6691
در موضوع افعالی كه از انسان صادر میشود، سه نظريه وجود دارد: جبر، اختیار، و امر بین الامرین. سه نظریهی مذكور در صدد پاسخگويى به یک سؤال اساسى است. و آن این است که آيا افعال و کارهای انسان، مستند به اراده الهى بوده و انسان در آن تأثيرى ندارد، يا اينكه مستند به خود انسان است و فعل انسان رابطهای با خدای متعال ندارد. و يا اينكه فعل آدمی هم مستند به اراده و اختيار انسان است، و هم مستند به اراده الهى؟
اشاعره استناد فعل آدميان را تنها به خداى تعالى میدانند، به گونهاى كه انسان مانند جمادات هيچ اراده و اختيارى از خود ندارند و اين معناى نظريهی جبر در مكتب آنها است. در مقابل، معتزله معتقدند كه آدمى در افعال و كردار خود يگانه مؤثر و علت تامه است، به گونهاى كه گویا از خدای متعال سلب اختيار میشود و اين معناى نظريه تفويض است.
اما نظر شيعه به پیروی از ائمهی اطهار(ع) اين است كه نه نظریه جبر امكان تحليل دقيق افعال انسانى را دارد، و نه نظریه تفويض، بلكه تحليل دقيق كار بشرى، راهى ميان جبر و اختيار است. انسان در فعل و ترک اختيار و قدرت دارد، اما اين قدرت و اختيار را خداى سبحان به او داده و ادامهداشتن این قدرت و اختیار نیز در دستان پروردگار است و از این رو قدرت بشرى، نفى كنندهی قدرت الهى نيست. به عبارت ديگر؛ اساس نظريهی جبر به نفى دخالت اراده و اختيار آدمى در افعال صادره از او است، و اساس نظريهی تفويض به علت تامه بودن قدرت و اراده انسانى در افعال است. اما اساس آموزهی امر بين الامرين بر استناد افعال انسانى به ارادهی الهى و قدرت و اراده انسانى است.
جملهی «لا جَبر و لا تَفويض بل أمرٌ بين الامرين» مضمون احاديث متعددى است كه از اهلبيت(ع) در نقد دو نظريه نادرست جبر و تفويض(اختیار) بيان شده است، و در حقيقت آموزهاى مستقل و دقيقى است كه افعال اختيارى انسانها را به درستى تبيين میكند.