لطفا صبرکنید
62375
- اشتراک گذاری
از نظر اسلام ازدواج یک پیمان مقدس برای تشکیل خانواده و بالطبع، اجتماع است، و دارای آثار و نتایج بسیارى است. از جمله: ارضاى غریزه جنسى، تولید و بقاى نسل، تکامل انسان، آرامش و سکون، پاکدامنى و عفاف، تحکیم عواطف و بسیارى مواهب دیگر. برقرارى این پیمان مقدس تنها بر اساس مقررات، قوانین و شرایط خاصی که خداوند متعال معین کرده، امکانپذیر است. از جملهی این شرایط، انشاء خطبه عقد با الفاظ خاص است که در رسالههای عملیه ذکر شده است. پروردگار متعال به عنوان شارع و قانونگذار به این الفاظ ارزش و اعتبار بخشیده و انشاء آنها را به عنوان خطبهی عقد، جزء سبب زوجیت بین زن و مرد قرار داده است.
ازدواج به معنای رضایت دو طرف نیست، بلکه رضایت طرفین یکی از شروط لازم ازدواج است که باید به همراه دیگر شرایط، از جمله، انشاء خطبهب عقد باشد تا ازدواج صحیح شرعی تحقق یابد.
ازدواج از جمله کارهای بزرگی است که نیازمند تعهد و مسئولیت است، و روشن است که عقلا در کارهای بزرگ، مثل انجام معاملات بزرگ از عقد استفاده میکنند و به رضایت دو طرف معامله بسنده نمیکنند و صرف رضایت دو طرف را تأمین کنندهی تعهد و مسئولیت مورد نیاز در اینگونه امور مهم نمیدانند و معتقدند که تثبیت این تعهدات در قالب عقد، تحقق مییابد.
مقدمه
برای روشن شدن فلسفهی خطبه عقد ازدواج ابتدا لازم است اهمیت و آثار ازدواج از منظر اسلام را یادآور شویم.
از نظر اسلام ازدواج یک پیمان مقدس برای تشکیل خانواده و بالطبع، جامعه است و داراى آثار و نتایج بسیاری، از جمله: ارضاى غریزه جنسى، تولید و بقاى نسل، کمال انسان، آرامش و سکون، پاکدامنى و عفاف و حفظ دین انسان است.
قرآن مجید، در مورد ازدواج میفرماید: "از نشانههاى او این است که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما مودّت و رحمت قرارداد.[1]
رسول گرامی اسلام(ص) نیز دربارهی ازدواج مىفرماید: در اسلام هیچ بنیادى پىریزى نشد که مانند ازدواج، محبوب خداى بزرگ باشد.[2]
معنای عقد
ازدواج بـه هر دو شـکـل آن(دایـم و مـوقـت) نیازمند عقد است.
«عقد» از نظر لغت به معناى «گره» و «گرهزدن» است. و در اصطلاح، رابطهاى است میان دو فرد یا دو گروه که ایجاد میشود و بر اساس آن تعهداتی برای هر یک از طرفین در مقابل دیگری ایجاد میگردد.[3]
قـرآن کـریـم بـا جـمـلهی «یـا اَیُّهـَا الَّذیـنَ امـَنـُوا اَوْفـُوا بـِالْعـُقـُودِ...»؛[4](اى کسانى که ایمان آوردهاید، به پیمانها وفا کنید...)، عمل به پیمانهاى صحیح و انسانى را بر مؤمنان واجب کرده است.
راه ایجاد هر عقدی انشاء صیغهی آن است که از الفاظ خاصی تشکیل شده است.
«عقد ازدواج» عبارت است از: ایجاد پیوندى مشترک بین زن و شوهر که در سایهی آن، حقوق، تعهدات و مسئولیتهاى دو جانبه پدید میآید.
