لطفا صبرکنید
19012
- اشتراک گذاری
بر اساس آنچه در روایات آمده، اولین بار جبرئیل امین حضرت محمد (ص) را "رسول الله" خطاب کرد. راوندی در کتاب قصص الانبیاء روایتی از علی بن ابراهیم بن هاشم که از راویان مورد اطمینان و مورد وثوق است نقل کرده، مبنی بر این که پیامبر گرامی اسلام در سن سی و هفت سالگی (قبل از بعثت) در خواب می دید که در حال چوپانی است و شخصی نزد او آمده و می گفت: "یا رسول الله"! حضرت از او پرسید تو کیستی؟ گفت: من جبرئیل هستم! خدا مرا فرستاده تا تو را به عنوان رسولش قرار دهم!
بر اساس آنچه در روایات آمده، اولین بار جبرئیل امین حضرت محمد (ص) را "رسول الله" خطاب کرد. راوندی در کتاب قصص الانبیاء روایتی از علی بن ابراهیم بن هاشم که از راویان مورد اطمینان و مورد وثوق است نقل کرده، مبنی بر این که پیامبر گرامی اسلام در سن سی و هفت سالگی (قبل از بعثت) در خواب می دید که در حال چوپانی است و شخصی نزد او آمده و می گفت: "یا رسول الله"! حضرت از او پرسید تو کیستی؟ گفت: من جبرئیل هستم! خدا مرا فرستاده تا تو را به عنوان رسولش قرار دهم! پیامبر این مسئله را کتمان می کرد و برای کسی باز گو نمی کرد...".[1] طبق این روایت جبرئیل برای اولین بار این خطاب را به کار برد.
بعد از مبعوث شدن حضرت محمد به نبوت، تمامی علاقه مندان به آن حضرت، از جمله حضرت علی (ع) آن حضرت را با کلماتی مانند یا رسول الله خطاب می کردند. اما بعضی از مسلمانان که قدر پیامبر اکرم (ص) را نمی دانستند و مؤدبانه ایشان را صدا نمی زدند. در کوچه ها راه می رفتند و انگار هم پایه خودشان را مورد خطاب قرار داده باشند یا محمد، یا محمد، می گفتند. پس خدای لطیف این بی احترامی را تاب نیاورد و فرمود: "صدا کردن پیامبر را در میان خود، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید ...".[2]
قرآن مجید در این آیه از مسلمانان خواسته تا در موقعی که می خواهند پیامبر را مورد خطاب قرار دهند، رعایت احترام شأن و مقام والای ایشان را بنمایند. بعد از نزول این آیه همه مسلمانان موظف شدند تا حضرت را با احترام یاد کنند و زیباترین اسم برای آن حضرت "رسول الله "بود، به طوری که حضرت زهرا دختر گرامی آن حضرت نیز با این اسم پدر بزرگوار خود را صدا می زد. اما پیامبر (ص) به او فرمود من دوست دارم با کلمه "پدر" (اب) مرا صدا کنی![3]
[1] مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج 18، ص 184، ح 14، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 هـ ق. به نقل از راوندی، قطب الدین، قصصالأنبیاء، ص 317، ح 395، بنیاد پژوهش های آستان قدس، مشهد، 1409 هـ ق؛ "ذَکَرَ عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ وَ هُوَ مِنْ أَجَلِّ رُوَاةِ أَصْحَابِنَا أَنَّ النَّبِیَّ ص لَمَّا أَتَى لَهُ سَبْعٌ وَ ثَلَاثُونَ سَنَةً کَانَ یَرَى فِی نَوْمِهِ کَأَنَّ آتِیاً أَتَاهُ فَیَقُولُ یَا رَسُولَ اللَّهِ وَ کَانَ بَیْنَ الْجِبَالِ یَرْعَى غَنَماً فَنَظَرَ إِلَى شَخْصٍ یَقُولُ لَهُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ لَهُ مَنْ أَنْتَ قَالَ أَنَا جَبْرَئِیلُ أَرْسَلَنِی اللَّهُ إِلَیْکَ لِیَتَّخِذَکَ رَسُولًا وَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص یَکْتُمُ ذَلِکَ".
[2] نور،63، "لا تَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعْضا...". در این زمینه، ر.ک: بحار الانوار، ج 16، ص 336.
[3] محمد بن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 320، مؤسسه انتشارات علامه، قم، 1379 هـ ق.