لطفا صبرکنید
21544
- اشتراک گذاری
در برخی روایات، حضرت زهرا (س) به عنوان حجت خداوند بر خلق معرفی شده است. این معنا مورد اتفاق بوده و کسی نیز بر آن خرده نمی گیرد؛ زیرا حضرت زهرا (س) به عنوان یکی از چهارده معصوم (ع) و بهترین بانوی عالم و ... یقینا حجت خداوند بر خلق است.
اما در بخش دیگری از روایات، حضرت زهرا (س) به عنوان حجت خداوند بر ائمه اطهار مطرح شده است. حدیثی نیز که به این معنا اشاره می کند، این حدیث است: «نحن حجج اللَّه على خلقه و جدتنا فاطمة حجة اللَّه علینا» آن مقدار ما جستجو کردیم این حدیث را در کتب اربعه و دیگر کتب قدماء نیافتیم. اولین منبعی که به این حدیث اشاره کرده تفسیر اطیب البیان بوده که نویسنده آن نیز از معاصران است. اما به لحاظ محتوا بعید نیست که حضرت زهرا (س)دارای چنین مقام باشد که حجت بر ائمه باشد؛ تفاوت میان حجت های الاهی به این نحو محتمل است. البته حجت می تواند به معنای الگو بودن نیز باشد؛ الگو بودن حضرت زهرا (س) برای ائمه(ع) در برخی از روایات آمده است.
قبل از آغاز بحث لازم است نخست معنای حجت مشخص شود:
در لغت حجت را به معنای برهان و استدلال گرفته اند: «حجت به معنای دلیل و برهان است».[1] این معنا در قرآن نیز وجود دارد: «تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهیمَ عَلى قَوْمِه»[2] البته گاهی ممکن است این کلمه آورده شود و لازم آن اراده شود؛ مانند این آیه شریف «لَنا أَعْمالُنا وَ لَکُمْ أَعْمالُکُمْ لا حُجَّةَ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمُ»[3] که مفسران حجت را در اینجا به خصومت و نزاع معنا کردند.[4] بنابر این کلمه حجت علاوه بر معنای حقیقی خود در معانی مجازی نیز مورد استفاده قرار می گیرد و محدوده معانی مجازی این کلمه نیز بسیار است.
اما در مورد حجت بودن حضرت زهرا (س)، چندین نوع گفتار در میان روایات وجود دارد که باید به صورت مجزا به بحث پیرامون آن ها پرداخت:
1. در نوع اول حضرت زهرا (س) را حجت خداوند بر خلق دانسته اند. به عنوان مثال در کتاب زاد المعاد دعایی مانند دعای توسل وجود دارد که بندی در آن یافت می شود که در دعای توسل معروف نیست: « یَا فَاطِمَةُ الزَّهْرَاء ... یَا حُجَّةَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ یَا سَیِّدَتَنَا وَ مَوْلَاتَنَا إِنَّا تَوَجَّهْنَا وَ اسْتَشْفَعْنَا وَ تَوَسَّلْنَا بِکِ إِلَى الله... ».[5] در این فقره، حضرت زهرا (س) به عنوان حجت خداوند بر مخلوقات بیان شده و با توجه به حجت بودن ایشان، مورد توسل قرار می گیرند. این معنا مورد اتفاق بوده و کسی نیز بر آن اشکال نمی گیرد؛ زیرا حضرت زهرا (س) یکی از چهارده معصوم (ع) بوده و بهترین بانوی عالم است و ... بنابر این می توان ایشان را حجت خداوند بر خلق دانست. علاوه بر این، این معنا که آن حضرت حجت بر مخلوقات است تواتر معنایی داشته و از احادیث مشهوری چون حدیث کساء و .... می توان این معنا را بدست آورد.
2. در برخی روایات حضرت زهرا (س) به عنوان حجت خداوند بر ائمه اطهار مطرح شده است. حدیثی که به این معنا اشاره می کند، این است: «نحن حجج اللَّه على خلقه و جدتنا فاطمة حجة اللَّه علینا»[6] آن مقدار ما جستجو کردیم این حدیث را در کتب اربعه و دیگر کتب قدماء نیافتیم. اولین منبعی که به این حدیث اشاره کرده تفسیر اطیب البیان بوده که نویسنده آن نیز از معاصران است؛ این کتاب هر اندازه ارزشمند باشد، اما منبعی روایی به شمار نمی آید و ایشان نیز هیچ گونه سندی را برای این روایت ذکر نمی کند و تنها می گوید این حدیث از احادیث منسوب به امام حسن عسکری (ع) است. بنابر این ما سند معتبری برای این روایت در کتاب های روایی نیافتیم.
اما از آنجا که این روایت شایع بوده و بحث پیرامون آن بسیار است، ما نیز به لحاظ محتوا آن را مورد بحث قرار می دهیم. به نظر ما بر فرض قبول سند این روایت، حجت بودن حضرت زهرا (س) بر ائمه را به معنای حقیقی حجت قابل تفسیر است؛ یعنی این احتمال را می توان بیان کرد که حضرت زهرا )س(حجت بر ائمه باشند؛ از نظر عقلی و شرعی بُعدی ندارد؛ چنان که می دانیم حضرت رسول اکرم(ص) حجت بر ائمه هستند. البته با توجه به توقیعی که از امام زمان(عج) آمده که: «وَ فِی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ ص لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»[7] در این صورت می توان گفت حجت در آن روایت به معنای الگو بودن می تواند باشد. این معنا کاملا قابل قبول است که حضرت زهرا (س) الگوی بزرگی برای اهل بیت (ع) بوده اند و آنان زندگی و رفتار مادرشان را سرمشق خود قرار می دادند.
[1]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 2، ص 228، دار صادر، چاپ سوم، بیروت، سال 1414 ق.
[2]. انعام، 83: « اینها دلیلهاى ما بود که به ابراهیم در برابر قومش دادیم».
[3]. شوری، 15: « اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست. خصومتى در میان ما و شما نیست».
[4] طباطبایى سید محمد حسین، المیزان فى تفسیر القرآن، ج18, ص 34, دفتر انتشارات اسلامى جامعهى مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ پنجم، 1417 ق.
[5]. مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد (مفتاح الجنان)، ص 400، اعلمى، بیروت، چاپ اول، 1423 ق.
[6]. طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 225، انتشارات اسلام - تهران، چاپ دوم، 1378 ش.
[7]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 53، ص 180، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403 ق.