لطفا صبرکنید
27981
- اشتراک گذاری
با نگاهی به منابع تاریخی میبینیم که «ابو بکر بن علی» فرزند لیلی دختر مسعود ثقفی، «عمر بن علی» فرزند ام حبیب و «عثمان بن علی» فرزند ام البنین(س) از فرزندان امیرالمؤمنین علی(ع) بودند. در بررسی علت همنام بودن این فرزندان با خلفای سهگانۀ وقت میتوان گفت:
فرهنگ و ساختار فکری آن دوران به گونهای بود که این همنامی به هیچ وجه مورد توجه و اهمیت نبود و مهر تأیید یا ردی را متوجه کسی نمیکرد. در واقع ذکر این نامها اساساً تداعیگر یاد خلفا نبود، بلکه گذشت تاریخ نام این سه نفر را برجسته ساخت؛ اما در آن دوران این نامها به گونهای رواج داشت که نامگذاری علی(ع) یا فرد دیگری اسم فرزند خود را به ابو بکر، یادآور نام خلیفهی اول نبود. وانگهی در بین اصحاب جلیل القدر پیامبر(ع) افراد دیگری نیز بودند که از این نام بهره میبردند، مثل عثمان بن مظعون و... .
این اسامی در آن دوران و حتی به گواهی کتب تاریخی بعدها در طول دوران امامت سایر ائمه(ع) کاملاً رایج و مرسوم بود. و این نامها (نزد شیعیان) قبیح و مذموم نبود. چنانکه کتاب معجم الثقات بالغ بر شصت صفحه راویانی را که نام آنها عمر بوده آورده است و یا عثمان بن سعید یکی از چهار نایب خاص حضرت صاحب الزمان(ع) در دوران غیبت صغرا بود.
با مراجعه به اسناد تاریخی درمییابیم که امام علی(ع) از همسرانی که پس از شهادت فاطمه زهرا(س) اختیار کردند دارای فرزندانی شدند که سه تن از آنها همنام با خلفای سهگانه بودند. نام یکی ابوبکر بن علی بن ابیطالب است که مادر وی لیلی دختر مسعود ثقفی است.[1] دیگری عثمان که مادرش ام البنین است (هر دو در کربلا در رکاب برادرشان امام حسین(ع) به شهادت رسیدند).[2] سومی نیز عمر از فرزندان حضرت بود.[3]
در بررسی علت همنامی این فرزندان با خلفای سهگانۀ وقت، میتوان از چند نکته بهره جست:
- اصولا صرف نامگذاری فرزندان و بستگان به نام کسی دلیل بر علاقه، محبت و اشتراک در مسائل عقیدتی، فقهی و سیاسی و... نیست. همانگونه که عدم نامگذاری دلیل بر بیمهری و اختلاف نیست. اگر چه در بعضی موارد حب و بغضها بیتأثیر نیست.
علاوه بر این، فرهنگ و ساختار فکری آن دوران به گونهای بود که این همنامی به هیچ وجه مورد توجه و اهمیت نبود و مهر تأیید یا ردی را متوجه کسی نمیکرد. در واقع ذکر این نامها اساساً یاد خلفا را تداعی نمیکرد، بلکه گذشت زمان، نام این سه نفر را برجسته ساخت؛ اما در آن دوران، اینکه علی(ع) یا فرد دیگری اسم فرزند خود را ابوبکر بگذارد به هیچ روی، یادآور نام خلیفهی اول نبود.
گفتنی است که اسامی خلفای سهگانه، اسامی مخصوص این سه نفر نبود، بلکه این اسامی قبل از اسلام و بعد از اسلام در میان عرب شایع و مرسوم بود. این نامگذاری هرگز دلیل بر علاقه به صاحب آن نام نیست. مثلا در ایران، شاه به نام «محمدرضا» منفورترین انسان بود، ولی در عین حال، این مانع از آن نبود که اسم محمدرضا از نامهای رایج و محبوب میان مردم باشد. در بین اصحاب جلیل القدر پیامبر(ع) افراد دیگری هم بودند که از این نام بهره میبردند، مثل عثمان بن مظعون.[4] اینکه به چه دلیل این نامگذاریها به سبب ارادت به آنها نبود، میتوانید با مراجعه به کتابهای رجالی؛ مانند الاستیعاب نگارش ابن عبدالبر، اسد الغابه نگارش ابن اثیر، اسامی صحابهای که به نامهای ابوبکر، عمر و عثمان بودند را ملاحظه فرمایید.
ما در اینجا، تنها به کتاب اسدالغابة فی معرفة الصحابة بسنده میکنیم و از کسانی نام میبریم که نام آنان «عمر» بود:
- عمر الاسلمی، 2. عمر الجمعی، 3. عمر بن الحکم، 4. عمر بن سالم الخزاعی، 5. عمر بن سراقه، 6. عمر بن سعد الانماری، 7. عمر بن سعد السلمی، 8. عمر بن سفیان، 9. عمر بن ابی سلمه، 10. عمر بن عامر السلمی، 11. عمر بن عبیدالله، 12. عمر بن عکرمه، 13. عمر بن عمرو اللیثی، 14. عمر بن عمیر، 15. عمر بن عوف، 16. عمر بن عزیة، 17. عمر بن لاحق، 18. عمر بن مالک بن عقبه، 19. عمر بن مالک الانصاری، 20. عمر بن معاویة الغاضری، 21. عمر بن یزید، 22. عمر بن الیمانی.