فلسفهی خطبهی عقد
اما اینکه چه نیازی به عقد است باید گفت:
عقلا در کارهای بزرگی که نیازمند تعهد و مسئولیت است -مثل انجام معاملات بزرگ- از عقد استفاده میکنند و به رضایت دو طرف معامله بسنده نکرده و صرف رضایت دو طرف را تأمین کنندهی تعهد و مسئولیت مورد نیاز در اینگونه امور مهم نمیدانند و معتقدند که تثبیت این تعهدات در قالب عقد، تحقق مییابد؛ از اینرو، چون ازدواج امر مهمی است که تعهدآور است، باید بر اساس مقررات، قوانین و شرایط خاصى باشد. از جملهی این شرایط، انشاء خطبهی عقد با الفاظ خاص تعیین شده از طرف خداوند متعال به عنوان شارع مقدس است که در رسالههای عملیه ذکر شده است.[5] رضایت طرفین نیز اگرچه از شروط لازم آن است، اما به تنهایی کافی نیست، بلکه باید به همراه دیگر شرایط باشد.
اهمیت و آثار الفاظ خطبهی عقد
در اهمیت الفاظ خطبهی عقد باید گفت: بعد از آنکه خداوند متعال انشاء خطبهی عقد با الفاظ خاص (ایـجـاب و قـبـول) را یکی از شرایط ازدواج قرار داده است، در حقیقت با این کار این کلمات را از حالت الفاظ خشک و بیروح خارج ساخته و اعتبار و ارزشی که به آنها بخشیده و آنها را به اسباب مقدسی برای ایجاد زوجیت بین دو انسان(زن و مرد) اجنبی و نامحرم تبدیل کرده است. پس خواندن خطبهی عقد با شرایط خاص آن(قصد و اراده ازدواج داشتن، و جدی بودن و...) و آن آثار و نتایج مبارکی که به دنبال آن میآید گفتن چند کلمهی معمولی نیست تا کسی بگوید این چند کلمه چه اثری دارد. بلکه انشاء خطبه ایجاد قسمتی از اسباب عقد نکاح است. و رضایت قلبی دو طـرف، بـدون صـیـغـه یا ازدواج عملى بدون صیغه، یا صیغهی کتبى، یا اشارهاى کافى نیست.
البته، افرادی که کر، یا لال هستند و امکان وکیل گرفتن برای انشاء خطبهی عقد را ندارند، انشاء با اشاره، یا نوشتن صیغه، جایگزین انشاء با الفاظ میشود.[6]
[1]. «وَ مـِنْ آیـاتـِهِ اَنْ خـَلَقَ لَکـُمْ مـِنْ اَنـْفـُسـِکـُمْ اَزْواجـاً لِتـَسـْکـُنـُوا اِلَیـْهـا وَ جـَعـَلَ بـَیْنَکُمْ مَوَدَّةًوَ رَحْمَةً». روم، 21.
[2]. «ما بُنِىَ بِناءٌ فِى الاْسْلامِ اَحَبَّ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ التَّزْویجِ». شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 383، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعة، محقق، مصحح، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، ج 20، ص 14، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، چاپ اول، 1409ق.
[3]. ر. ک: ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، محقق، مصحح، میر دامادی، جمال الدین، ج 3، ص 296، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
[4]. مائده، 1.
[5]. رجوع کنید به «شرایط ازدواج دائم و موقت»، 1238.
[6]. امام خمینی، تحریر الوسیله، ج 2، ص 220، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1404ق، 1363ش.
قرآن مجید، درباره ازدواج می فرماید: "از نشانه هاى او این است که همسرانى از جنس خودتان براى شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میان شما مودّت و رحمت قرارداد.[1] رسول گرامى اسلام (ص) نیز درباره ازدواج مى فرماید: در اسلام هیچ بنیادى پى ریزى نشده که مانند ازدواج ، محبوب خداى بزرگ باشد. [2]
ازدواج بـه هر دو شـکـل آن (دایـم و مـوقـت) نیازمند عقد است.
«عقد» از نظر لغت به معناى«گره» و «گره زدن» است و در اصطلاح، رابطهاى است میان دو فرد یا دو گروه که ایجاد مىشود و براساس آن تعهداتی برای هر یک از طرفین در مقابل دیگری ایجاد می گردد[3].
قـرآن کـریـم بـا جـمـله (یـا اَیُّهـَا الَّذیـنَ امـَنـُوا اَوْفـُوا بـِالْعـُقـُودِ...)[4] یعنی :"اى کسانى که ایمان آوردهاید! به پیمانها (و قراردادها) وفا کنید..." عمل به پیمان هاى صحیح و انسانى را بر مؤمنان واجب کرده است.
راه ایجاد هر عقدی انشاء صیغه ی آن است که از الفاظ خاصی تشکیل شده است.
«عقد ازدواج» عبارت است از ایجاد پیوندى مشترک بین زن و شوهر که در سایه آن، حقوق ، تعهدات و مسؤولیتهاى دو جانبه پدید مىآید.
اما این که چه نیازی به عقد است باید گفت:
عقلا در کارهای بزرگی که نیازمند تعهد و مسؤولیت است مثل انجام معاملات بزرگ از عقد استفاده می کنند و به رضایت دو طرف معامله بسنده نمی کنند و صرف رضایت دو طرف را تامین کننده ی تعهد و مسؤولیت مورد نیاز در این گونه امور مهم نمی دانند و معتقدند که تثبیت این تعهدات در قالب عقد، تحقق می یابد.
از این رو، چون ازدواج امر مهمی است که تعهدآور است باید بر اساس مقررات، قوانین شرایط خاصى باشد . از جمله این شرایط، انشاء خطبه عقد با الفاظ خاص تعیین شده از طرف خداوند متعال به عنوان شارع مقدس است (که در رساله های عملیه ذکر شده است). [5] رضایت طرفین نیز اگر چه از شروط لازم آن است اما به تنهایی کافی نیست بلکه باید به همراه دیگر شرایط باشد.
در اهمیت الفاظ خطبه عقد باید گفت: بعد از آنکه خداوند متعال انشاء خطبه عقد با الفاظ خاص (ایـجـاب و قـبـول) را یکی از شرایط ازدواج قرار داده است در حقیقت با این کار این کلمات را از حالت الفاظ خشک و بی روح خارج ساخته و اعتبار و ارزشی که به آنها بخشیده و آنها را به اسباب مقدسی برای ایجاد زوجیت بین دو انسان (زن ومرد) اجنبی و نامحرم تبدیل کرده است. پس خواندن خطبه عقد با شرایط خاص آن (قصد و اراده ازدواج داشتن، و جدی بودن و...) و آن آثار و نتایج مبارکی که به دنبال آن می آید گفتن چهار کلمه معمولی نیست تا کسی بگوید این چهار کلمه چه اثری دارد. بلکه انشاء خطبه ایجاد قسمتی از اسباب عقد نکاح است. و رضایت قلبى دو طـرف ، بـدون صـیـغـه یا ازدواج عملى بدون صیغه یا صیغه کتبى یا اشاره اى کافى نیست. مگر در مورد افرادی که کر یا لال هستند و امکان وکیل گرفتن برای انشاء خطبه عقد را ندارند که در این صورت انشاء با اشاره یا نوشتن صیغه جایگزین انشاء با الفاظ می شود.[6]
[1] (وَ مـِنْ آیـاتـِهِ اَنْ خـَلَقَ لَکـُمْ مـِنْ اَنـْفـُسـِکـُمْ اَزْواجـاً لِتـَسـْکـُنـُوا اِلَیـْهـا وَ جـَعـَلَ بـَیْنَکُمْ مَوَدَّةًوَ رَحْمَةً)، روم، آیه 21.
[2] (ما بُنِىَ بِناءٌ فِى الاِْسْلامِ اَحَبَّ اِلَى اللّهِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ التَّزْویجِ)، وسائل الشیعه، ج 20، ص 14.
[3] ر.ک . به : فرهنگ معارف اسلامى ؛ مفردات الفاظ قرآن ، واژه (عقد).
[4] مائده، آیه1.
[5] رجوع کنید به سؤال 1225 (شرایط ازدواج موقت)
[6] تحریر الوسیله، ص 246، (افرادى که لال هستند، با اشاره ، صیغه اجرا مى کنند.)