لطفا صبرکنید
بازدید
24260
24260
آخرین بروزرسانی:
1392/01/20
کد سایت
fa23707
کد بایگانی
28192
نمایه
دلیل محرم شدن از طریق رضاع
طبقه بندی موضوعی
کلیات|محارم رضاعی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
دلیل محرم شدن خواهر و برادر رضاعی چیست؟
پرسش
دلیل محرم شدن خواهر و برادر رضاعی چیست؟
پاسخ اجمالی
اگر طفل شیرخواری، با حفظ تمام شرایط و ضوابط رضاع در فقه؛ از زنی شیر بخورد، طبق نصّ صریح قرآن کریم،[1] با زنی که از او شیر خورده و نیز با دختران آن زن، مَحرم میشود، اما این حکم مختص به آن زن و دختران او نمیشود، بلکه به دلیل این که آن کودک، در حکم فرزند واقعی آن زن خواهد بود، آن طفل با تمامی کسانی که فرزند واقعی آن زن و شوهر او هستند، محرم میشود.[2]
حدیث این حکم علاوه بر اینکه از ائمه اطهار(ع) به ما رسیده؛ از شخص پیامبر اکرم(ص) نیز نقل شده است، لذا اصل رضاع،[3] مورد اتفاق شیعه و سنی است[4] تا جایی که آن را اجماعی دانستهاند و حتی یکی از ضروریات مذهب یا دین به شمار رفته است.[5] پیامبر اسلام(ص) درباره حکم رضاع میفرماید: «همه کسانی که از طریق نسب و خویشاوندی با انسان محرم شدهاند، از طریق رضاع هم محرم میشوند».[6] این روایت را اهل سنت از عایشه نقل کردهاند،[7] و بیشتر منابع شیعه نیز آن را از طریق امام علی(ع)،[8] و امام صادق(ع) [9] نقل کردهاند. البته در کنار این روایت، روایات متعدد دیگری نیز از امامان دیگر نقل شده است که می توان به «باب الرّضاع» منابع حدیثی مراجعه کرد.
برخی در فلسفه تحریم محارم رضاعى گفتهاند؛ با پرورش گوشت و استخوان آنها با شیر شخص معیّنى، شباهت به فرزندان او پیدا میکند؛ مثلاً زنى که کودکى را به اندازهاى شیر میدهد که بدن او با آن شیر رشد مخصوصى میکند، یک نوع شباهت در میان آن کودک و سایر فرزندان آن زن پیدا میشود و در حقیقت هر کدام جزئى از بدن آن مادر محسوب میشوند و مانند دو برادر نسبى هستند.[10]
حدیث این حکم علاوه بر اینکه از ائمه اطهار(ع) به ما رسیده؛ از شخص پیامبر اکرم(ص) نیز نقل شده است، لذا اصل رضاع،[3] مورد اتفاق شیعه و سنی است[4] تا جایی که آن را اجماعی دانستهاند و حتی یکی از ضروریات مذهب یا دین به شمار رفته است.[5] پیامبر اسلام(ص) درباره حکم رضاع میفرماید: «همه کسانی که از طریق نسب و خویشاوندی با انسان محرم شدهاند، از طریق رضاع هم محرم میشوند».[6] این روایت را اهل سنت از عایشه نقل کردهاند،[7] و بیشتر منابع شیعه نیز آن را از طریق امام علی(ع)،[8] و امام صادق(ع) [9] نقل کردهاند. البته در کنار این روایت، روایات متعدد دیگری نیز از امامان دیگر نقل شده است که می توان به «باب الرّضاع» منابع حدیثی مراجعه کرد.
برخی در فلسفه تحریم محارم رضاعى گفتهاند؛ با پرورش گوشت و استخوان آنها با شیر شخص معیّنى، شباهت به فرزندان او پیدا میکند؛ مثلاً زنى که کودکى را به اندازهاى شیر میدهد که بدن او با آن شیر رشد مخصوصى میکند، یک نوع شباهت در میان آن کودک و سایر فرزندان آن زن پیدا میشود و در حقیقت هر کدام جزئى از بدن آن مادر محسوب میشوند و مانند دو برادر نسبى هستند.[10]
[1]. نساء، 23: «[نکاح اینان] بر شما حرام شده است: مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمّههایتان، و خاله هایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و مادرهایتان که به شما شیر دادهاند، و خواهران رضاعى شما، و مادران زنانتان، و دختران همسرانتان که [آنها دختران] در دامان شما پرورش یافتهاند و با آن همسران همبستر شدهاید -پس اگر با آنها همبستر نشدهاید بر شما گناهى نیست [که با دخترانشان ازدواج کنید]- و زنان پسرانتان که از پشت خودتان هستند، و جمع دو خواهر با همدیگر -مگر آنچه که در گذشته رخ داده باشد- که خداوند آمرزنده مهربان است».
[2]. امام خمینی، تحریر الوسیلة، ج 2، ص 269، مؤسسه مطبوعات دار العلم، قم، چاپ اول، بیتا.
[3]. اما در شرایط رضاع میان شیعه و اهل سنت اختلاف نظر وجود دارد؛ ر.ک: مغنیه، محمد جواد، الفقه علی المذاهب الخمسة، ج 2، ص 317 – 318، دار التیار الجدید، دار الجواد، بیروت، چاپ دهم، 1421ق.
[4]. همان، ص 317.
[5]. نجفى(صاحب الجواهر)، محمد حسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، محقق و مصحح: قوچانی، عباس، آخوندی، علی، ج 29، ص 264، چاپ هفتم، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1404ق.
[6]. نسائی، أبو عبد الرحمن أحمد بن شعیب، السنن الکبرى، محقق: شلبی، حسن عبد المنعم، ج 5، ص 191، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ اول، 1421ق: «أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بَشَّارٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا یحْیى بْنُ سَعِیدٍ، قَالَ: حَدَّثَنَا مَالِک، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ أَبِی بَکرٍ، عَنْ عَمْرَةَ، عَنْ عَائِشَةَ، عَنِ النَّبِی صَلَّى اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «یحْرُمُ مِنَ الرَّضَاعَةِ مَا یحْرُمُ مِنَ النَّسَبِ». و در برخی از منابع اهل سنت؛ به جای «من النسب»، «مِن الولادة» آمده است. از جمله: أصبحی مدنی، مالک بن أنس، الموطأ، محقق: اعظمی، محمد مصطفى، ج 4، ص 868، مؤسسة زاید بن سلطان آل نهیان للأعمال الخیریة والإنسانیة، أبو ظبی، چاپ اول، 1425ق.
[7]. السنن الکبرى، ج 5، ص 191؛ الموطأ، ج 4، ص 868؛ بخاری جعفی، محمد بن إسماعیل، الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسول الله صلى الله علیه وسلم وسننه وأیامه(صحیح البخاری)، محقق: محمد زهیر بن ناصر الناصر، ج 7، ص 38، دار طوق النجاة (مصورة عن السلطانیة بإضافة ترقیم ترقیم محمد فؤاد عبد الباقی)، چاپ اول، 1422ق.
[8]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق و مصحح: فیضی، آصف، ج 2، ص 240، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، چاپ دوم، 1385ق.
[9]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 5، ص 446، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[10]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 329، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
نظرات