جستجوی پیشرفته
بازدید
25901
آخرین بروزرسانی: 1389/08/28
خلاصه پرسش
خلقت ماده اولیه توسط خداوند چگونه می باشد؟ آیا چیزی غیر از خدا و در عرض خدا وجود داشته است.
پرسش
خلقت ماده اولیه توسط خداوند چگونه می باشد؟ آیا چیزی غیر از خداست؟ اگر این طور باشد پس غیر او و در عرض او چیزی وجود داشته است! اگر از خودش باشد که این مستلزم ترکیب خداوند است! یعنی از او چیزی جدا شده؟
پاسخ اجمالی

این بحث ارتباط نزدیکی با بحث ربط حادث و قدیم دارد. کلید فهم این قضیه در درک مسئله وجود و عدم و بحث تجلی نهفته است. منظور از تجلی خدا آن است که یک وجود در عین حال که خدا نیست ولی خدا نما شده است تجلی خدا یعنی موجودی که از خود نیست شده و به هستی خدا هست شده و در واقع هم هست و هم نیست. با پذیرش بحث «تجلی» نه بحث ترکیب در خدا پیش می آید و نه نیاز به تصور موجودی در عرض خدا خواهد بود. برای توضیح مطلب به پاسخ تفصیلی مراجعه کنید.

پاسخ تفصیلی

این بحث ارتباط نزدیکی با بحث ربط حادث و قدیم دارد. سوالی که در اینجا مطرح است این است که در سیر پیدایش موجودات چگونه می توان رابطه بین خدا و مخلوقات را فهمید بویژه در نخستین مرحله ای که حادث از قدیم خلق می شود، چگونه این خلق نخستین - و به اصطلاح شما ماده اولیه - موجود شده و در کنار خدا قرار گرفته است؛ آیا این موجود غیر از خداست در این صورت چگونه از خدا جدا شده است حال آن که  وجود حقیقی (خدا) ترکیب بردار نیست تا بخشی از آن جدا شده و به عنوان ماده اولیه خلقت در  همه عوالم جاری شود.

کلید فهم این قضیه در درک مسئله وجود و عدم و بحث تجلی نهفته است. برخی با توجه به قرآن و روایات وجود را دارای سه اطلاق دانسته اند.

1. وجود خدا؛ در مرتبه ای که خدا موجود است همه ماسوی عدم محض هستند.

2. وجود عالم؛در مرتبه ای که عالم، موجود است وجود خدا غیر از همه این عالم است و در واقع وجود حقیقی (خدا) از دید ظاهری مثل عدم به نظر می آید چون هرچیزی که در ظاهر هست غیر خداست. پس وجود یک اطلاقی دارد که برای حق بکار می رود  و یک اطلاقی دارد که برای عالم به کار می رود. آنجا که خدا موجود است همه چیز عدم است و نابود و آنجا که عالم موجود است، اهل عالم خدا را معدوم می بینند . چرا که در سطحی از آگاهی که در آن قرار دارند عدم را موجود می یابند و موجود را عدم.

3. تجلی خدا

منظور از تجلی خدا آن است که یک وجود در عین حال که خدا نیست ولی خدا نما شده است. به عبارت دیگر اگر خدا را وجود حقیقی بدانیم و غیر خدا را عدم بدانیم می توان گفت که تجلی خدا هم هست و هم نیست و به عبارت دیگر تجلی خدا، هم خدا هست و هم خدا نیست.

چون نور که ازمهر جدا هست و جدا نیست

عالم همه مرآت خدا هست وخدا نیست

در آیینه بینید اگر صورت خود را

آن صورت آیینه شما هست و شما نیست

می توان به این نوع وجود اصطلاح  «بودِ نبود» را اطلاق کرد. وجود خدا همان بود حقیقی است و وجود عالم همان نبودِ بود نماست و مرتبه تجلی خدا هم مرتبه بودِ نبود است. حال گوئیم این مرتبه همان  موجود نخستین بعد از خدا و همان ماده اولیه خلقت است و این ماده اولیه نه خداست و نه غیر خدا چرا که تجلی خداست.

درک این حقیقت عرفانی پارادوکسیکال (متناقض نما) از عهده ذهن که در ظرف مکان و زمان قرار دارد خارج است چرا که ذهن جبراً در همان مرتبه ای است که نبود را بود می یابد و بود را نبود. و تجلی را هم تناقض آشکار تصور می کند. ولی این حقیقتِ تجلی برخواسته از بیانات پیامبر و ائمه است که توسط عرفا و اولیاء نیز با اسلوب های مختلفی بیان شده است.

این همان سرّ بین عاشق و معشوق (خدا و تجلی خدا) و همان مشکل ربط قدیم و حادث است که عقل جزئی  از درک آن حیران مانده و به قول برخی:

میان عاشق و معشوق سریست

چه داند آنکه اشتر می چراند

این که خدا وجود حقیقی است و مابقی عدم و در مرتبه وجود خدا همه چیز نابود و نیست و معدوم است در آیات و روایات زیادی تصریح شده . و مرتبه هستی ممکنات هم بطور بدیهی توسط ذهن انسان به عنوان وجود درک می شود(که در واقع عدمی است که هستی نماست) همچنان که  از پیامبر اسلام(ص)  نقل شده است که فرمود:

راست ترین سخن شعرای عرب این سخن است که : آگاه باش هرچیزی جز خدا باطل است و خیالی بیش نیست [1] .

و اما مرتبه ای که بین بود(خدا) و نبود (عالم ) واقع شده نیز در بیانات مختلفی از  قرآن و روایات وجود دارد. این مرتبه در واقع همان مرتبه ای است است ماده اولیه کل خلقت است. و در عرفان به این مرتبه اصطلاح «عماء» اطلاق شده که نخستین  مرتبه از تجلی خدا ست. همچنان که از پیامبر (ص) سوال شد:

پروردگار ما قبل از این که مخلوقات خود را خلق کند در کجا بود؟ حضرت فرمودند: در «عماء» که نه بالای آن چیزی بود و نه پایین آن. [2]

توضیح این که عرفا، عالم وجود و تجلیات حق را -هرچند خارج از حد و شمارش می دانند- ولی به طور کلی به پنج مرتبه یا «پنج حضرت» تقسیم کرده اند.

نخستین مرتبه همان مرتبه ای است که در روایت مذکور «عماء» نامیده شده. برای این مقام و مرتبه نام های دیگری نیز اطلاق شده؛ از جمله عالم اطلاق، عالم لاهوت، غیب الغیوب، غیب مطلق و ...؛ همچنانکه در قرآن می فرماید: "وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَیبِ لا یعْلَمُها إِلاَّ هُوَ" [3] ؛ و کلید خزائن غیب در دست او است، کسى جز او بر آن آگاه نیست.‏

مراتبی که بعد از این مرتبه نخستین، ذکر شده است به ترتیب عبارت اند از: جبروت، ملکوت، عالم شهادت و مرتبه جامعه که همان حضرت «انسان» است. که مجموعاً حضرات خمس نام گذاری شده اند [4] .

بنا براین  می توان سیر پیدایش عالم را با اصطلاحاتی قرآنی این گونه بیان کرد :

عالم از عدم خلق شده نه از خدا چرا که وقتی به «عالم»، «وجود» اطلاق می شود خدا به نظر معدوم می آید. و آنچه هم خداست (وجود حق) غیر از وجود خلق است.

پس عالم از عدم خلق شده و نخستین مرتبه از این خلقت همان مرتبه عماء بوده است که نه می توان آن را به وجودِ ممکن، شبیه دانست و نه می توان آن را خدا یا وجود حقیقی نامید. خود لغت عماء هم به معنای کوری و ظلمت است. سپس اراده خدا به ظهور باعث شد که از این مرتبه به بعد مراتب فیض و تجلی به ترتیب صادر شود. در ابتدا عوالم جبروت و ملکوت و به اصطلاح قرآنی آسمان ها خلق شدند و بعد عالم ماده ظاهری یا به اصلاح قرآنی: زمین ها (الارضین).

بنابراین با پذیرش بحث «تجلی» که البته درک حقیقت آن همچون درک خدا از قدرت ذهن خارج است، نه بحث ترکیب در خدا پیش می آید و نه نیاز به تصور موجودی در عرض وجود خدا خواهد بود.

برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید به پاسخ شماره 10342 (سایت: 10212) .



[1]   «أصدق بیت قاله الشّاعر قول لبید: ألا کلّ شی‏ء ما خلا الله باطل» غزالی، احیاء علوم الدین، ج 13، ص 180. دار الکتاب العربی، بیروت، بی تا.

[2] "حدثنا عبد الله، حدثنی أبی، ثنا یزید بن هرون، أنا حماد ابن سلمة، عن یعلى بن عطاء، عن وکیع بن حدس، عن عمه أبی رزین، قال: قلت یا رسول الله، أین کان ربنا عز وجل قبل أن یخلق خلقه؟ قال: کان فی عماء، ما تحته هواء وما فوقه هواء، ثم خلق عرشه على الماء"، أحمد حنبل در مسند این را نقل کرد، ج 4، ص 11.

[3] الانعام، 59.

[4]    برگرفته از پاسخ 10342 (سایت: 10212) .

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها