لطفا صبرکنید
بازدید
18895
18895
آخرین بروزرسانی:
1396/09/11
کد سایت
fa76488
کد بایگانی
93573
نمایه
معنای «برای هر امتی رسولی است»
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
«و برای هر امتی، پیامبری است». در این دسته از آیات، محدوده و معنای «امت» چیست؟
پرسش
در سوره یونس آیه 47 آمده است: «و برای هر امتی پیامبری است»؛ آیا «امت» در این آیه شریفه به معنای محدوده جغرافیایی یا نژادی و زبانی است یا به معنای جهانی است؟ و اگر به معنای جهانی است چرا مثلاً در یک زمان دو پیامبر وجود داشت؟ و آیا فقط قرآن، برای اعراب یا حجاز است و یا برای ایران؟ لطفاً دقت داشته باشید که من مقصودم به آیهای است که فقط از کلمه «امت» استفاده کرده است و منظورم به آیه پیامبری به زبان آن امت نیست.
پاسخ اجمالی
خدای تعالی در قرآن کریم، درباره همه پیامبران و از جمله پیامبر اسلام(ص) و همه امتها از جمله امتى که در عصر پیامبر(ص) میزیستهاند، قانونی کلى بیان کرده است:[1] «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِی بَینَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یظْلَمُونَ»؛[2] براى هر امّتى، رسولى است پس هنگامى که رسولشان به سوى آنان بیاید، به عدالت در میان آنها داورى میشود و ستمى به آنها نخواهد شد.
به عبارتی، پس از آمدن رسول و تبلیغ رسالت و اتمام حجت، رفتار عادلانهای با مردم خواهد شد. مؤمنان سعادتمند شده و کافران به مجازات خواهند رسید و هیچ فردی مظلوم نخواهد شد.
«امت» به معنای «گروه و جماعت» است،[3] و همانگونه که هم تجمعی دو سه نفره را میتوان گروه نامید و هم تمام انسانها و نیز جوامع نژادی، جغرافیایی، وابسته به زمان و ...، امت نیز دارای مصادیق متفاوت است و یک پیامبر میتواند تنها برای یک روستا باشد، و یک پیامبر برای همه جهانیان. البته این خدا است که محدوده رسالت هر کدام از آنها را مشخص میکند.[4]
از اینرو، پیامبران الهی بسیار بودند، ولی برخی از آنها مأمور به دعوت نبوده و گروهی نیز که مأمور به دعوت بودند، در دو دسته تقسیم میشدند؛ پیامبران اولو العزم که پنج نفر بودند: نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسى(ع)، عیسى(ع)، محمد(ص) که هر کدام ناسخ سابق و داراى شرع جدید، و دسته دیگر، مأمور به دعوت شریعت دسته اول بودند؛ پیامبرانی؛ مانند هود، صالح، اسحاق، اسماعیل، یعقوب، یونس، یوسف، لوط، شعیب، داود، سلیمان، زکریّا، یحیى و غیر اینها، و بسا در یک عصر بر هر طائفه و قبیله و شهر و روستایی رسولانى بودند.[5]
البته هر پیامبری به طور طبیعی در میان یک گروه و در منطقهای مشخص برانگیخته میشود و هدایتگریاش را باید از همانجا آغاز کند و طبیعی است که باید همزبان آنان باشد تا بتواند با آنان ارتباط مناسبی برقرار کند، اما دایره پیامبری او میتواند گستردهتر از زمان و مکان ارزیابی شود. پیامبران بسیاری بعد از انذار و دعوت قومی که بین آنان مبعوث شدهاند، اگر برایشان امکان داشت، به دعوت مردمی از مناطق دیگر و با زبانهای دیگر نیز پرداختهاند.
بنابراین، پیامبر اسلام(ص) آخرین پیامبر خدا و مبعوث بر همه جهانیان است.[6] همچنین قرآن کریم، کتاب هدایت براى همه مردم جهان است.[7] همه امتها از اهل هر زبان و ملت، باید به او ایمان بیاورند و به دین او گردن نهند. آنان که از پذیرش دین او به هر بهانه سر باز زنند، خود را محروم کرده و از سعادت آخرت که نتیجه عمل به دستور و باور به معارف این دین است، خویش را دور ساختهاند. چنانکه در قرآن درباره اینکه پیامبر اسلام، برای همه جهانیان مبعوث شدند، میخوانیم:
«اى مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور آشکارى به سوى شما نازل کردیم».[8]
بگو: «اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم».[9]
«تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا [آنها را به پاداشهاى الهى] بشارت دهى و [از عذاب او] بترسانى، ولى بیشتر مردم نمیدانند».[10]
«و این امّت شما امّت واحدى است و من پروردگار شما هستم پس، از مخالفت فرمان من بپرهیزید».[11]
به عبارتی، پس از آمدن رسول و تبلیغ رسالت و اتمام حجت، رفتار عادلانهای با مردم خواهد شد. مؤمنان سعادتمند شده و کافران به مجازات خواهند رسید و هیچ فردی مظلوم نخواهد شد.
«امت» به معنای «گروه و جماعت» است،[3] و همانگونه که هم تجمعی دو سه نفره را میتوان گروه نامید و هم تمام انسانها و نیز جوامع نژادی، جغرافیایی، وابسته به زمان و ...، امت نیز دارای مصادیق متفاوت است و یک پیامبر میتواند تنها برای یک روستا باشد، و یک پیامبر برای همه جهانیان. البته این خدا است که محدوده رسالت هر کدام از آنها را مشخص میکند.[4]
از اینرو، پیامبران الهی بسیار بودند، ولی برخی از آنها مأمور به دعوت نبوده و گروهی نیز که مأمور به دعوت بودند، در دو دسته تقسیم میشدند؛ پیامبران اولو العزم که پنج نفر بودند: نوح(ع)، ابراهیم(ع)، موسى(ع)، عیسى(ع)، محمد(ص) که هر کدام ناسخ سابق و داراى شرع جدید، و دسته دیگر، مأمور به دعوت شریعت دسته اول بودند؛ پیامبرانی؛ مانند هود، صالح، اسحاق، اسماعیل، یعقوب، یونس، یوسف، لوط، شعیب، داود، سلیمان، زکریّا، یحیى و غیر اینها، و بسا در یک عصر بر هر طائفه و قبیله و شهر و روستایی رسولانى بودند.[5]
البته هر پیامبری به طور طبیعی در میان یک گروه و در منطقهای مشخص برانگیخته میشود و هدایتگریاش را باید از همانجا آغاز کند و طبیعی است که باید همزبان آنان باشد تا بتواند با آنان ارتباط مناسبی برقرار کند، اما دایره پیامبری او میتواند گستردهتر از زمان و مکان ارزیابی شود. پیامبران بسیاری بعد از انذار و دعوت قومی که بین آنان مبعوث شدهاند، اگر برایشان امکان داشت، به دعوت مردمی از مناطق دیگر و با زبانهای دیگر نیز پرداختهاند.
بنابراین، پیامبر اسلام(ص) آخرین پیامبر خدا و مبعوث بر همه جهانیان است.[6] همچنین قرآن کریم، کتاب هدایت براى همه مردم جهان است.[7] همه امتها از اهل هر زبان و ملت، باید به او ایمان بیاورند و به دین او گردن نهند. آنان که از پذیرش دین او به هر بهانه سر باز زنند، خود را محروم کرده و از سعادت آخرت که نتیجه عمل به دستور و باور به معارف این دین است، خویش را دور ساختهاند. چنانکه در قرآن درباره اینکه پیامبر اسلام، برای همه جهانیان مبعوث شدند، میخوانیم:
«اى مردم! دلیل روشن از طرف پروردگارتان براى شما آمد و نور آشکارى به سوى شما نازل کردیم».[8]
بگو: «اى مردم! من فرستاده خدا به سوى همه شما هستم».[9]
«تو را جز براى همه مردم نفرستادیم تا [آنها را به پاداشهاى الهى] بشارت دهى و [از عذاب او] بترسانى، ولى بیشتر مردم نمیدانند».[10]
«و این امّت شما امّت واحدى است و من پروردگار شما هستم پس، از مخالفت فرمان من بپرهیزید».[11]
[1]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 8، ص 305، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
[2]. یونس، 47.
[3]. ازهرى، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 15، ص 454، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1421ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق، قصیرعاملی، احمد، ج 5، ص 387، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 5، ص 172، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[4]. انعام، 124.
[5]. طیّب، سید عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 6، ص 397، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378ش.
[6]. نک: «راههای اثبات نبوت پیامبر اسلام (ص)»، 11107؛ «سرّ خاتمیت دین اسلام»، 386؛ «بعثت پیامبر به زبان قوم»، 2660.
[8]. نساء، 174.
[9]. اعراف، 158.
[10]. سبأ، 28.
[11]. مؤمنون، 52.
نظرات