جستجوی پیشرفته
بازدید
55808
آخرین بروزرسانی: 1394/01/31
خلاصه پرسش
معنای مدارا و آثار آن از نگاه روایات چیست؟
پرسش
مدارا که در روایات آمده، به چه معنا است و آثار آن چیست؟
پاسخ اجمالی
واژه‌شناسان رفق و مدارا را نرم خویی، رأفت، ترک زور و خشونت معنا کرده‌اند. مدارا نقش بسیار سازنده‌ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد. در امان ماندن دین و دنیا، سرازیر شدن خیر و برکت، پایداری دوستی و صمیمیت، پوشیده ماندن عیوب، از بین رفتن کینه و دشمنی و... از آثار و برکات رفق و مدارا است.
 
پاسخ تفصیلی
معنای رفق و مدارا
واژه‌شناسان رفق و مدارا را چنین معنا کرده‌اند: الرِّفْقُ: اللُّطْفُ و هو ضِدُّ العُنْف؛‏[1] رفق به معنای لطف در برابر زور است.
در مرآة العقول در تعریف رفق و مدارا آمده است: رفق یعنی نرم‌خویی، رأفت، ترک زور و خشونت در سخن و عمل در برابر مردم در تمام حالات، چه این‌که از طرف مردم خلافی نسبت به انسان سربزند یا نه.[2]
اهمیت رفق و مدارا در تعالیم اسلام
در اهمیت رفق و مدارا همین بس که از صفات خدای بزرگ خوانده می‌شود: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ رَفِیقٌ یُحِبُّ الرِّفْقَ وَ یُعْطِی عَلَى الرِّفْقِ مَا لَا یُعْطِی عَلَى الْعُنْفِ»؛[3] امام باقر(ع) فرمود: خداى عز و جل ملایم است و ملایمت را دوست دارد، و پاداشى که به ملایمت می‌دهد به خشونت و سخت‌گیرى نمی‌دهد.
«واعْلَم أنَّ رأسَ العَقْلِ بعْدَ الإیمانِ باللَّهِ عز و جل مُدارَاةُ النَّاس»؛‏[4] امام علی(ع) خطاب به فرزندش محمد حنفیه می‌فرماید بدان‌که بعد از ایمان به خدا، مدارا کردن با مردم حیاتی‌ترین جزء عقل است.
امام علی(ع) در بیان دیگر می‌فرماید: «ثَمَرَةُ الْعَقْلِ مُدَارَاةُ النَّاسِ»؛[5] نتیجه خردورزی مدارا کردن با مردم است.
آثار و برکات مدارا
مدارا نقش بسیار سازنده‌ای در زندگی خانوادگی و اجتماعی انسان دارد. زنـدگـى پر از ناگواری‌هایى است که انسان با آن رو برو مى‌شود. اگر انسان بنا را بر مدارا کردن با مردم نگذارد و در مشکلات و ناهمواری‌ها، با دیگران به تندى و خشونت رفتار کند، هـم بـه اعـتـبـار اجـتـمـاعـى و هـم بـه سلامت دینى و اخلاقى خود لطمه خواهد زد.
در زنـدگـى خانوادگى اگر رفق و مدارا نباشد، تندى و خشونت سراسر زندگى را فراخواهد گـرفـت؛ چـرا کـه در طـول زنـدگى مشترک، موارد فراوانى یافت مى‌شود که رفتار و گفتار همسر، مطابق میل انسان نیست و در صورت عدم مداراى با همسر، هر یک از این موارد مى‌تواند زمینه‌اى بـراى بـروز خـشـونـت و درگـیـرى مـیان افراد خانواده باشد، در حالى‌که با رفق و مدارا مى‌تـوان بـسـیـارى از اخـتلافات را حل کرده، آرامش و صمیمیت را در محیط خانواده حاکم نمود. این‌گونه است در زندگی اجتماعی و برخورد و تعامل با مردم.
این مسئله تا آن‌جا اهمیت دارد که خداوند به فرستادگانش حضرت موسی و هارون(ع) در مواجهه با فرعون می‌فرماید با او از در مدارا و ملاطفت وارد شوید، شاید به خود آید و پند گیرد و یا بترسد؛ یعنى از ترس این‌که خطرى او را تهدید مى‌ کند مطلب را بپذیرد: «فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى».‏[6]
این‌که به موسى و هارون(ع) امر شدند تا با فرعون به نرمى سخن بگویند، براى آن است که در دعوت به حق باید اصول و شیوه‏‌هاى درستى انتخاب شود و از همان آغاز با خشونت و سخت‌گیرى شروع نشود که طرف مقابل فرار مى‌‏کند و به سخن حق گوش نمى‌‏دهد، ولى اگر با نرمى و ملایمت باشد، طرف آمادگى مى‏‌یابد که مطالب را بشنود و درباره آن بیندیشد.[7]
چگونه ممکن است زبان نرم علاج سرکشى باشد؟! سرکشى حالت استکبار و غرور است. چاره غرور گاه به عنف صورت نمى‌‌‏پذیرد، بلکه باید در اعماق نفوذ کرد. پس آن‌که مردم را دعوت مى‏‌کند، باید بداند که هدفش سرکوب و نابود کردن متکبر نیست، هدفش ارشاد او است. نیز نباید طغیان را با طغیان پاسخ گوید، بلکه پاسخ طغیان سعه صدر و نرم‌خویى است.
سخن نرم براى سرکشان و طاغیان درس عملى است. تا بداند که طغیان او عملى است نابجا. گاه همین سخن نرم اساس طغیان را منهدم مى‌‏سازد و طغیان‌گر درمى‌‏یابد که براى تحقق اهدافش راه دیگرى هم وجود دارد.[8]
در زمینه آثار و برکات رفق و مدارا روایات زیادی وارد شده است که در این‌جا برخی از آنها بیان می‌شود:
1. ایمنی دین و دنیا: امام علی(ع) فرمود: «سَلامَةُ الدّینِ وَالدُّنْیا فى مُداراةِ النّاسِ»؛ [9] سلامت دین و دنیا در مداراى با مردم است.
سلامتى دنیا در مدارا کردن با مردم ظاهر است، اما سلامتى دین به اعتبار این است که دوری از ضرر و آفات شرعاً پسندیده، بلکه واجب است. و ظاهر است که در خلاف مدارا – یعنی خشونت و تندی- خوف ضرر و آفات بسیار است، ضمن این‌که انسان هر گاه با مردم مدارا کند، از ناحیه آنان احساس امنیت می‌کند؛ لذا بهتر می‌تواند به مسائل دینی خود بپردازد بر خلاف این‌که مدارا نکند و از ناحیه آنان تشویش و اضطراب داشته باشد.
2. برقراری صمیمیت و دوستى: علی(ع) صمیمیت و دوستى را از آثار رفق دانسته و فرمود: «بِالرِّفْقِ تَدُومُ الصُّحْبَهُ»؛[10] با رفق و مهربانى، دوستى پایدار خواهد شد.
3. خیر و برکت: «إِنَّ فِی الرِّفْقِ الزِّیَادَةَ وَ الْبَرَکَةَ وَ مَنْ یُحْرَمِ الرِّفْقَ یُحْرَمِ الْخَیْرَ»؛[11] پیامبر(ص) فرمود: در نرمى، زیادى و برکت است و هر کس از نرمى محروم شد از خیر محروم گشت.
4. از بین رفتن کینه و دشمنی: «دَارِ النَّاسَ تَسْتَمْتِعْ بِإِخَائِهِمْ وَ الْقَهُمْ بِالْبِشْرِ تُمِتْ أَضْغَانَهُم»؛[12]‏ با مردم مدارا کن تا به برادری ایشان بهره‌یابى. و با مردم به گشاده‌رویی برخورد کن تا کینه‌‏هاى ایشان از بین برود.
منظور روایت این است که هر گاه با مردم مدارا کنى آنان نیز با تو برادرى و دوستى برقرار می‌کنند، و تو از آن بهره‌مند می‌شوی، و هر گاه با آنان با حسن خلق رفتار کنی کینه‌‏هایشان از بین می‌رود و در پى آزار و اذیت تو برنمی‌آیند.
5. پوشیده ماندن عیوب: «مَنْ سَالَمَ النَّاسَ سُتِرَتْ عُیُوبُهُ [مَنْ تَتَبَّعَ عُیُوبَ النَّاسِ کُشِفَ عُیُوبُهُ‏]»؛‏[13] هر کس با مردم آشتى کند عیب‌هایش پوشیده شود.
