جستجوی پیشرفته
بازدید
3944
آخرین بروزرسانی: 1401/11/01
خلاصه پرسش
تفاوت‌های میان آیه 58 بقره و آیه 161 اعراف که هر دو مورد دستور خداوند به بنی‌اسرائیل برای ورود به سرزمین مشخصی است، ناظر به چیست؟
پرسش
سلام علیکم؛ در سوره بقره عبارت «ادخلوا هذه القریه» آمده، در حالی که در سوره اعراف به این صورت آمده است: «اسکنوا هذه القریه». سؤال این است که چرا برای یک مسئله دو عبارت مختلف بکار رفته است؟
پاسخ اجمالی

سرگذشت بنی‌‌اسرائیل در دوره‌های مختلف، بخش مهمی از قرآن را تشکیل می‌‌دهد. گاهی یک داستان به دلیل اهمیت بالا و نکته‌ها و پندهای موجود در آن، چندین بار در قرآن تکرار شده است که معمولا در هر تکرار، آن داستان از زاویه‌‌ای متفاوت، مورد بررسی و توجه قرار گرفته، و از واژه‌هاای متفاوت برای بیان آن استفاده شده است. از جمله این موارد، دو آیه زیر بوده که دستور خدای متعال به بنی‌‌اسرائیل برای وارد شدن به سرزمین معین است:

«وَ إِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ فَکُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ رَغَداً وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ».[1]

«وَ إِذْ قیلَ لَهُمُ اسْکُنُوا هذِهِ الْقَرْیَةَ وَ کُلُوا مِنْها حَیْثُ شِئْتُمْ وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَکُمْ خَطیئاتِکُمْ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ».[2]

مفسران درباره اختلافاتی که بین این دو آیه وجود دارد، مطالبی ارائه کرده‌‌اند که البته برخی از آنها قطعی نبوده؛ بلکه تنها برداشت شخصی خود آنان بوده و مستند به آیه‌ای دیگر و یا روایت معتبر نیست.

ابتدا درباره این‌که منظور از این شهر - که نامش صریح در قرآن ذکر نشده - کدام شهر است، برخی تنها گفته‌اند که این شهر در سرزمین فلسطین بوده،[3] و گروهی نیز شهر اریحا در همین سرزمین را شهر مورد نظر اعلام کرده‌اند.[4]

با این‌که واژه «ادْخُلُوا» و «اسْکُنُوا» نزدیک به هم هستند و منافاتی با یکدیگر ندارند؛[5] اما «اسکنوا» کامل‌تر و تمام‌تر از «ادخلوا» است؛ زیرا اسکنوا خود مستلزم و دربرگیرنده ادخلوا است؛[6] از این‌رو در سوره اعراف عبارت «اسکنوا» آمده تا عبارت «ادخلوا» در سوره بقره را تفسیر کرده و بیان کند که ادخلوا در آن آیه، به معنای ورود به قصد اقامت در آن شهر است؛ نه صرف ورود.[7]

