جستجوی پیشرفته
بازدید
2750
آخرین بروزرسانی: 1401/02/11
خلاصه پرسش
آیا اسلام، اخلاق را نسبی ارزیابی می‌کند؟
پرسش
آیا اخلاق در اسلام نسبی است؟
پاسخ اجمالی

بر اساس متون و معارف اسلامی، اصول و مفاهیم کلی اخلاق، مطلق است، و نسبیت در آنها معنا ندارد؛ اما مصادیق همان مفاهیم کلی که شامل رفتار، آداب و رسوم می‌شود، می‌تواند نسبی ارزیابی شود.

پاسخ تفصیلی

نسبیت‌گرایی اخلاقی، به دیدگاهی اطلاق می‌شود که منکر اصول اخلاقی است که از اعتبار جهان‌‌شمول‌ برخوردار باشند.[1]

به عبارت دیگر، نسبی بودن اخلاق بدین معنا است که ارزش‌ها و اصول اخلاقی ثابت و پایدار نیستند، بلکه با تغییر شرایط و فرهنگ‌ها،‌ اخلاقیات هم تغییر خواهند کرد. نسبیت در اخلاق یعنی این‌که هیچ خُـلقی به طور کلی و مطلق خوب یا بد نیست. یک صفت در یک زمان و مکان خاص ممکن است خوب باشد و در شرایطی دیگر ممکن است بد باشد. اگر جامعه‌ای کاری انجام داد که از نظر ما و جامعه ما بسیار ناپسند و زشت شمرده می‌شود، ما نه تنها حق نقد آنها و مخالفت با باورهایشان را نداریم، بلکه باید آنان را مورد تحسین نیز قرار دهیم!

در مقابلِ نسبیت‌گرایی، مطلق‌گرایی است. مطلق‌بودن اخلاق بدین معنا است که اصول اخلاقی ثابت و پایدار است. این اصول و ارزش‌ها نه تنها تابع شرایط و زمان و مکان نیستد، بلکه به هیچ عنوان قابل تغییر هم نیستند.

طرف‌داران نسبیت اخلاق، مثال‌هایی را به عنوان دلیل یا مؤید ذکر می‌کنند. آنها می‌گویند، اگر اخلاق نسبی نیست، پس این همه اختلاف و تفاوت در اخلاقیات جوامع برای چیست؟ به عنوان مثال، اسکیموها افراد سال‌خورده را در برف رها می‌کنند تا از گرسنگی جان دهند! در برخی جوامع، فرزندان موظف‌اند والدین سال‌خورده خود را بکشند یا خفه کنند! آنان این کار را از نظر اخلاقی خوب می‌دانند، در حالی که در جامعه ما این کار بسیار ناپسند و محکوم است. عده‌ای والدین خود را پس از مرگ می‌خورند و برخی آنان را می‌سوزانند، در حالی که همین اعمال که نزد آنان احترام محسوب می‌شود، در فرهنگ ما بی‌احترامی به حساب می‌آید. نسبیت‌گرایان می‌گویند این اختلافات اخلاقی دلیل روشنی است برای اثبات نسبیت در اخلاق.[2]

اما بر اساس متون و آموزه‌های دین اسلام نمی‌توان اخلاق را به طور کلی، موضوعی نسبی دانست، بلکه مبانی و اصول اخلاق، و معیارهای اولیه انسانیت نسبی نبوده، بلکه در تمام زمان‌ها و جوامع باید رعایت شود و رعایت‌نکردن آنها در برخی جوامع، توجیه مناسبی نیست تا آن اصول را در همان جوامع، اصولی غیر اخلاقی اعلام کنیم.

از برخی آیات قرآن، می‌توان مطلق‌بودن اصول اخلاقی را به ‌دست آورد؛ مانند:

  1. «پس روى خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن، این فطرتى است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفرید؛ دگرگونى در آفرینش الهى نیست؛ این است آیین استوار ولى اکثر مردم نمی‌دانند».[3]

بر اساس این آیه انسان‌‌ها فطرتى ثابت دارند. این فطرت ثابت نیازهای ثابتی را برای انسان می‌طلبد، بخشی از این نیازهای ثابت، نیازهای اخلاقی آدمی است. بنابراین، احکام اخلاقی از دیدگاه اسلام، چون مطابق با فطرت آدمیان و بر طبق نیازهای ثابت انسان‌‌ها است، ثابت و مطلق هستند؛ صفاتی مانند کمک به مظلوم، عدالت، امانت، تواضع و احترام به والدین، نمونه‌‌هایی از اخلاق‌های ثابت در اسلام است.[4]

  1. «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید، همواره براى خدا قیام کنید، و از روى عدالت، گواهى دهید. دشمنى با جمعیّتى، شما را به گناه و ترک عدالت نکشاند. عدالت کنید که به پرهیزگارى نزدیک‌‌تر است و از خدا پروا داشته باشید که از آنچه انجام می‌‏دهید، باخبر است».[5]

در این آیه خداوند عمل به عدالت را حتی نسبت به دشمنان، در تمام زمان‌‌ها و مکان‌‌ها لازم دانسته ‌است. بنابراین برخی از اصول اخلاقی مانند عدالت در اسلام مطلق است.

  1. «هر کس جان خود را از گناه پاک سازد رستگار می‌‌شود و هر کس آلوده‌‌اش کند زیان‌کار خواهد شد».[6]

 از این آیه نیز می‌توان فهمید در وجود انسان فضایل و رذایل اخلاقی وجود دارد که نسبت به زمان‌‌ها و مکان‌‌ها و افراد تغییر نمی‌‌کند، بلکه مطلق است. و رعایت فضایل اخلاقی باعث سعادت انسان و رذایل اخلاقی موجب هلاکت و نابودی انسان می‌‌گردد. [7]

البته به لحاظ تطبیق مفاهیم کلی و اصول بر مصادیق گوناگون، اخلاق نیز می‌تواند نسبی باشد؛ از این‌رو در مورد نمونه‌‌هایی که نسبی‌گرایان مطرح کردند می‌توان گفت تفاوت اخلاق جوامع مربوط به تطبیق اصول اخلاقی بر مصادیق است. به عنوان مثال، همه، اصل کلی اخلاقی احترام به پدر و مادر را باور دارند؛ اما برخی برای ادای این احترام، پدر و مادر را پس از مرگ می‌سوزانند، عده‌ای پدر و مادر را می‌خورند و بعضی آنها را دفن می‌کنند. تفاوت در، به جا آوردن این احترام است.[8]

در هر صورت، باید بین فعل و رفتار با مفهوم کلی اخلاق فرق گذاشت. روى یک رفتار و فعل نمی‌‏شود تکیه کرد و گفت همیشه این فعل اخلاقى است، یا ضد اخلاق است، بلکه عناوین و مفاهیم کلی ملاک اخلاق یا ضد اخلاق بودن یک عمل هستند.

به عنوان مثال «تنبیه بدنی کودک» خود به خود ملاک فعل اخلاقى و خوب یا بد بودن نیست، بلکه باید دید «تنبیه بدنی» تحت چه عنوان کلی قرار می‌گیرد. اگر به نیت تأدیب و تحت عنوان تربیت قرار گیرد، عمل و رفتاری «خوب» نامیده می‌شود و اگر به نیت گرفتن چیزی از دست کودک و تحت عنوان تجاوز به حقوق دیگران واقع شود، «بد» و «زشت» خواهد بود.

به عبارت دیگر، باید بین عناوین اولیه و عناوین ثانویه‏ فرق گذاشت. مقصود از عنوان اولی، عنوانی است که هر چیزى به خودى خود آن را دارد، مانند این‌که آقای «حسن» به خودى خود انسان است؛ اما مقصود از عنوان ثانوی، عنوانی است که به جهت خاصی بر اشیا و افراد عارض می‌شود؛ مثل این‌که «حسن» عالِم است؛ از این‌رو ممکن است یک چیز به لحاظ دو عنوان(اولی و ثانوی) دارای دو حکم مختلف باشد. مثلا «گوسفند» به اعتبار عنوان اولی گوشت او حلال است؛ اما اگر کسی آن را دزدی کند به اعتبار ثانوی یعنی به جهت این‌که مال دیگری و دزدی است حرام می‌شود.[9]

چنان‌که باید توجه داشت آداب و رسوم با اخلاق تفاوت دارد.[10] آداب و رسوم مربوط به سهم‌بندى غرایز نیست، بلکه مربوط به این است که انسان غیر از مسئله‌ی اخلاق به یک امور اکتسابى -که باید اسم آنها را فنون گذاشت- نیز احتیاج دارد؛ یعنى به یک سلسله هنرها و صنعت‌ها احتیاج دارد و باید آنها را یاد بگیرد. مانند خطاطی، سواری و ... این امور به اقتضای زمان عوض می‌‌شود؛ مثلا خطاطی امروز جای خود را به تایپ داده و رانندگی جای سوارکاری نشسته است، و ممکن در آینده دارای جایگزین‌های دیگری شوند.

رسم و رسومات میان مردم نیز از جمله آداب است؛ مثلًا هر مردمى براى مجالس عروسى یک رسم مخصوصى دارند، در مجالس میهمانى یک رسم ویژه‌ای دارند. در مورد رسوم نیز نمی‌توان گفت خوب است یا بد است.[11] اما مفاهیم و اصول کلی اخلاقی همان‌‌گونه که توضیح دادیم قابل تغییر نیست.

گفتنی است که این‌گونه نیست که هیچ آداب و رسومی از لحاظ اخلاقی قابل نقد نباشد. به عنوان نمونه، اگر جامعه‌ای پدر و مادر خود را گرسنه رها کند تا مرگشان فرا رسد و این کار را نوعی احترام به آنان می‌داند، باید به آنان گفت که شما در تطبیق مفهوم «احترام به والدین» بر مصادیق آن دچار اشتباه شده و رفتاری را برگزیده‌اید که مخالفت واضح با فطرت انسانی اکثریت جامعه بشری - حتی افراد بی‌دین – دارد؛ از این‌رو نمی‌توانید آن‌را مصداقی برای احترام دانست؛ لذا باید آن‌را ترک نمایید!


[1]. ر. ک: «نسبیت‌گرایی اخلاقی»، 90696.

[2]. ر. ک: https://www.porseman.com/article/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D9%8A-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%8A%D8%A7-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82/21410

[3]. «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها لا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ». روم، 30.

[4]. ر. ک: غرویان، محسن، فلسفه اخلاق، ص 58 - 59، پیک جوان، چاپ دوم، 1379ش.

[5] . «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا قَوَّامِینَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاَّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ». مائده، 8.

[6]. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاها»* «وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسَّاها». شمس، 9، 10.

[7]. ر. ک: https://www.pasokh.org/fa/Question/View/7752/%D8%A7%D8%B2-%D9%86%D8%B8%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%8A%D8%A7-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D9%8A-%D8%A7%DA%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D9%8A-%D9%86%D9%8A%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-

[8]. ر. ک: https://www.porseman.com/article/%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D9%8A-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%8A%D8%A7-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%82/21410

[9]. ر. ک: مطهری، مرتضی، فقه و حقوق (مجموعه آثار)، ج 22، ص 605 – 616، قم، صدرا، چاپ اول، بی‌تا.

[10]. ر. ک: «نسبیت‌گرایی اخلاقی»، 90696.

[11]. مجموعه ‏آثار، ج ‏21، ص 188- 189.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها