جستجوی پیشرفته
بازدید
47544
آخرین بروزرسانی: 1393/02/29
 
کد سایت fa10458 کد بایگانی 10642 نمایه گران فروشی و کم فروشی در قرآن
طبقه بندی موضوعی تفسیر
خلاصه پرسش
آیا در قرآن کریم صراحتا به گران فروشی اشاره شده است؟
پرسش
آیا در قرآن کریم صراحتا به گران فروشی اشاره شده است؟
پاسخ اجمالی

اگر چه در قرآن کریم گران فروشی به صراحت با این واژه نیامده، اما مسائل مرتبط با آن که با گران فروشی در ارتباط است و نتیجه اش همان گران فروشی است؛ یعنی کم فروشی و احتکار به صراحت ذکر شده است. به عبارت دیگر؛ ادله منع احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر در حقیقت به معنای نکوهش و منع گران فروشی است؛ زیرا که قصد محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گران فروشی است.

 

این عدم تصریح شاید از آن جهت باشد که؛ روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و بر عهده مفسران قرآن یعنی ائمه (ع) بوده که این کلیات را تبیین کنند و ائمه نیز در تبیین حقایق اسلام از جمله چیزهایی که بر آن تاکید ورزیده اند دوری از گران فروشی بوده است. البته قرآن چهار چوب هایی را در باب معاملات بیان کرده که می توانند در جهت پیش گیری از گران فروشی، بسیار راهگشا باشند؛ نظیر دوری از حرص، طمع، ظلم، احتکار، بخس و داشتن انصاف و...

پاسخ تفصیلی

اگر چه در قرآن کریم گران فروشی به صراحت با این واژه نیامده، اما مسائل مرتبط با آن که با گران فروشی در ارتباط است و نتیجه اش همان گران فروشی است؛ یعنی کم فروشی و احتکار به صراحت ذکر شده است.

 

بنابراین، در این مقال با بهره گیری از آیات قرآن و احادیث در موضوع کم فروشی بحث می کنیم، تا از این طریق به پرسش مذکور پاسخ داده باشیم.

 

گفتنی است؛ گران فروشی، کم فروشی و احتکار از آن دسته جرایمی است که عنصر تقلب برای بردن مال دیگران در آنها نقش اساسی دارد. جرایم یا ذاتاً دارای قبح هستند و یا از حیث وضع و قرارداد. از آن جا که گران فروشی متضمن تقلب است، از جرایم ذاتاً قبیح است؛ زیرا فطرت بشر با آن مخالف است و عقل سلیم آن را مذموم می داند؛ از این جهت است که هم شرع و هم عرف آن را مذموم و ممنوع و قابل مجازات دانسته اند.

 

در قرآن کریم به طور صریح و مکرر به کم فروشی اشاره شده و به شدت مذمت شده است و کم ترین مجازات دنیوی آن را ویران شدن شهر مدین و نابود شدن قوم آن معرفی کرده است. مسئله کم فروشی در قرآن در سورهای و آیات زیر آمده است:

 

1. سوره مطففین که این سوره به نام کم فروشان نام گذاری شده است: "واى بر کم‏فروشان. آنان که وقتى براى خود پیمانه مى‏کنند، حق خود را بطور کامل مى‏گیرند. امّا هنگامى که مى‏خواهند براى دیگران پیمانه یا وزن کنند، کم مى‏گذارند. آیا آنها گمان نمى‏کنند که برانگیخته مى‏شوند. در روزى بزرگ. روزى که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان مى‏ایستند".[1]

 

2. سوره اسراء: " وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقیمِ ذلِکَ خَیْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْویلا"؛[2] چون چیزى را پیمانه کنید، پیمانه را کامل گردانید و با ترازویى درست وزن کنید که این بهتر و سرانجامش نیکوتر است‏.

 

3. سوره الرحمن: "والسماء رفعها و وضع المیزان. الا تطغوافی المیزان. واقیموا الوزن بالقسط ولاتخسروا المیزان"؛[3]
و آسمان را برافراشت، و میزان و قانون (در آن) گذاشت،تا در میزان طغیان نکنید (و از مسیر عدالت منحرف نشوید) و وزن را بر اساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید!

