لطفا صبرکنید
6734
- اشتراک گذاری
در جریان رخداد فاجعهآمیز کربلا، هر روز گروههای مختلف کوچک و بزرگی متشکل از بیست، سی، پنجاه تا صد نفر از مردم کوفه به سپاه عمر بن سعد در کربلا میپیوستند.[1] علاوه بر آن، گروهی از این سپاه عظیم در خط مقدم نبرد حضور داشته، گروهی نقش پشتیبان داشتند، گروهی نیز در میان راه پشیمان شده و برمیگشتند (و تعداد اندکی از آنان به سپاه امام میپیوستند) و ...، از اینرو شاید نتوان آمار کاملا دقیقی از تعداد آنان اعلام کرد؛ و به همین دلیل در منابع تاریخی دربارهی تعداد این افراد، گزارشهای گوناگونی ذکر شده است که آمارهای اعلام شده میتواند ناظر به تعداد سپاه دشمن در روز اول، روزهای بعدی و در نهایت روز عاشورا باشد:
- سی هزار نفر
بر اساس روایتی از امام صادق(ع) تعداد سپاه عمر بن سعد سی هزار نفر بود. حضرتشان فرمود: «روزی امام حسین(ع) نزد امام حسن(ع) آمد و هنگامی که چشمشان به برادر افتاد، گریهاش گرفت. امام حسن(ع) علت این گریه را پرسید؟ امام حسین(ع) فرمود: جهت آنچه برای شما رخ داده گریه میکنم. امام حسن(ع) فرمود: من به وسیلهی زهر کشته میشوم؛ اما روزی مانند روز تو نباشد، چرا که سیهزار نفر که مدعی هستند از امت جد ما حضرت محمد(ص) میباشند و خود را به دین اسلام پیوند میدهند، برای کشتن و ریختن خون و هتک حرمت تو همدست و برای اسیرکردن ذریه و زنان و غارت اموالتان گرد هم میآیند.[2]
اگرچه این روایت به دلیل حضور محمد بن سنان که از غلات بوده،[3] از حیث سند دچار ضعف است؛ اما از آنجا که در چندین کتاب معتبر روایی و تاریخی ذکر شده است، میتوان آنرا پذیرفت.
- بیست و هشت هزار نفر
مسعودی گزارش میکند که عبیداللّه بن زیاد، 28000 نفر را از کوفه به سمت کربلا فرستاد.[4]
- بیست و دو هزار نفر
گزارش دیگری نیز وجود دارد که ابن زیاد 22000 نفر را به سمت کربلا روانه کرد.[5]
- بیست هزار نفر
ابن اعثم کوفی در کتاب الفتوح خود نقل میکند که عبیدالله بن زیاد مردم را در مسجد کوفه جمع کرد و بر بالای منبر رفت و مردم را با چهار هزار دینار و دویست هزار درهم وسوسه و برای همراهی سپاه عمر سعد دعوت کرد. اولین کسی که به عمر بن سعد پیوست شمر بن ذی الجوشن به همراه چهار هزار نفر بود و تعداد سپاه عمر بن سعد به 9000 نفر رسید. بعد از آن زید بن رکاب کلبی همراه با 2000 نفر، حصین بن نمیر همراه با 4000 نفر، مصاب ماری همراه با 3000 نفر و نصر بن حربه همراه با 2000 نفر به سپاه عمر سعد پیوستند تا سپاه عمر بن سعد به 20000 نفر رسید.[6]
- چهارده هزار نفر
طبری در دلائل الامامه تعداد آنان را 14000 نفر اعلام کرد که برخی پیاده و برخی سواره بودند و 32 نفر نیز فرماندهی آنها را بر عهده داشتند.[7]
- شش هزار نفر
بر اساس گزارش از سبط بن جوزی؛ کسی از مردم شام در سپاه عمر بن سعد حاضر نبود، بلکه همهی آنها از شهر کوفه و از کسانی بودند که برای امام حسین(ع) نامه نوشتند و تعداد آنها 6000 نفر بود.[8]
- چهار هزار نفر
بر اساس آنچه در تاریخ طبری آمده، ابن زیاد در ابتدا عمر بن سعد را با 4000 نفر روانه کربلا کرد.[9] البته این گزارش، پیوستن نیروهای کمکی دیگر را نفی نمیکند.
ممکن است با بررسی دیگر منابع به گزارشهای دیگری نیز دست یابیم، اما آنچه مهم است اصل مصیبت شهادت امام حسین(ع) و یارانشان و اسارت اهلبیت حضرتشان میباشد، و حتی اگر کمترین تعداد گزارش شده را بپذیریم، تعداد آنان دهها برابر تعداد امام و یارانش بود و از طرفی تعداد سپاه دشمن، تأثیر چندانی در مصیبت بزرگی که بر اسلام و مسلمانان وارد شد ندارد؛ همانگونه که شهادت امام علی(ع) توسط تنها یک فرد به نام عبدالرحمن بن ملجم مرادی و با همدستی یکی دو نفر دیگر از حزن و اندوه ناشی از آن ضایعه اندوهناک چیزی نخواهد کاست.
[1]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ج 3، ص 179، ریاض، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق.
[2]. شیخ صدوق، الامالی، ص 115- 116، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق؛ ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج 4، ص 86، قم، چاپ اول، 1379ق؛ ابن نما حلی، جعفر بن محمد، مثیر الأحزان، ص 23، قم، مدرسه امام مهدی(عج)، چاپ سوم، 1406ق.
[3]. واسطی بغدادی، احمد بن حسین، الرجال( لابن الغضائری)، محقق، مصحح، حسینی، محمد رضا، ص 92، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1364ش.
[4]. مسعودی، علی بن حسین، اثبات الوصیة للإمام علی بن أبی طالب(ع)، ص 166، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1384ش.
[5]. مرعشی تستری، قاضی نور الله، احقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 33، ص 699، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، 1409ق.
[6]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 5، ص 89 – 90، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
[7]. طبری آملی، محمد بن جریر، دلائل الامامة، ص 178، قم، بعثت، چاپ اول، 1413ق.
[8]. سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة فی ذکر خصائص الأئمة، ص 226، قم، منشورات الشریف الرضی، چاپ اول، 1418ق.
[9]. طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 5، ص 409، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق؛ دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الاخبار الطوال، ص 253، قم، منشورات الرضی، 1368ش.