لطفا صبرکنید
31017
- اشتراک گذاری
1. بر طبق احادیث، بیماری و صبر بر آن موجب آمرزش گناهان می شود؛ همان طور که امام علی(ع) می فرماید: «بیمارى اجر ندارد، ولى همۀ گناهان را می ریزد. اجر در برابر گفتار یا کردار خوبى است که به دست و زبان انجام دهى و خداوند متعال، بسیارى از مردم را به واسطه نیّت درست و باطن و سریره خالص به بهشت می برد».[1]
همچنین امام رضا(ع) می فرماید: «بیمارى براى مؤمن، رحمت و وسیله پاک شدن و براى کافر، عذاب و نقمت است».[2]
2. بر اساس قوانین حکیمانه و عادلانه الاهی در تفضّل، عطا، بخشش و یا کیفر انسان ها، خداوند برای هر عملی ثوابی و یا عقابی را طبق مراتب قرار داده که در آیات و روایات بیان شده است. به دیگر سخن؛ خداوند دنیا را خانه اعمال و آخرت را خانه ثواب و عقاب قرار داده است، تا آنان را که بد کرده اند طبق اعمالشان جزا دهد و آنان را که نیکى کرده اند به نیکى جزا دهد.
شایان توجه است که نفس زمان و مکان -بدون انجام هیچ عملی در آن- ثوابی را برای انسان در بر نداشته و سبب برای بخشش یا عذاب او نمی شود، بلکه خداوند حکیم طبق عدل خود به هرکس که عمل نیک و پسندیده انجام دهد -اگرچه اندک باشد- اجر و پاداش می دهد، و هر که گناه و رفتار ناپسند پیشه کند ناچار به کیفر آن در دنیا و آخرت خواهد رسید.[3] پس تقارن وفات یک شخص با روزی از روزها و یا مناسبتی از مناسبت ها – مانند روز عاشورا- به تنهایی نمی تواند عاملی برای بخشش و یا ارتقای درجه او شود؛ همان گونه که ولادت کودکی در ایام عزا را نیز نمی توان دلیلی بر نحس بودن او دانست.
3. با توجه به مطالب گفته شده، اگر کسی، با ایمان به خدا –طبق مراتب ایمان- زندگی نماید و به دیگران ظلم نکرده و پایبند به اصول انسانیّت و جوانمردی باشد و در روز مبارکی –مانند روز و یا شب جمعه- از دنیا برود، با امید به فضل و مهربانی خداوند، می توان این را به فال نیک گرفت و مردن در چنین روزی را خیر و ارتقای درجه برای او دانست. همان گونه که امام باقر(ع) می فرماید: «هر کس روز جمعه بمیرد و معرفت به حقانیّت اهل بیت(ع) داشته باشد، خداوند برایش برات آزادی از عذاب قبر را می نویسد و هرکس در شب جمعه بمیرد، از آتش جهنم نجات پیدا می کند». [4]
[1]. مکارم الأخلاق، ص 359 و 360؛ شریف الرضى، محمد بن حسین، نهج البلاغة، صبحی صالح، ص 476، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[2]. شیخ صدوق، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص 193، دار الشریف الرضی للنشر، قم، چاپ دوم، 1406ق؛ طبرسى، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، ص 359، شریف رضى، قم، چاپ چهارم، 1412 ق؛
[3]. زلزلة، 7 و 8.
[4]. شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعة، ج 7، ص 377، مؤسسة آل البیت (ع) قم، چاپ اول، 1409ق.