اینها تنها کسانی هستند که ابن اثیر از آنها نام برده است. مشاهده میکنیم که این اسامی مدت مدیدی در تاریخ اسلام و پیش از آن، رایج و متداول بود و در میان خواص و عوام به وفور یافت میشد.
و اسامی تابعانی که نامشان عمر بود بسیار زیاد است، به عنوان مثال در کتاب معجم الثقات بالغ بر 60 صفحه راویانی را برشمرده است که نام آنها عمر بود.
این نامها در زمان ائمهی معصومین(ع) هم رواج داشت؛ از جمله ابوبکر بن عبدالله سعد اشعری و یا ابوبکر حضرمی از جمله راویان حدیث از امام صادق(ع) و عثمان بن سعید یکی از چهار نایب خاص دوران غیبت صغرای امام زمان(ع) بودند. و اینها همه بیانگر این مطلب است که اصلاً با ذکر نامهای ابوبکر، عمر و عثمان ذهنها متوجه کسی (غیر از صاحب اسم) نمیشد. این طور نیست که در تاریخ فقط یک علی(ع) بود و یک ابوبکر (عمر یا عثمان) و بعد هم حضرت نام فرزندش را ابوبکر، عمر یا عثمان گذاشته باشد، بلکه این اسامی مکرر در مورد افراد و اشخاص متفاوتی استعمال میشد.
البته اگر نامگذاری به دستور خدای متعال، یا رسول خدا(ص) صورت پذیرد، از اهمیت و قداست خاصی برخوردار است، همانگونه که در مورد فرزندان امام علی و حضرت فاطمه(امام حسن و امام حسین) میبینیم.[5]
بنابر این، تصدیق خواهید فرمود که این اسم و اسامی دیگر خلفا، از اسامی معروف بین عرب جاهلی و اسلامی بود و هرگز از شنیدن این نام، کسی نام خلفا را تداعی نمیکرد؛ لذا نمیتوان با یک اسمگذاری همۀ آنچه را که در تاریخ گذشته است، انکار نمود.[6]
- بر اساس مصلحتسنجی حکیمانه، حضرت مشکلات و مصائب را در دل نهان میداشت و جهت مصلحت و حفظ اسلام به مدارا و همراهی خلفا میپرداخت و با رعایت تاکتیکهای اجتماعی جهت بقای اسلام نوپا در بسیاری از موارد خلفا را یاری میرساند، تا آنجا که عمر بارها گفت: «لو لا علی لهلک عمر»؛[7] (اگر علی نبود عمر هلاک میشد). برخی این احتمال را دادهاند که نام نهادن بعضی از فرزندان امام(ع) به نام خلفا از مصادیق این همراهی و مدارا است؛ چرا که این شیوه باعث تنشزدایی و کاستن مشکلات و اختلافات موجود در سطح جامعه میشد، نه تأییدی بر عملکرد و دوستی با افراد مذبور. به هر حال "اگر شرایط خفقان و تاریک و وحشت و فشار بر شیعیان در آن روزگار را در نظر آوریم خواهیم دید ائمه(ع) برای نجات شیعیان ناگزیر دست به اقداماتی(تقیه) میزدند که شرعاً جایز بود؛ از جمله: نام فرزندشان را به نام خلفا میگذاشتند، با بزرگان صحابه پیوند خویشاوندی از طریق ازدواج برقرار میکردند تا از این فشارها بکاهند و دستگاه ظلم بنیامیه و بنیعباس به این بهانه که آنان با خلفای سهگانه معارضاند از سادگی مردم سوء استفاده کرده بر آنان و شیعیانشان بیش از پیش فشار آورده و دست به قتل و غارت میزدند".[8]
تذکر این نکته خالی از لطف نیست که در کتب تاریخی (که مورد مطالعه قرار گرفته) اشارهای به اینکه حضرت شخصاً اقدام به این نامگذاری کرده باشند مشاهده نشده است؛ از اینرو احتمال این مطلب داده میشود که این نامگذاریها توسط همسران یا دیگر اطرافیان صورت میپذیرفت که البته حضرت به احترام آنها ممانعتی به عمل نیاورد.
[1]. معجم الثقاة، ج 21، ص 66. طبق نظر ابن آشوب اوهم.
[2]. الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج 1، ص 354.
[3]. معجم الثقاة، ج 13، ص 45.
[4]. ر. ک: «زندگینامه عثمان بن مظعون»، 81633.
[5]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 138، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش؛ «وجه نامگذاری امام علی(ع) و امام حسن و امام حسین(ع)»، 67339.
[6]. طبری، محمد، پاسخ جوان شیعی، ص55-56.
[7]. «فَرَأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِی نَهْبا». سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، ص 48، خطبه 3، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[8]. پاسخ جوان شیعی، ص56-57.