لطفا صبرکنید
بازدید
19206
19206
آخرین بروزرسانی:
1397/07/09
کد سایت
fa77984
کد بایگانی
95379
نمایه
پذیرش توبه آدم(ع) بهواسطه انوار محمد و آل محمد
اصطلاحات
حضرت آدم (ع)
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|پیامبران
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
«فتلقّی آدم من ربّه کلمات ...»، آیا مراد از «کلمات» در این آیه، «محمد» و «آل محمد» است؟
پرسش
در ذیل آیه شریفه «فتلقّی آدم من ربّه کلمات» (بقره، 37) روایات فراوانی وارد شده است، مبنی بر اینکه کلماتی که حضرت آدم از خداوند دریافت کرد و به واسطه آن توبهاش پذیرفته شد، اسماء خمسه طیبه بوده است. لطفاً سندهای این روایت را از منابع اهلسنت ذکر کنید.
پاسخ اجمالی
قرآن کریم به هنگام طرح داستان آدم(ع) میفرماید: «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحیمُ»؛[1] سپس آدم از پروردگارش کلماتى دریافت داشت [و با آنها توبه کرد.] و خداوند توبه او را پذیرفت چرا که خداوند توبهپذیر و مهربان است.
در دستهای از روایات شیعه در تبیین و تفسیر این «کلمات» آمده است که مراد از آنها انوار رسول اکرم(ص) و دیگر معصومان(ع) است، بدین معنا که انوار آن بزرگواران، همان مقاماتی است که حضرت آدم(ع) آنرا تلقّی و دریافت کرد و در پی آن، زمینه نجات او فراهم گردید. به دیگر سخن؛ مقصود از کلمات تعلیم اسماء بهترین مخلوقهای خدا؛ یعنى محمد و على و فاطمه و حسن و حسین(ع) بوده است، و آدم با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضاى بخشش نمود و خدا او را بخشید.[2]
برخی از منابع اهلسنت نیز به همین موضوع اشاره کردهاند:
1. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: از رسول خدا(ص) معنای آیه شریفه «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ» را سؤال کردم؛ رسول خدا(ص) فرمود: «هنگامی که خدای تعالی، آدم را در هند و حوا را در جده فرود آورد [بر حضرت آدم مدتها گذشت که اشک غم بر چهره میریخت] تا اینکه خدای تعالی جبرئیل را بر او نازل کرد و فرمود: "یا آدم، آیا من تو را به دست [قدرت] خود نیافریدم؟ آیا از روح خود بر تو ندمیدم؟ و ملائکه را به سجده کردن بر تو فرمان ندادم؟ و آیا حوا کنیز خودم را به تو تزویج نکردم؟" حضرت آدم گفت: بله، خطاب آمد: "پس این گریه مداوم تو از چیست؟" گفت: خدایا! چرا گریه نکنم، که از جوار رحمت تو رانده شدهام. خدای تعالی فرمود: "اینک این کلمات را فراگیر که به وسیله آن، خدا توبهات را قبول میکند و گناهت را میآمرزد: "اللهم إنّى أسألک بحق محمد و آل محمد سبحانک لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً و ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی إنّک أنتَ الغفور الرحیم اللهم انى أسألک بِحَقّ محمد و آل محمد سُبحانک لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَتُب عَلَىّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیم؛ خدایا! از تو میخواهم به حق محمد و آل محمد؛ پاک و منزّهی تو؛ نیست خدایی جز تو؛ بد کردم و به خود ستم روا داشتم؛ پس مرا بیامرز؛ چون تو بسیار بخشنده و مهربان هستی. خدایا! از تو میخواهم به حق محمد و آل محمد؛ پاک و منزّهی تو؛ نیست خدایی جز تو؛ بد کردم و به خود ستم روا داشتم؛ پس توبه مرا بپذیر؛ زیرا تو بسیار توبهپذیر و مهربان هستی". [رسول خدا(ص) در پایان سخن فرمود]: این است آن کلماتی که خدای تعالی به حضرت آدم آموخته است».[3]
2. ابن عباس روایت میکند: از رسول خدا(ص) سؤال کردم: آیا آن [کلماتی] که حضرت آدم از پروردگار خود فراگرفت و به وسیله آن توبه او مورد قبول واقع شد، چیست؟ حضرت فرمود: «آدم با این کلمات از خدا درخواست کرد که توبه او را بپذیرد: "بحقّ محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسین الا تبت علیّ؛ به حقّ محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین، توبه مرا قبول فرما". پس خدای تبارک و تعالی توبه او را پذیرفت».[4]
در دستهای از روایات شیعه در تبیین و تفسیر این «کلمات» آمده است که مراد از آنها انوار رسول اکرم(ص) و دیگر معصومان(ع) است، بدین معنا که انوار آن بزرگواران، همان مقاماتی است که حضرت آدم(ع) آنرا تلقّی و دریافت کرد و در پی آن، زمینه نجات او فراهم گردید. به دیگر سخن؛ مقصود از کلمات تعلیم اسماء بهترین مخلوقهای خدا؛ یعنى محمد و على و فاطمه و حسن و حسین(ع) بوده است، و آدم با توسل به این کلمات از درگاه خداوند تقاضاى بخشش نمود و خدا او را بخشید.[2]
برخی از منابع اهلسنت نیز به همین موضوع اشاره کردهاند:
1. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید: از رسول خدا(ص) معنای آیه شریفه «فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ» را سؤال کردم؛ رسول خدا(ص) فرمود: «هنگامی که خدای تعالی، آدم را در هند و حوا را در جده فرود آورد [بر حضرت آدم مدتها گذشت که اشک غم بر چهره میریخت] تا اینکه خدای تعالی جبرئیل را بر او نازل کرد و فرمود: "یا آدم، آیا من تو را به دست [قدرت] خود نیافریدم؟ آیا از روح خود بر تو ندمیدم؟ و ملائکه را به سجده کردن بر تو فرمان ندادم؟ و آیا حوا کنیز خودم را به تو تزویج نکردم؟" حضرت آدم گفت: بله، خطاب آمد: "پس این گریه مداوم تو از چیست؟" گفت: خدایا! چرا گریه نکنم، که از جوار رحمت تو رانده شدهام. خدای تعالی فرمود: "اینک این کلمات را فراگیر که به وسیله آن، خدا توبهات را قبول میکند و گناهت را میآمرزد: "اللهم إنّى أسألک بحق محمد و آل محمد سبحانک لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً و ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی إنّک أنتَ الغفور الرحیم اللهم انى أسألک بِحَقّ محمد و آل محمد سُبحانک لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ عَمِلْتُ سُوءاً وَ ظَلَمْتُ نَفْسِی فَتُب عَلَىّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیم؛ خدایا! از تو میخواهم به حق محمد و آل محمد؛ پاک و منزّهی تو؛ نیست خدایی جز تو؛ بد کردم و به خود ستم روا داشتم؛ پس مرا بیامرز؛ چون تو بسیار بخشنده و مهربان هستی. خدایا! از تو میخواهم به حق محمد و آل محمد؛ پاک و منزّهی تو؛ نیست خدایی جز تو؛ بد کردم و به خود ستم روا داشتم؛ پس توبه مرا بپذیر؛ زیرا تو بسیار توبهپذیر و مهربان هستی". [رسول خدا(ص) در پایان سخن فرمود]: این است آن کلماتی که خدای تعالی به حضرت آدم آموخته است».[3]
2. ابن عباس روایت میکند: از رسول خدا(ص) سؤال کردم: آیا آن [کلماتی] که حضرت آدم از پروردگار خود فراگرفت و به وسیله آن توبه او مورد قبول واقع شد، چیست؟ حضرت فرمود: «آدم با این کلمات از خدا درخواست کرد که توبه او را بپذیرد: "بحقّ محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسین الا تبت علیّ؛ به حقّ محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین، توبه مرا قبول فرما". پس خدای تبارک و تعالی توبه او را پذیرفت».[4]
[1]. بقره، 37.
[2]. نک: کوفى، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص 57، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، 1410ق؛ کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، کافی، ج 8، ص 305، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. أبو شجاع دیلمی، شیرویه بن شهردار، الفردوس بمأثور الخطاب، محقق، زغلول، سعید بن بسیونی، ج 3، ص 151، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1406ق؛ متقی هندی، علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 2، ص 359، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ پنجم، 1401ق؛ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، قم، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، 1404ق، ج 1، ص 60.
[4]. ابن مغازلی، علی بن محمد، مناقب الامام علی بن أبی طالب(ع)، ص 105، بیروت، دار الأضواء، چاپ سوم، 1424ق؛ الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 1، ص 60 – 61.
نظرات