لطفا صبرکنید
4499
- اشتراک گذاری
ابتدا به عنوان یک مقدمه مهم باید گفت؛ کم و زیاد شدن نعمتهای مادی عوامل گوناگونی داشته و همواره به معنای توجه و یا خشم خداوند نیست. به عنوان نمونه افزایش نعمت، گاه به دنبال طاعت بندگان بوده و گاه برای استدراج است. کاهش نعمت نیز گاه برای عذاب و گاه به عنوان آزمایش میباشد. با دانستن و پذیرش این مقدمه، اما در آموزههای دینی بر این مطلب نیز تأکید شده است که پرهیزکاری میتواند به افزایش باران انجامیده و گناهان و پایمالکردن حقوق دیگران نیز میتواند یکی از دلایل خشکسالی باشد:[1]
- قرآن کریم: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکْسِبُون»؛[2] اگر مردم شهرها و روستاها ایمان میآوردند و خداترس و پرهیزکار میشدند، ما برکات آسمان و زمین را براى آنان میگشودیم. ولى آنان حقایق را تکذیب کردند. ما نیز آنها را به کیفر اعمالشان گرفتار ساختیم.
- امام باقر(ع): «هیچ سالى پر بارانتر از سالى دیگر نیست، و خداوند در هر کجا که خواهد، باران میبارد، و چون مردم (دیارى) خود را به گناه آلوده کنند خداوند مقدار بارانى که در آن سال براى آن مردم معین کرده است را به بیابانها و دریاها و کوههاى دیگرى سوق میدهد.[3]
- امام صادق(ع): «زندگى حیوانات دریا به سبب باران میباشد، و هر گاه باران قطع گردد در بیابانها و دریاها فساد پیدا مىشود، و این هنگامى است که گناه و معصیت زیاد گردد».[4]
علاوه بر موارد بالا، روایاتی نیز وجود دارد که گناهان خاصی را موجب کم شدن بارش اعلام میکند:
- پیامبر اسلام(ص): «هرگاه زمامدار ستم کند باران کم میشود ...».[5]
- پیامبر اسلام(ص): « ... مردم از پرداخت زکات خودداری نمیکنند، مگر آنکه به دنبال آن باران کمتری خواهند داشت و اگر حیوانات نبودند، هیچ بارانی نمىبارید ...».[6]
- امام صادق(ع): «... چون زکات ندهند چهارپایان از میان بروند و چون قاضى ناحق حکم دهد، باران از آسمان بند میآید..».[7]
- امام رضا(ع): «هرگاه حاکمان به مردم دروغ بگویند، باران نمیبارد...».[8]
با توجه به آنچه بیان شد عدم رعایت حقوق متقابل اجتماعی که در فرض سؤال مطرح شده است، میتواند یکی از اسباب کمبود بارش باران باشد.[9]
[1]. «گناه سبب از دست دادن نعمت»، 96237؛ «جمع بین آیات و روایات نعمت های الاهی و بلاها»، 4591؛
[2]. اعراف: 96.
[3]. شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص 252، قم، دار الشریف الرضی للنشر، چاپ دوم، 1406ق.
[4]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 160، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[5]. دیلمی، حسن بن محمد، ارشاد القلوب إلی الصواب، ج 1، ص 39، قم، الشریف الرضی، چاپ اول، 1412ق.
[6]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 373، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. شیخ صدوق، خصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 242، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[8]. شیخ مفید، امالی، محقق، مصحح، استاد ولی، حسین، غفاری، علی اکبر، ص 310، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[9]. بلایای طبیعی (سیل، زلزله، طوفان و...) و عذاب الاهی»، 288؛ بارور کردن ابر و تولید باران مصنوعی و نقد آیه 69 سوره واقعه»، 96484؛