 

4 . سوره اعراف: در این سوره خداوند خطاب به قوم شعیب اهالی شهر مدین می فرماید: "پیمانه و وزن را تمام و کمال تحویل بدهید و در مال مردم نقصان روا مدارید و در پهنه زمین پس از آن که صلاح و اصلاح برقرار شد فساد را منتشر نکنید و این امر برای شما بهتر است، اگر ایمان داشته باشید".[4]

 

5. سوره هود: در این سوره نیز خداوند داستان قوم مدین و رفتار ناهنجار آنان را با شعیب پیغمبر و سرنوشت وحشتناک آنها را بازگو می کند و در خصوص کم فروشی می فرماید: "وَ إِلى‏ مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحیطٍ"؛ و بسوى "مدین" برادرشان شعیب را (فرستادیم) گفت: "اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبود دیگرى براى شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید (و دست به کم ‏فروشى نزنید)! من (هم اکنون) شما را در نعمت مى‏بینم، (ولى) از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم![5]

 

و اى قوم من! پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید! و بر اشیاء (و اجناس) مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید! و در زمین به فساد نکوشید! من شما را در حال و روز خوبی می بینم ولی برای شما بیم دارم از فرا رسیدن روزی که عذاب آن شما را هر طرف دربرگیرد ای قوم پیمانه و ترازو را از روی عدالت به تمام و کمال ادا کنید و حق مردم را ضایع نکنید و در روی زمین فساد را پراکنده نسازید . آنچه که بدون کم فروشی و با اطاعت از دستورات الهی برای شما باقی می ماند متضمن خیر و برکت بیشتر می باشد اگر ایمان داشته باشید، و من مأمور مراقبت شما نیستم بلکه خدا ناظر و مراقب شما است و من اخطار کننده ام و بس.[6]

 

6. سوره انعام: "واوفوا الکیل و المیزان بالقسط"؛[7] پیمانه را تمام و وزن را درست و عادلانه تحویل بدهید.

 

در این سوره خداوند آنچه را بر بندگان خود حرام کرده است برمی شمرد: خودداری از شرک، احسان به والدین، خودداری از کشتن اولاد خود از ترس فقر و تنگدستی، خودداری از فحشای ظاهر و باطن، قتل نفس، خودداری از تجاوز و دست درازی به مال یتیم، و سرانجام صحت پیمانه و وزن و خودداری از کم فروشی.

 

توجه به این نکته شایان دقت و تأمل است که شمردن کم فروشی در کنار گناهان بزرگ نشان از اهمیت این موضوع دارد.
گفتنی است؛ اگر مسئله گران فروشی در قرآن کریم مستقیماً و به طور صریح بیان نشده، این شاید از آن جهت باشد که اولاً: همان گونه که می دانید روش قرآن در بیان مسائل نوعاً بیان کلیات بوده و مسائل جزئی را به عهده مفسران قرآن یعنی ائمه واگذار نموده. به اعتقاد ما فرقی میان قرآن و سنت وجود ندارد، بسیاری از مسائل که در قرآن بیان نشده و یا به صورت کلی آمده تبیین آن به عهده سنت گذاشته شده است و این مسئله گران فروشی نیز در زمره آن دسته از مسائلی است که حکمش توسط ائمه بیان شده است مانند آنچه را که امام صادق (ع) در جریان تجارت با مصادف برخورد کرد.[8] و این منافات با جامعیت قرآن ندارد؛ زیرا
اگرچه خدای متعال هر چیزی را که مردم تا روز قیامت نیاز دارند، در قرآن آورده و برای پیامبرش بیان کرده، اما این بدان معنا نیست که قرآن یک دایرة المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و... در آن آمده است، بلکه قانون های کلی اساسی؛ مانند مالیات، قانون قضا، قانون معاملات از قبیل تجارت، اجاره، صلح و... قوانین عمومی مانند حدود، قصاص و ... قانون کلی عبادات؛ مانند نماز، روزه، حج، وضو، غسل و امثال آنها، همه در قرآن آمده است، اما جزئیات این مسائل به عهده ائمه گذاشته شده است.

 

ثانیاً: در زمان نزول قرآن مرجع و نهادی برای تعیین و تثبیت قیمت ها وجود نداشته و نرخ اجناس را در آن محیط کوچک و محدود نظام عرضه و تقاضا تعیین می کرد، اما از آن جا که قرآن کریم جامع تمام نیازهای بشری است و حکم هر مسئله یا چیزی در آن یافت می شود در خصوص کم فروشی ملاحظه می شود که خیلی صریح و روشن مورد بحث قرار گرفته و به طور مکرر و موکد مورد نکوهش واقع شده است و عاقبت آن بسیار شوم و نابود کننده معرفی شده است. حال اگر این مطلب را در نظر بیاوریم که حاصل کم فروشی و گران فروشی عدم تعادل و توازن کالا و قیمت است (دریافت وجه بیشتر برای کالای معین که گران فروشی است یا تحویل کالای کمتر برای قیمت معین که کم فروشی است) در آن صورت با توجه به وضع اجتماع و طرز خرید و فروش جامعه امروزی و تنقیح مناط قطعی و استنباط ملاک مشترک می توانیم از باب اقتضای زمان، مصلحت جامعه و حکم عقل، احکام وارده در باب کم فروشی را برگران فروشی تطبیق نماییم.

 

ثالثاً: از همه اینها که بگذریم، قرآن چهار چوب هایی را در باب معاملات از جنبه اخلاقی بیان کرده که می توانند در جهت پیش گیری از گران فروشی، بسیار راهگشا باشند؛ نظیر دوری از حرص، طمع، ظلم، احتکار، بخس و داشتن انصاف و...
همچنین ادله منع احتکار و خطاکار یا ملعون دانستن محتکر[9] در حقیقت به معنای نکوهش و منع گران فروشی است؛ زیرا که قصد محتکر از مخفی کردن ارزاق عمومی تشدید مضیقه و ازدیاد تقاضا و بالا بردن قیمت کالای احتکار شده است که در حقیقت احتکار مقدمه گران فروشی است.

 

 

[1] بسم الله الرحمن الرحیم . ویل للمطففین الذین اذا اکتالوا علی الناس یستوفون. و اذا کالو هم او وزنو هم یخسرون. الا یظن اولئک انهم مبعوثون. لیوم عظیم. یوم یقوم الناس لرب العالمین.

[2] اسراء، 35.

[3] الرحمن، 7- 9.

[4] اعراف، 85.

[5] هود، 84.

[6] در باره داستان اصحاب مدین آیات 84- 95 سوره هود را مطالعه کنید.

[7] انعام، 125.

[8] مطهری، مرتضی، داستان راستان. در خبر آمده است، تعداد اعضای تحت سرپرستی امام صادق (ع) و هزینه زندگى آن حضرت زیاد شده بود. امام به فکر افتاد که از طریق کسب و تجارت عایداتى به دست آورد تا جواب مخارج خانه را بدهد. لذا آن حضرت هزار دینار سرمایه فراهم کرد و به یکی از کارکنان خویش که "مصادف" نام داشت، فرمود: این هزار دینار را بگیر و آماده تجارت و مسافرت به مصر باش. مصادف رفت و با آن پول از کالاهایی که معمولا به مصر حمل مى‏شد، خرید و با کاروانى از تجار که همه از همان نوع کالا تهیه کرده بودند، به طرف مصر حرکت کرد. همین که آنان به نزدیک مصر رسیدند، قافله دیگرى از تجار که از مصر خارج شده بود، به آن‌ها برخورد. اوضاع و احوال را از یکدیگر پرسیدند. ضمن گفتگوها معلوم شد که اخیرا کالایی که مصادف و رفقایش حمل مى‏کنند، بازار خوبى پیدا کرده و کمیاب شده است. اتفاقا آن کالا از چیزهایى بود که مورد احتیاج عموم بود و مردم ناچار بودند به هر قیمت هست، آن را خریدارى کنند. لذا صاحبان کالا از بخت نیک خود بسیار خوشحال شدند و بعد از شنیدن این خبر مسرت بخش، با یکدیگر هم عهد شدند که کالای خویش را به سودى کمتر از صد در صد نفروشند. بنابر این آنان طبق عهدى ‏که با هم بسته بودند، پس از ورود به مصر، بازار سیاه به وجود آوردند و کالا را به کمتر از دو برابر قیمتى که براى خود آنها تمام شده بود، نفروختند.

مصادف با هزار دینار سود خالص به مدینه برگشت. خوشوقت و خوشحال به حضور امام صادق (ع) رفت و دو کیسه که هر کدام هزار دینار داشت، مقابل امام (ع) گذاشت.

امام صادق (ع) پرسید: اینها چیست؟ مصادف گفت: یکى از این دو کیسه سرمایه‏اى است که شما به من دادید و دیگرى که مساوى اصل سرمایه است؛ سود خالصى است که به دست آمده.

حضرت فرمود: سود زیادى است، بگو ببینم چه طور شد که شما توانستید این قدر سود ببرید؟ مصادف گفت: قضیه از این قرار است که در نزدیک مصر اطلاع یافتیم که کالای تجاری ما در آن جا کمیاب شده است. لذا هم قسم شدیم که به کمتر از صد درصد سود خالص نفروشیم و همین کار را کردیم.

امام (ع) فرمود: سبحان الله! شما چه کردید؟! قسم خوردید که در میان مردم بازار سیاه درست کنید؟! قسم خوردید که به کمتر از سود خالصِ مساوى اصل سرمایه نفروشید؟! نه، همچو تجارت و سودى را من هرگز نمى‏خواهم... .

[9] وسائل الشیعة، ج‏17، ص 424، "عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْجَالِبُ مَرْزُوقٌ وَ الْمُحْتَکِرُ مَلْعُونٌ"، برای آگاهی بیشتر با احادیث وارده درباره احتکار رجوع کنید به‏ وسائل الشیعة، ج‏17، باب 27، بَابُ تَحْرِیمِ الِاحْتِکَارِ عِنْدَ ضَرُورَةِ الْمُسْلِمِین.‏

 

ترجمه پرسش در سایر زبانها
نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها