لطفا صبرکنید
بازدید
14420
14420
آخرین بروزرسانی:
1396/04/07
کد سایت
fa80323
کد بایگانی
98045
نمایه
منظور از اسیر، مسکین و یتیم در سوره انسان
طبقه بندی موضوعی
تفسیر
اصطلاحات
یتیم
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
اسیر، مسکین و یتیم در قرآن به چه افرادی گفته میشود؟ مگر اسیر نباید در زندان باشد؟ پس چگونه اسیری به در خانه امام علی(ع) آمده و از ایشان درخواست کمک کرد؟!
پرسش
منظور از اسیر و مسکین و یتیم در سورهی انسان چه کسانی هستند، مگر کسی که اسیر شده میتواند در منزل کسی برود؟!
پاسخ اجمالی
1. مسکین: کسی است که هیچ چیز نداشته باشد و وضعیت مالی و زندگیاش از فقیر بدتر است.[1]
البته برخی معتقدند این تعریف از مسکین با آیهای قرآن که از مالکان کشتی به مساکین تعبیر میکند، همخوان نیست: «أَمَّا السَّفِینَةُ فَکانَتْ لِمَساکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ ...».[2] در این آیه به افرادی که صاحب کشتى بودند، مساکین اطلاق شده است.
بر اساس این نظر، مسکین از «سکون» به معنای درمانده است؛ چرا که درماندگى ممکن است در اثر فقر باشد، و یا از بیماری، فلج، نقص عضو، نداشتن مال و ... باشد. بنابر این مسکین از فقیر اعمّ است، بر خلاف کسانی که فقیر را اعمّ دانسته؛ زیرا هر فقیر از لحاظ حاجت مسکین و درمانده است، ولى بعضى از مساکین فقیر نیستند؛ مانند مساکین صاحب کشتى در آیه فوق.[3]
2. یتیم: یتیم به کسی گفته میشود که در کودکی و قبل از بلوغ پدر خود را از دست داده باشد. البته در حیوانات این واژه به مادر مرده اطلاق میشود.[4]
3. اسیر: اسیر میتواند معانی گوناگونی داشته باشد و به عنوان نمونه مفسران در تبیین معنای اسیر در آیه هشت سوره انسان، اختلاف نظرهایی دارند:
برخی میگویند؛ مراد از اسیر همان معنایى است که از این اسم به ذهن میرسد؛ یعنى کسى که(از کفار و مشرکان) هنگام جنگ با مسلمانان، به اسارت در آمده است.[5] بعضی میگویند؛ مقصود از اسیر، بردگان و کنیزانی میباشند که خریداری شدهاند.[6] گروهی بر آنند که منظور از اسیر زن است؛ چون آنها نزد شوهران خویش اسیرند![7]
و بعضی نیز معتقدند که اسیر یعنی بدهکار و مقروض؛ به دلیل حدیثی که میگوید بدهکار و مدیون تو اسیر تو است، پس با اسیر خود به نیکویی برخورد کن.[8]
4. بر اساس شأن نزول آیه 8 سوره انسان، مرد اسیری هنگام افطار به در خانه امام على(ع) آمد، و امام و خانوادهاش غذای افطاری خود را به او دادند.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود؛ این است که مگر در زمان رسول خدا(ص) اسیران و مجرمان زندانى نبودند؟! پس چگونه است که اسیری شب هنگام به در خانه علی(ع) رفته و تقاضای غذا میکند؟!
در جواب باید گفت؛ طبق نقل تاریخ در زمان پیامبر(ص) زندان به معنای امروزی وجود نداشت. آنحضرت اسیران را تقسیم کرده و به دست مسلمانان میسپرد، و میفرمود مراقب آنها باشید، و به آنها نیکى کنید، و گاه که توانایى بر تأمین غذاى آنها نداشتند، از دیگر مسلمانان براى اطعام اسیران کمک میگرفتند، و آنها را همراه خود و یا حتى بدون همراهى خود به سراغ سایر مسلمانان میفرستادند، تا به آنها کمک کنند؛ زیرا در آن موقع مسلمانان سخت در مضیقه بودند. البته بعد از گسترش حکومت اسلامى، و زمانی که تعداد اسیران بیشتر شد و حتى مجرمان زیاد شدند، زندان به وجود آمد، و ارتزاق اسیران و مجرمان از طریق بیت المال صورت میگرفت.[9]
بنابر این، و با توجه به اینکه در گذشته، شهرهای بزرگ و مراکز حکومتها از طریق دیوارها و نگهبانان محصور بودند و رفت و آمدها کنترل میشد، و معمولاً بردگان و اسیران افرادی شناخته شده بودند، آنان ترجیح میدادند که فرار نکنند؛ زیرا در غیر این صورت، ممکن بود مجازاتشان مرگ باشد.
البته برخی معتقدند این تعریف از مسکین با آیهای قرآن که از مالکان کشتی به مساکین تعبیر میکند، همخوان نیست: «أَمَّا السَّفِینَةُ فَکانَتْ لِمَساکِینَ یَعْمَلُونَ فِی الْبَحْرِ ...».[2] در این آیه به افرادی که صاحب کشتى بودند، مساکین اطلاق شده است.
بر اساس این نظر، مسکین از «سکون» به معنای درمانده است؛ چرا که درماندگى ممکن است در اثر فقر باشد، و یا از بیماری، فلج، نقص عضو، نداشتن مال و ... باشد. بنابر این مسکین از فقیر اعمّ است، بر خلاف کسانی که فقیر را اعمّ دانسته؛ زیرا هر فقیر از لحاظ حاجت مسکین و درمانده است، ولى بعضى از مساکین فقیر نیستند؛ مانند مساکین صاحب کشتى در آیه فوق.[3]
2. یتیم: یتیم به کسی گفته میشود که در کودکی و قبل از بلوغ پدر خود را از دست داده باشد. البته در حیوانات این واژه به مادر مرده اطلاق میشود.[4]
3. اسیر: اسیر میتواند معانی گوناگونی داشته باشد و به عنوان نمونه مفسران در تبیین معنای اسیر در آیه هشت سوره انسان، اختلاف نظرهایی دارند:
برخی میگویند؛ مراد از اسیر همان معنایى است که از این اسم به ذهن میرسد؛ یعنى کسى که(از کفار و مشرکان) هنگام جنگ با مسلمانان، به اسارت در آمده است.[5] بعضی میگویند؛ مقصود از اسیر، بردگان و کنیزانی میباشند که خریداری شدهاند.[6] گروهی بر آنند که منظور از اسیر زن است؛ چون آنها نزد شوهران خویش اسیرند![7]
و بعضی نیز معتقدند که اسیر یعنی بدهکار و مقروض؛ به دلیل حدیثی که میگوید بدهکار و مدیون تو اسیر تو است، پس با اسیر خود به نیکویی برخورد کن.[8]
4. بر اساس شأن نزول آیه 8 سوره انسان، مرد اسیری هنگام افطار به در خانه امام على(ع) آمد، و امام و خانوادهاش غذای افطاری خود را به او دادند.
پرسشی که در اینجا مطرح میشود؛ این است که مگر در زمان رسول خدا(ص) اسیران و مجرمان زندانى نبودند؟! پس چگونه است که اسیری شب هنگام به در خانه علی(ع) رفته و تقاضای غذا میکند؟!
در جواب باید گفت؛ طبق نقل تاریخ در زمان پیامبر(ص) زندان به معنای امروزی وجود نداشت. آنحضرت اسیران را تقسیم کرده و به دست مسلمانان میسپرد، و میفرمود مراقب آنها باشید، و به آنها نیکى کنید، و گاه که توانایى بر تأمین غذاى آنها نداشتند، از دیگر مسلمانان براى اطعام اسیران کمک میگرفتند، و آنها را همراه خود و یا حتى بدون همراهى خود به سراغ سایر مسلمانان میفرستادند، تا به آنها کمک کنند؛ زیرا در آن موقع مسلمانان سخت در مضیقه بودند. البته بعد از گسترش حکومت اسلامى، و زمانی که تعداد اسیران بیشتر شد و حتى مجرمان زیاد شدند، زندان به وجود آمد، و ارتزاق اسیران و مجرمان از طریق بیت المال صورت میگرفت.[9]
بنابر این، و با توجه به اینکه در گذشته، شهرهای بزرگ و مراکز حکومتها از طریق دیوارها و نگهبانان محصور بودند و رفت و آمدها کنترل میشد، و معمولاً بردگان و اسیران افرادی شناخته شده بودند، آنان ترجیح میدادند که فرار نکنند؛ زیرا در غیر این صورت، ممکن بود مجازاتشان مرگ باشد.
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 418، دمشق، بیروت، دارالقلم، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج 10، ص 265، بیروت، دارالفکر، بی تا.
[2]. کهف، 79.
[3]. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 3، ص 286، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش.
[4]. المفردات فی غریب القرآن، ص 889.
[5]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 10، ص 617، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش؛ طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 20، ص 126، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[6]. عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تحقیق، غفاری، علی اکبر، ج 8، ص 436، تهران، صدوق، 1360ش.
[7]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج 30، ص 748، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[8]. همان.
[9]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 25، ص 354، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374.
نظرات