جستجوی پیشرفته
بازدید
7519
آخرین بروزرسانی: 1397/02/05
خلاصه پرسش
اگر جریان قلم و دوات، آنچه پیامبر(ص) تصمیم به نگارش آن داشت، بر اساس دستور الهی بود؛ چرا در نوشتن آن پا فشاری نکرد؟ و اگر تصمیمی شخصی بود، پس مخالفت عمر موضوع چندان مهمی نبود؟!
پرسش
اگر جریان قلم و دوات صحیح باشد؟ بر اساس آیه «و ما ینطق عن الهوی...»، آیا پیامبر(ص) می‌خواست دستور الهی و وحی را بیان کند؟ اگر چنین بود که با منع مخالفان، فرمانی از فرامین الهی بر زمین ماند! و پیامبر پافشاری نکرد! و اگر غیر آن بود که مسئله مهمی نبود، پس مخالفت عمر نباید مسئله‌ای ایجاد کند!
پاسخ اجمالی
در ارتباط با آنچه در پرسش آمده، باید گفت:
1. معتبرترین منابع حدیثی اهل سنت، با سندی که نزد خودشان  صحیح ارزیابی می‌شود، چنین نقل کرده‌اند: «هنگامى که رسول خدا(ص) در آستانه رحلت از دنیا قرار گرفت و اطراف حضرت، گروهی از جمله عمر بن خطاب در خانه آن‌حضرت حاضر شده بودند، فرمود: "قلم و کاغذى بیاورید تا چیزی براى شما بنویسم که به برکت آن، هرگز گمراه نشوید". عمر گفت: بیمارى بر پیامبر(ص) غلبه کرده(هذیان می‌گوید) و ما قرآن را داریم و براى ما کافى است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضى می‌گفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و هرگز گمراه نشوید. و بعضى سخن عمر را می‌گفتند، هنگامى که سر و صدا و غوغا در حضور آن‌حضرت و اختلاف زیاد شد، فرمودند: "برخیزید و از نزد من بروید" ... ابن عباس بعد از این قضیه بارها می‌گفت: مصیبت و تمام مصیبت این است که نگذاشتند پیامبر چیزی را که می‌خواست برای آنها بنویسد تا اختلاف نکنند و گمراه نشوند...».[1]
بنابراین، یک فرد آگاه به تاریخ اسلامی از هر مکتبی که باشد نمی‌تواند این ماجرا را انکار کند.
2. خصوصیاتی که در این روایت آمده است، به عنوان نقطه ضعف در زندگی خلیفه دوم محسوب می‌شود؛ زیرا اوّلاً: همچنان‌که در متن حدیث آمده ‌است عده‌ای از صحابه در همان‌جا بلادرنگ به مخالفت با او برخاستند و سخن وی را مصداق اهانت به پیامبر(ص) و مخالفت با دستور خداوند مبنی بر اطاعت از پیامبر(ص) ارزیابی کردند.
ثانیاً: این حرکت خلیفه دوم و حمایت بعضی از مسلمانان از وی، برای رسول خدا بسیار سخت و گران بود و مطابق روایات دو نوع عکس العمل از آن‌حضرت نقل شده است:
الف) فرمود: «قُومُوا عَنّی، وَ لا یَنْبَغی عِنْدی التَّنازُع»؛[2] از نزد من برخیزید (و دور شوید) که در محضر من نزاع و کشمکش سزاوار نیست».
این روایت مشخص می‌نماید که رسول خدا(ص) تا چه اندازه از اختلاف و سخنان جسارت‌آمیز آنان ناراحت شده است.
ب) هنگامی که نزاع و کشمکش پیش آمد و حرف‌های زشتی به آن‌حضرت زده شد، فرمود: «ذرونی (دَعُونِی)، فَالَّذی أَنَا فِیهِ خَیْرٌ مِمَّا تَدْعُوننی إِلَیْه»؛[3] مرا به حال خودم واگذارید؛ چرا که این حالتی که من در آن هستم، بهتر از چیزی است که مرا بدان فرا می‌خوانید.
در هر دو صورت؛ عکس العمل رسول خدا(ص) نشان می‌دهد که ایشان این رفتار را به نوعی زیر سؤال بردن اصل نبوّت می‌داند؛ زیرا اتهام به هذیان و یاوه‌گویی نسبت به کسی که قرآن درباره ایشان فرموده است: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»؛[4](سخنان او از روی هوا و هوس نیست)، در تنافی با قرآن و اصل نبوّت است؛ به همین دلیل، آن‌حضرت این اهانت بزرگ به ساحت مقدس نبوت را برنتافته و آنان را از پیش خود راندند.
ثالثاً: غالب اندیشمندان اهل سنت این روایت را به معانی خلاف ظاهر توجیه و تفسیر کرده‌اند؛ یعنی در نظر آنان معنای ظاهری روایت بیان کننده رفتار نامناسب خلیفه دوم با پیامبر(ص)است؛ از این‌رو، نیاز به توجیه و تفسیر دارد.[5]
3. هر چند پیامبر(ص) از روی هوای نفس سخن نمی‌گفت، اما ممکن بود تحت شرایطی از گفتن سخن حق و انجام بایدها خودداری کند، مانند آنچه در آیه شریفه آمده است: «افراد با ایمان نباید به جاى مؤمنان، کافران را دوست و سرپرست خود انتخاب کنند و هرکس چنین کند، هیچ رابطه‌اى با خدا ندارد، مگر این‌که از آنها بپرهیزید [و به خاطر هدف‌هاى مهم‌ترى تقیّه کنید]. خداوند شما را از [نافرمانى] خود، بر حذر می‌دارد و بازگشت [شما] به سوى خدا است».[6]
نتیجه این‌که پیامبر(ص) وظیفه امت خود را در تمام زمینه‌ها بیان کرده بودند. از جمله در زمینه امامت و جانشین بعد از خود بارها و بارها امام علی(ع) را معرّفی کرده بودند؛ در لحظات آخر عمر نیز می‌خواستند با مکتوب نمودن آن در حضور اصحاب مهر تأییدی بر آن بزنند و امت را برای همیشه از خطر انحراف و گمراهی بیمه کنند، اما به جهتی می‌دیدند که عده‌ای در حضور ایشان به خاطر ریاست خود ممکن است اصل نبوّت را زیر سؤال ببرند ادامه کار و پافشاری بر نوشتن را به مصلحت ندانستند. بنابراین، این داستان نه دلیلی بر کوتاهی پیامبر(ص) در انجام رسالت است و نه منافی با قرآن است که درباره ایشان فرموده است: «ما ینطق عن الهوی».
 

[1]. أبو عبدالله بخاری، محمد بن إسماعیل، صحیح البخاری، «باب کتابة العلم»، ص 41، ح 114، «باب مرض النبی(ص) و وفاته»، ص 1087، ح 4432، و «باب قول المریض: قوموا عنی»، ص 1438، ح 5669، بیروت، دار ابن کثیر، چاپ اول، 1423ق؛ قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، کتاب الهبات، «بَابُ تَرْکِ الْوَصِیَّةِ لِمَنْ لَیْسَ لَهُ شَیْءٌ یُوصِی فِیهِ»، ج 3، ص 1259، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا؛ شیبانی، أحمد بن محمد بن حنبل، مسند أحمد بن حنبل، «مُسْنَدُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ المُطَّلِبِ، عَنِ النَّبِیِّ(ص)»، ج 5، ص 222، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[2]. صحیح البخاری، ص 41، ح 114.
[3]. همان، ص 1087، ح 4431؛ مسند أحمد بن حنبل، ج 3، ص 408.
[4]. نجم، 3.
[5]. ر.ک: نووی، یحیى بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، ج 11، ص 91 – 93، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1392ق.
[6]. آل عمران، 28.
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها