لطفا صبرکنید
بازدید
8879
8879
آخرین بروزرسانی:
1392/06/13
کد سایت
fa30857
کد بایگانی
37459
نمایه
نادرستی تفکر «نقد بودن دنیا و نسیه پنداشتن آخرت»
طبقه بندی موضوعی
تفسیر|ثواب و عقاب|دنیا و زینتهای آن
اصطلاحات
دنیا
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
چرا انسان نقد را کنار بگذارد و به نسیه بچسبد ما با همین دنیا داریم حال میکنیم؟
پرسش
چرا انسان نقد را کنار بگذارد و به نسیه بچسبد ما با همین دنیا داریم حال میکنیم؟
پاسخ اجمالی
طرز تفکر «نقد بودن دنیا و نسیه بودن آخرت»، در گذشته و زمان پیامبران نیز وجود داشته و افرادی همچون قارون این گونه بودند، اما سرانجام چنین کسانی جز هلاکت و بدبختی دنیا و آخرت ، چیزی دیگری نبود. اگر کسی واقعاً در اعماق فطرت خویش، عقیدهای به آخرت ندارد، مانند قارون در همین دنیا تنها به خوشگذرانی و شهوترانی بگذراند تا ببیند سرانجام او چه میشود؟! در حالی که آخرت امرى است یقینى که عقل و قلب سلیم بر یقینى بودن آن گواهی میدهد و میداند که دنیا مزرعه آخرت است.
بهعلاوه؛ اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است.
بهعلاوه؛ اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است.
پاسخ تفصیلی
در اینباره باید به دو نکته توجه شود:
یک. کلید سعادت، بیدارى و تیز هوشى و منشأ شقاوت، غفلت و غرور است. غرور عبارت است از سکون و آرامش نفس به چیزى که با هوا و هوس نفس امّاره موافق است و طبعش با شبهات و خدعهها و فریب شیطان به آن مایل شده است. منشأ این گرایش جهالت یا وسوسههاى شیطانى است.[1] بنابر این، کسى که دنیا را بهتر از آخرت میداند مغرور و فریب خورده دنیا و وسوسههای شیطانی است. خداى تعالى در قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»؛[2] اى مردم! تقواى الهى پیشه کنید و بترسید از روزى که نه پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمّل میکند، و نه فرزند چیزى از کیفر (اعمال) پدرش را؛ به یقین وعده الهى حقّ است؛ پس مبادا زندگانى دنیا شما را بفریبد، و مبادا (شیطان) فریبکار شما را (به کرم) خدا مغرور سازد!
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»؛[3] اى مردم! وعده خداوند حقّ است؛ مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد!
«إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَیْهِمْ وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحین»؛[4] قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم کرد؛ ما آن قدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهاى آن براى یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامى را که قومش به او گفتند: «این همه شادى مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد!
طرز تفکر «نقد بودن دنیا و نسیه بودن آخرت»، در گذشته و زمان پیامبران نیز وجود داشته و افرادی همچون قارون این گونه بودند، اما سرانجام چنین کسانی معلوم است که چه شد: «وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ما کانُوا سابِقین»؛[5] و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نیز هلاک کردیم؛ موسى با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برتریجویى کردند، ولى نتوانستند بر خدا پیشى گیرند!
اگر کسی واقعاً در اعماق فطرت خویش، عقیدهای به آخرت ندارد، مانند قارون در همین دنیا تنها به خوشگذرانی و شهوترانی بگذراند تا ببیند سرانجام او چه میشود؟! در حالی که آخرت امرى است یقینى که عقل و قلب سلیم بر یقینى بودن آن گواهی میدهد و میداند که زندگی آخرت بهتر از زندگی در دنیا است و اینکه دنیا مزرعه آخرت است.[6]
دو. هر رفتار و گفتاری که از انسان سر میزند، از بینرفتنى نیست و آثارى دارد که به صاحبش برمیگردد. این آثار، چه خیر و چه شرّ، در جهان دیگر به نحو کامل و بدون نقص به انجام دهنده آن میرسد، اما برخى آثار، در همین دنیا منعکس میگردد و صاحبش تلخى یا شیرینى آنرا میچشد. به همین جهت، اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است،[7] چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است. از قرآن کریم و سخنان پیشوایان دین(ع) به روشنی چنین واقعیتی به دست میآید؛ همانطور که در قرآن کریم میخوانیم:
«فساد، در خشکى و دریا به سبب کارهایى که مردم انجام دادهاند آشکار شده است خدا میخواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوى حق) بازگردند».[8] این آیه شریفه صریح است در اینکه: نتیجه اعمال زشت بدکاران، در صحرا و دریا اثر گذاشته است؛ و خداوند متعال، همه آثار و نتیجه اعمال را پنهان نمیکند، بلکه مقداری از آنها را در این زندگی دنیا، بیرون مینماید تا بدکاران، مزه اعمال بد و قبیح خود را بچشند و تلخی آنرا احساس کنند تا شاید از عواقب بسیار وحشتناک آنها ترسیده و به درگاه خداوند پروردگار روی آورده و در ما بقی عمر خود، از انجام اعمال بد پرهیز کنند.[9]
«و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم ولى (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».[10]
همچنین طبق روایات؛ برخی از اعمال، به تناسب، دارای اثر وضعی دنیوی و روحی هستند؛ مانند کارهایی که موجب زیاد شدن رزق و روزی میشوند؛ مانند خواندن نماز، خوش اخلاقی، صدقه دادن و ... .[11]
یک. کلید سعادت، بیدارى و تیز هوشى و منشأ شقاوت، غفلت و غرور است. غرور عبارت است از سکون و آرامش نفس به چیزى که با هوا و هوس نفس امّاره موافق است و طبعش با شبهات و خدعهها و فریب شیطان به آن مایل شده است. منشأ این گرایش جهالت یا وسوسههاى شیطانى است.[1] بنابر این، کسى که دنیا را بهتر از آخرت میداند مغرور و فریب خورده دنیا و وسوسههای شیطانی است. خداى تعالى در قرآن کریم میفرماید:
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»؛[2] اى مردم! تقواى الهى پیشه کنید و بترسید از روزى که نه پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمّل میکند، و نه فرزند چیزى از کیفر (اعمال) پدرش را؛ به یقین وعده الهى حقّ است؛ پس مبادا زندگانى دنیا شما را بفریبد، و مبادا (شیطان) فریبکار شما را (به کرم) خدا مغرور سازد!
«یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ»؛[3] اى مردم! وعده خداوند حقّ است؛ مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد!
«إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى فَبَغى عَلَیْهِمْ وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحین»؛[4] قارون از قوم موسى بود، اما بر آنان ستم کرد؛ ما آن قدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهاى آن براى یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامى را که قومش به او گفتند: «این همه شادى مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد!
طرز تفکر «نقد بودن دنیا و نسیه بودن آخرت»، در گذشته و زمان پیامبران نیز وجود داشته و افرادی همچون قارون این گونه بودند، اما سرانجام چنین کسانی معلوم است که چه شد: «وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ما کانُوا سابِقین»؛[5] و «قارون» و «فرعون» و «هامان» را نیز هلاک کردیم؛ موسى با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برتریجویى کردند، ولى نتوانستند بر خدا پیشى گیرند!
اگر کسی واقعاً در اعماق فطرت خویش، عقیدهای به آخرت ندارد، مانند قارون در همین دنیا تنها به خوشگذرانی و شهوترانی بگذراند تا ببیند سرانجام او چه میشود؟! در حالی که آخرت امرى است یقینى که عقل و قلب سلیم بر یقینى بودن آن گواهی میدهد و میداند که زندگی آخرت بهتر از زندگی در دنیا است و اینکه دنیا مزرعه آخرت است.[6]
دو. هر رفتار و گفتاری که از انسان سر میزند، از بینرفتنى نیست و آثارى دارد که به صاحبش برمیگردد. این آثار، چه خیر و چه شرّ، در جهان دیگر به نحو کامل و بدون نقص به انجام دهنده آن میرسد، اما برخى آثار، در همین دنیا منعکس میگردد و صاحبش تلخى یا شیرینى آنرا میچشد. به همین جهت، اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است،[7] چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است. از قرآن کریم و سخنان پیشوایان دین(ع) به روشنی چنین واقعیتی به دست میآید؛ همانطور که در قرآن کریم میخوانیم:
«فساد، در خشکى و دریا به سبب کارهایى که مردم انجام دادهاند آشکار شده است خدا میخواهد نتیجه بعضى از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوى حق) بازگردند».[8] این آیه شریفه صریح است در اینکه: نتیجه اعمال زشت بدکاران، در صحرا و دریا اثر گذاشته است؛ و خداوند متعال، همه آثار و نتیجه اعمال را پنهان نمیکند، بلکه مقداری از آنها را در این زندگی دنیا، بیرون مینماید تا بدکاران، مزه اعمال بد و قبیح خود را بچشند و تلخی آنرا احساس کنند تا شاید از عواقب بسیار وحشتناک آنها ترسیده و به درگاه خداوند پروردگار روی آورده و در ما بقی عمر خود، از انجام اعمال بد پرهیز کنند.[9]
«و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم ولى (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».[10]
همچنین طبق روایات؛ برخی از اعمال، به تناسب، دارای اثر وضعی دنیوی و روحی هستند؛ مانند کارهایی که موجب زیاد شدن رزق و روزی میشوند؛ مانند خواندن نماز، خوش اخلاقی، صدقه دادن و ... .[11]
[1]. شبر، سید عبد الله، الاخلاق، ص 195 – 196، مکتبة العزیزی، قم، 1374ش؛ دیلمى، احمد، اخلاق اسلامى، ص 104، دفتر نشر معارف، قم، چاپ دوم، 1380ش.
[2]. لقمان، 33.
[3]. فاطر، 5.
[4]. قصص، 76.
[5]. عنکبوت، 39.
[6]. ر.ک: «جدایی آخرت جویان از دنیاطلبان در قرآن»، سؤال 26371؛ «رفاه و آسایش در دنیا و آخرت»، سؤال 2902؛ «تلاش برای دنیا یا آخرت»، سؤال 1821.
[8]. روم، 41: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون».
[9]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج16، ص: 450 – 452، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[10]. اعراف، 96: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون».
نظرات