فرق بین دیگر فقرات دو آیه

  1. تفاوت بین «فَکُلُوا» و «وَکُلُوا» به تفاوت بین ادخلوا و اسکنوا برمی‌‌گردد. به دلیل این‌که ابتدا ورود صورت می‌گیرد و بعد اکل(خوردن)؛ از این‌رو، از حرف فاء که ترتیب بین دو کار را نشان می‌دهد، استفاده شده است؛ اما در سوره اعراف که واژه اسکنوا آمده، به دلیل این‌که می‌تواند سکونت، همزمان با استفاده از نعمت‌ها باشد، از واو که معنای معیت دارد، استفاده شده است. از جهتی دیگر، واردشدن یک حالتی است که محدود به زمان کوتاهی می‌شود و پس از وارد شدن به جایی، آن حالت از بین می‌رود؛ برخلاف سکونت که یک حالتی است که می‌تواند استمرار داشته باشد؛ لذا می‌تواند از حیث زمانی همراه با خوردن قرار گیرد؛ برخلاف حالت دخول که منقضی می‌شود و خوردن پس از آن صورت می‌گیرد.
  2. تفاوت دیگر، وجود کلمه «رَغَداً» در سوره بقره است؛ واژه‌‌ای که در سوره اعراف نیامده است. علت وجود این عبارت در سوره بقره باز هم به تفاوت بین دو کلمه «ادخلوا» و «اسکنوا» برمی‌گردد. به دلیل این‌که وارد شدن به یک شهر، آن هم اگر مسبوق به انجام مسافرت باشد، موجب خستگی می‌شود، خوردن و آشامیدن پس از آن لذت‌بخش‌‌تر خواهد بود؛ زیرا در چنین حالتی، انسان نیاز شدیدی به خوردن و آشامیدن پیدا می‌کند؛ برخلاف خوردن و آشامیدن پس از ورود و ساکن شدن.
  3. اختلاف بعدی مربوط به تغییر ترتیب در عبارت «وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ» است که در سوره اعراف به صورت «وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً» آمده. در این تقدیم و تأخر نکته خاصی وجود ندارد و تنها این مطلب را می‌توان دریافت که دستور به ورود و سجده و دستور گفتن حطه،‌ بر یکدیگر تقدم و تأخر نداشته و هدف اصلی تنها اظهار تعظیم و خضوع و خشوع برای خدا بوده است.
  4. تفاوت دیگر بین دو واژه «خَطایاکُمْ» و «خَطیئاتِکُمْ» است که بیان‌گر این مطلب است که تفاوتی بین گناهان کم و زیاد وجود نداشته و هر شخصی که دستورات ذکر شده در آیه را انجام دهد، گناهان او بخشیده می‌شود.

اما اثر ذکر «واو» در عبارت «وَ سَنَزیدُ الْمُحْسِنینَ» در سوره بقره و حذف آن در سوره اعراف آن است که این جمله در سوره اعراف یک جمله استینافی به شمار بیاید و پاسخی برای سؤال مقدری باشد که پرسیده شود که بعد از مغفرت چه اتفاقی خواهد افتاد؟[8]


[1]. بقره، 58.

[2]. اعراف، 161.

[3] ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، ج ‏1، ص 44، دمشق، مطبعة الترقی، چاپ اول، 1382ق.

[4]. آلوسی، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق، عطیة، علی عبدالباری، ج ‏5، ص 83، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، 1415ق.

[5]. فخرالدین رازی، ابوعبدالله محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏15، ص 38، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.

[6]. مراغی، احمد بن مصطفی، تفسیر المراغی، ج ‏9، ص 90، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.

[7]. روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، ج ‏5، ص 83.

[8]. مفاتیح الغیب، ج ‏15، ص 390- 391.

نظرات
تعداد نظر 0
لطفا مقدار را وارد نمایید
مثال : Yourname@YourDomane.ext
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید
لطفا مقدار را وارد نمایید

طبقه بندی موضوعی

پرسش های اتفاقی

  • چرا زن نمی‌تواند مرجع تقلید و قاضی باشد؟
    73146 اجتهاد و مرجعیت در اسلام 1387/04/03
    دانشمندان و متخصّصان دینی درباره‌ موضوعاتی؛ مانند مرجع تقلید، یا قاضی شدن زن و بعضی از عناوین دیگر، اختلاف نظر دارند. این امور جزو مسلّمات و ضروریات دینی به شمار نمی‌آید. کسانی که می‌گویند زنان مرجع تقلید یا قاضی نمی‌شوند، به ادله‌ای؛ نظیر روایات و اجماع، تمسک کرده‌اند ...
  • چرا خداوند در مقابل درخواست رؤیت خدا توسط یهودیان، آنها را مجازات کرد؟
    8592 تفسیر 1392/01/26
    آنچه باید در این‌جا مورد دقت قرار گیرد، این عبارت در آیه است: « فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ». باء در «بظلمهم» معنای سببیت بوده و متعلق به «اخذتهم» است و معنا این‌گونه می‌شود که آنها را به جهت ستمی که روا داشته­‌اند، با صاعقه مجازات می‌کنیم. این عبارت نمایان‌گر ...
  • با در نظرگرفتن جمیع جوانب و مصالح، آیا ارجح نیست که مقام رهبری در قانون جمهوری اسلامی ایران دارای یک زمان و دوره مشخص باشد؟
    8512 System 1389/04/16
    دائمی بودن رهبری در ایران ناشی از رأی مردم به قانون اساسی بوده و دلیلی نیز وجود ندارد که در صورت از دست ندادن شرایط، زمان آن را محدود کرد. فساد موجود در حکومت ها بیشتر ناشی از خلق و خوی حاکمان ...
  • با توجه به آیات 103 و 104 سوره کهف، راه تشخیص کار نیک از بد و ناپسند چیست؟
    24104 تفسیر 1389/05/13
    آیات شریفه، به معرفى زیانکارترین انسان ها و بدبخت‏ترین افراد بشر مى‏پردازد. زیان واقعى و خسران مضاعف آنجا است که انسان سرمایه‏هاى مادى و معنوى خویش را در یک مسیر غلط و انحرافى از دست دهد و گمان کند کار خوبى کرده است، نه از این کوشش ها ...
  • آیا در اسلام، مسئله ای به نام وضوی ارتماسی داریم؟
    11356 Laws and Jurisprudence 1391/07/03
    وضوى ارتماسى آن است که انسان صورت و دستها را به قصد وضو با مراعات شستن از بالا به پایین در آب فرو برد؛ اما براى این که مسح سر و پاها با آب وضو باشد، باید در شستن ارتماسى دستها، قصد شستن وضویى، هنگام بیرون آوردن ...
  • زنان عقیمی که بچه‌دار نمی‌شوند از دیدگاه قرآن چه جایگاهی دارند؟
    24597 تفسیر 1395/08/04
    گرچه پروردگار صلاح دیده برخی مردان و زنان، عقیم باشند[1] اما عقیم بودن و بچه‌دار نشدن به تنهایی نقصی معنوی - نه برای مردان و نه برای بانوان - نبوده و از مقام و ارزش انسانی هیچ کدام از آنها نمی‌کاهد. البته می‌شود برای ...
  • آیا در تحقیقات پزشکی، جایز است از جنین سقط شدهٔ انسان استفاده کرد؟
    7682 گوناگون 1393/02/25
    بیشتر فقها تشریح بدن انسان(جنین یا غیر جنین) را جایز نمی‌دانند، اما برخی از مراجع[1] در این‌باره می‌گویند، اگر این‌گونه تحقیقات در راستای کشف مطالب پزشکى جديد و مورد نیاز جامعه و نیز درمان بيمارى‌های تهدید کننده زندگى مردم باشد، جايز است؛ ولى تا ...
  • آیا گزارش غیر‌مسلمان مبنی بر نجاست چیزی که در اختیار اوست، مورد قبول است؟
    8833 اثبات نجاست 1393/02/03
    فقها در این زمینه فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نگذارده و می‌گویند، نجس بودن چیزى از سه راه ثابت مى‌شود، و باید بر آن ترتیب اثر داد: 1. آن که انسان خودش یقین به نجاست پیدا کند. 2. دو نفر عادل و یا حتّى یک نفر گواهى ...
  • معنای استدلال مباشر چیست؟
    19452 قیاس اقترانی و استثنائی 1391/12/06
    در مورد استدلال مباشر آنچه را که برخی از نویسندگان در این‌باره نگاشته‌اند، در این‌جا نقل می‌کنیم: بسیاری از منطق‌نگاران معاصر آنچه را در منطق نگاشته‌های پیشین با عنوان «احکام قضایا» یا «نسبت قضایا» مطرح بوده، قسمی از استدلال برشمرد‌ه‌اند و نام‌هایی؛ همچون استدلال «مباشر»، «بی‌واسطه» و «بسیط» ...
  • محدوده حرم مکه چقدر است؟
    9600 گوناگون 1396/10/23
    ابتدا باید دید منظور از حرم مکه چیست، آیا مراد، مسجد الحرام است؟ یا منطقه‌ای که زائرین خانه‌ی خدا بدون احرام، حق ورود به آن‌را ندارند و ورود کفار نیز به لحاظ شرعی در آن ممنوع است؟ در صورت نخست، پاسخ آن است که هر مکانی که در ...

پربازدیدترین ها