 منظور تشویق و ترغیب به این است که انسان با همه مردم آشتى باشد و با کسى نزاع و درگیری نداشته باشد، و این باعث مى‌‏شود که عیب‌هاى او پوشیده شود؛ زیرا کسى که چنین باشد، دیگران نیز با او کارى ندارند و در صدد افشای عیب‌هاى او برنمی‌آیند در نتیجه عیوب او پنهان می‌ماند، برخلاف کسى که با مردم عداوت و دشمنى کند، که دشمنان جویاى عیوب او می‌گردند و امکان ندارد که عیوب با تفحّص و تجسّس آنان ظاهر نگردد و انسان رسوا نشود.
6. تداوم حیات: «قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ (ع) یَقُولُ إِنَّ قَوْماً مِنْ قُرَیْشٍ قَلَّتْ مُدَارَاتُهُمْ لِلنَّاسِ فَنُفُوا مِنْ قُرَیْشٍ وَ ایْمُ اللَّهِ مَا کَانَ بِأَحْسَابِهِمْ بَأْسٌ وَ إِنَّ قَوْماً مِنْ غَیْرِهِمْ حَسُنَتْ مُدَارَاتُهُمْ فَأُلْحِقُوا بِالْبَیْتِ الرَّفِیعِ قَالَ ثُمَّ قَالَ مَنْ کَفَّ یَدَهُ عَنِ النَّاسِ فَإِنَّمَا یَکُفُّ عَنْهُمْ یَداً وَاحِدَةً وَ یَکُفُّونَ عَنْهُ أَیَادِیَ کَثِیرَةً»؛[14] امام صادق(ع) فرمود: گروهى از قریش نسبت به مردم کم لطف بودند و با آنها کم مدارا می‌کردند، نتیجه‌اش آن شد که از قریش رانده شدند، در صورتى که به خدا سوگند که از نظر خانوادگى عیبى نداشتند. و گروهى از غیر قریش با مردم خوش‌رفتارى نمودند و به خاندان عالى و بلند پیوستند. سپس فرمود: هر کس دستش را از مردم دریغ دارد، او از آنها یک دست دریغ داشته، ولى مردم از او دست‌ها دریغ دارند.
7. مدار نصف ایمان و رفق نصف زندگی: «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏ مُدَارَاةُ النَّاسِ‏ نِصْفُ الْإِیمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَیْش»؛[15]‏ امام صادق(ع) از رسول خدا(ص) نقل فرمود: مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمى با آنها نصف زندگى است.
8. حفظ ایمان: «عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع، قَالَ: «إِنَّ لِکُلِّ شَیْ‏ءٍ قُفْلًا، وَ قُفْلُ الْإِیمَانِ الرِّفْقُ»؛‏[16] امام باقر(ع) فرمود: براى هر چیزى قفلى است (که حافظ آن باشد) و قفل ایمان نرمى و ملاطفت است.
خوش خلقی و نرم‌خوئی از آن جهت حافظ ایمان است که هر کس در تعامل با مردم نرمى و ملاطفت را از دست دهد و تندی و خشونت در پیش گیرد، ناچار به اعمالى دست می‌زند که ایمانش از دست می‌رود.
 

[1]. واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیری، علی، ج ‏13، ص 16۷، واژه رفق، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.‌
[2]. مجلسى، محمد باقر،‏ محقق، مصحح، رسولى محلاتى، هاشم، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج ‏8، ص 233، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1404ق.‏
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏2، ص 119، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[4]. احمدى میانجى، على،‏ مکاتیب الأئمة علیهم السلام، محقق، مصحح، فرجى، مجتبى،‏ ج ‏2، ص 208، قم، دار الحدیث‏، چاپ اول، 1426 ق.‏
[5]. لیثی واسطی، علی، محقق، مصحح، حسنی بیرجندی، حسین،  ص 209. قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1376ش.
[6] طه، ۴۴.
[7]. جعفری، یعقوب، کوثر، ج ‏6، ص 570، بی‌جا، بی‌تا.
[8]. مدرسی، سید محمدتقی، تفسیر هدایت، گروه مترجمان، ج ‏7، ص 142، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ اول، 1377ش.
[9]. عیون الحکم و المواعظ، ص 285.‏
[10]. همان، ص 186.
[11]. همان.
[12]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 445، دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اول، 1366ش.
[13]. عیون الحکم و المواعظ، ص 445.
[14]. شیخ صدوق، الخصال، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج ‏1، ص 17، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، 1362ش.
[15]. کافی، ج ‏2، ص 117.
[16]. همان2، ص 118.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها