان می‌شوند».[13] تعبیر از گناه‌کار به سفیه، به معنای این است که گناه‌کار، از‌ حیث عقلی و قوه شناخت‌ دچار‌ اخلال‌ و عدم اعتدال است.
در مقابل، روایاتی بر فراست و تیزبینی مؤمن‌ که‌ از فضایل‌ عقلانی‌ محسوب‌ می‌شود، اشاره می‌کند:
پیامبر خدا(ص) فرمود: «از زیرکى مؤمن پروا کنید؛ زیرا که او در پرتو نور خداى عزّ و جلّ می‌نگرد».[14]
او با غلبه بر غضب و شهوت، دارای فضیلتی عقلانی می‌شود‌ که‌ به وسیله‌ آن، راه هدایت و ضلالت‌ را تشخیص‌ می‌دهد.
تأثیر گناه بر‌ عقل نظری و علم تجربی
التزام به تقوا می‌تواند بر عقل نظری که ناظر به‌ واقعیت‌ها است، نیز تأثیر گذارد و از آن جهت که گناه، نشانی از نااعتدالی است، تکرار گناه را می‌توان عامل رسوخ حالت ظالمانه‌ در‌ قوای‌ تحریکی نفس ارزیابی کرد‌ که‌ بر قوای ادراکی انسان تأثیر می‌گذارد. در مقابل‌ تقوا، به کارگیری هریک از قوا در جایگاه خویش است و نشانه آن حاکم بودن احکام عقل‌ نظری بر قوای تحریکی است که از‌ این‌ طریق، این دو نیرو تحت انقیاد نفس قرار می‌گیرند و تقوا مانع افراط یا تفریط در عملکرد آنها می‌شود.[15]
اما باید توجه داشت که تأثیر گناه در قوای ادراکی انسان نسبت به امور مادی و علوم تجربی به گونه‌ای نیست که زندگی مادی او را تحت تأثیر قرار دهد؛ چرا که بشریت در طول تاریخ، دانشمندان گناه‌کاری را به خود دیده است و در قرآن نیز به این واقعیت اشاره شده است: «هر یک از این دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و کمک می‌دهیم و عطاى پروردگارت هرگز [از کسى] منع نشده است».[16] طبق این آیه شریفه؛ حقیقت آن است که نیروى اختیار و گزینش و نیروى کوشش و تلاش، همه از جانب خدا می‌رسد، حتى گناه‌کاران و نافرمایان نیز قوّت خویش را از خدا مدد می‌گیرند، پس بخشش خدا از هیچ‌کس ممنوع و بازداشته نیست.[17] بنابراین، تأثیر گناه بر ضعف قوای ادراکی، علت تامه نیست، چرا که گناه‌کارانی را می‌بینیم که دارای شناخت و ادراک حصولی و نظری‌ صحیح‌ بوده و انسان‌های تقواپیشه‌ای را مشاهده می‌کنیم که دارای ادراک قوی و شناخت صحیح نیستند؛ پس تأثیر گناه به‌طور موجبه جزئیه است؛ یعنی نمی‌توان گفت ضعف قوای ادراکی انسان تماماً در اثر گناه است و همه‌ شناخت‌های‌ او‌ - حتی در حوزه علوم تجربی و امور مادی - را نادرست می‌گرداند.
در پایان، به روایاتی درباره آثار گناه بر قوای ادراکی انسان اشاره می‌کنیم:
پیامبر خدا(ص) در سخنانی فرمودند:
«[گاه‏] بنده گناهی می‌کند، پس دانشى را که پیش‌تر می‌دانسته، از یاد می‌بَرَد».[18]
«هر کس گناهى را مرتکب شود، عقلى از او جدا می‌شود که دیگر هرگز به او باز نمی‌گردد».[19]
«از مستی گناه بپرهیز چرا که برای گناه هم جنونی مانند جنون شراب وجود دارد، بلکه جنونش شدید‌تر است».[20]
«فقط با عقل است که هر خیری به دست می‌آید».[21]
 

[1]. انفال، 29.
[2]. روم، 10. آیات دیگری نیز در همین راستا وجود دارند، مانند: احقاف، 30؛ مائده، 16؛ عنکبوت، 69.
[3].  ر. ک: طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏4، ص 128، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[4]. طباطبایى، سید محمد حسین، الکبائر و الصغائر، ص 14، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1423ق؛ راغب اصفهانى، حسین بن محمد، الذریعة إلى مکارم الشریعة، ص 46، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1373ش.
[5]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏2، ص 150.
[6]. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول(ص)، ص 316، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1404ق.
[7]. ر. ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏19، ص 219.
[8]. حشر، 19.
[9]. شمس، 7 و 8.
[10]. ر. ک: طباطبائی، سید محمدحسین، رسائل سبعه، ص 136، 176 و 200، قم، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، 1362ش.
[11].  ر. ک: طباطبائی، سید محمدحسین، مجموعه مقالات، ج 1، ص 112 – 114، تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1371ش.
[12]. اعراف، 30.
[13]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 299، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[14]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏1، ص 218، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[15]. ر. ک:  پورسینا، زهرا (میترا)، تأثیر گناه بر غایت و کارکرد عقل در اندیشه غزالی، مجله فلسفه و کلام اسلامی، شماره 2، پاییز و زمستان 1393، ص 161 – 181؛ شکری، مهدی، تأثیر گناه بر شناخت، با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی، فصلنامة علمی – پژوهشی دانشگاه قم، سال یازدهم، شماره اول.
[16]. اسراء، 20.
[17]. تفسیر هدایت، ج ‏6، ص 213.
[18]. ابن فهد حلّی، جمال الدین احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، ص 211، دار الکتاب العربی، چاپ اول، 1407ق.
[19]. فیض کاشانى، محمد بن شاه مرتضى‏، المحجة البیضاء فى تهذیب الإحیاء، ج ‏5، ص 24، قم، مؤسسه نشر اسلامى،‏ چاپ چهارم، 1376ش.
[20]. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص 453، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، 1412ق.
[21]. محدّث نوری، حسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ‏11، ص 209، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1408ق.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

پربازدیدترین ها