لطفا صبرکنید
47870
- اشتراک گذاری
«سلمی» از ریشه «سلم» به معنای سلامت، یعنى دور بودن از آفات ظاهرى و باطنى است.[1] این نام ریشه مذهبی دارد و نامگذاری به آن مورد تأیید ائمه(ع) است:
«قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع) لِإِسْمَاعِیلَ حَقِیبَةَ وَ الْحَارِثِ النَّصْرِیِّ اطْلُبُوا لِی جَارِیَةً مِنْ هَذَا الَّذِی یُسَمُّونَهُ کَدْبَانُوجَةَ تَکُونُ مَعَ أُمِّ فَرْوَةَ فَدَلُّونَا عَلَى جَارِیَةٍ لِرَجُلٍ مِنَ السَّرَّاجِینَ قَدْ وَلَدَتْ لَهُ ابْناً وَ مَاتَ وَلَدُهَا فَأَخْبَرُوهُ بِخَبَرِهَا فَأَمَرَهُمْ فَاشْتَرَوْهَا وَ کَانَ اسْمُهَا رِسَالَةَ فَغَیَّرَ اسْمَهَا وَ سَمَّاهَا سَلْمَى وَ زَوَّجَهَا سَالِماً مَوْلَاهُ وَ هِیَ أُمُّ الْحُسَیْنِ بْنِ سَالِمٍ»؛[2] راوی می گوید امام صادق(ع) به من فرمود: برو از خانمی به نام «کدبانوجه» کنیزی برای ام فروه( همسر امام باقر و مادر امام صادق)[3] خریداری کن... من کنیز را خریدم، نام آن کنیز «رساله» بود، امام نامش را به «سلمی»تغییر داد، او را به ازدواج بنده ای به نام سالم درآورد، صاحب فرزند شد و به ام الحسین بن سالم معروف شد.
« عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ(ع) یَا سَلْمَانُ اذْهَبْ إِلَى فَاطِمَةَ ع فَقُلْ لَهَا تُتْحِفُکَ بِتُحْفَةٍ مِنْ تُحَفِ الْجَنَّةِ فَذَهَبَ إِلَیْهَا سَلْمَانُ فَإِذَا بَیْنَ یَدَیْهَا ثَلَاثُ سِلَالٍ فَقَالَ لَهَا یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَتْحِفِینِی فَقَالَتْ هَذِهِ ثَلَاثُ سِلَالٍ جَاءَتْنِی بِهَا ثَلَاثُ وَصَائِفَ فَسَأَلْتُهُنَّ عَنْ أَسْمَائِهِنَّ فَقَالَتْ وَاحِدَةٌ أَنَا سَلْمَى لِسَلْمَانَ»؛[4] امام صادق(ع) فرمود: امیر المؤمنین على(ع) به سلمان گفت؟ پیش فاطمه(س) برو و بگو آیا چیزى از تحفههاى بهشت به من لطف نمىکنى؟ سلمان به حضور فاطمه(س) رفت. پیش آنحضرت سه سبد قرار داشت و گفت: اى دختر رسول خدا، آیا تحفهاى به من لطف نمىکنى؟ فرمود: این سه سبد را سه دوشیزه بهشتى آوردند. چون نامهاى ایشان را پرسیدم، یکى از ایشان گفت: من سلمى نام دارم و از آن سلمانم... .
[1]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 421، دارالعلم، الدار الشامیة، دمشق، بیروت، چاپ اول، 1412ق.
[2]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 6، ص 197، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[3]. شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 2، ص 176، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق.
[4]. کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، ص 9، دانشگاه تهران، 1348ش.