لطفا صبرکنید
بازدید
20772
20772
آخرین بروزرسانی:
1393/02/29
کد سایت
fa34726
کد بایگانی
42140
نمایه
انقطاع وحی از پیامبر(ص) به جهت نگفتن ان شاء الله
طبقه بندی موضوعی
درایه الحدیث|پیامبران و کتابهای آسمانی|صفات و زندگی پیامبران
اصطلاحات
وحی
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا حقیقت دارد که پیامبر در مسئلهای «إن شاء الله» نگفت و به همین جهت چهل روز وحی از ایشان قطع گردید؟
پرسش
روایت انقطاع وحی به پیامبر اکرم(ص) به سبب نگفتن إن شاء الله توسط ایشان تا چه اندازه معتبر است و آیا در صورت اعتبار با عصمت آنحضرت منافاتی ندارد؟
پاسخ اجمالی
در ابتدا لازم است به این نکات توجه کنیم:
1. بنابر عقیده شیعیان؛ پیامبران و ائمه اطهار(ع) از مقام عصمت برخوردار هستند و هیچگونه گناهی اعم از صغیره و کبیره، از آنان سر نمیزند.[1]
2. مصادیقی از ترک اولی برای پیامبران در قرآن و روایات، نقل شده است. و این ترک اولی، ضرری به عصمت آنها نمیزند.[2]
حال با توجه به این دو نکته به بحث انقطاع وحی از پیامبر(ص) میپردازیم:
در منابع تاریخی و روایی، دو مورد قطع شدن وحی بر پیامبر گرامی اسلام، ذکر شده است که یکی از آنها به لحاظ سندی و محتوایی صحیح و قابل استناد میباشد و مورد دیگر قابل پذیرش نبوده و نمیتوان به آن استناد کرد. این دو روایت از این قرار هستند:
1. روایتی که در ذیل آیات «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً * إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیتَ وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً»[3] نقل شده است. در این روایت از امام صادق(ع) نقل شده: «براى بنده در قَسَم، چهل روز مهلت است که انجام آنرا معلّق و مشروط به خواست خداوند کند (یعنى بگوید اگر خداوند مشیّتش تعلّق گرفت) زیرا گروهی از یهود نزد رسول خدا(ص) آمدند و از امور مختلفى سؤال کردند، رسول خدا به آنها فرمود: فردا صبح بیائید تا پاسخ شما را بگویم، و "إن شاء اللَّه" نگفت و این سبب شد که چهل روز به آنحضرت وحى نشود و جبرئیل نیامد، و سپس آمد و این آیات را آورد».[4] در برخی منابع این جواب پیامبر را در مقابل قریش دانستهاند.[5]
علما، سند این روایت را قابل اعتماد و حدیث را صحیح دانستهاند[6] که موجب اعتماد به روایت میشود. در سند این روایت حَمَّاد بن عیسى وجود دارد که کتابهای رجالی، او را ثقه دانستهاند.[7] همچنین عبداللَّه بن مَیْمُون که روایت را از امام صادق(ع) نقل کرده است نیز توثیق شده و میتوان به نقل او اعتماد کرد.[8] علاوه بر اینها، این روایت به لحاظ محتوایی نیز اشکالی نداشته و قابل استناد است. در مجموع، این روایت تنها ترک اولی را به پیامبر استناد داده است؛ زیرا گفتن انشاء الله واجب نبوده و مستحب است.
2. روایتی که خدمتکار رسول خدا(ص) نقل کرده است: «توله سگى وارد خانه پیامبر شد و زیر تخت آنحضرت رفت و همانجا ماند و سرانجام در همانجا مُرد. پس از این جریان، چهار روز بر پیامبر اکرم(ص) سپرى گشت که وحى بر آنحضرت نازل نمیشد. نبى اکرم(ص) فرمود: اى خوله! چه حادثهاى در خانه رسول خدا روى داده است که جبرئیل نزد من نمىآید. خوله مىگوید: من با خود گفتم: چه خوب و بجا است که من خانه را سر و سامان داده و آنرا پاکیزه نمایم. جارو را زیر تخت کشاندم که در نتیجه، آن توله سگ را بیرون آوردم. به دنبال نظافت خانه دیدم رسول خدا(ص) در حالیکه چانه و محاسنش مىلرزید وارد شد -و معمولاً وقتى که بر پیامبر وحى نازل مىگردید، رعشه و لرزش، اندامش را فرا مىگرفت- خداوند متعال از پى نظافت خانه، "وَ الضُّحى ..." تا "... فَتَرْضى" را نازل کرد».[9]
این روایت با اینکه حتی ترک اولی را نیز به پیامبر نسبت نمیدهد به لحاظ سندی اشکالات جدی دارد و سند قابل اعتمادی برای آن وجود ندارد؛ لذا نمیتوان به آن اعتماد کرد. علاوه بر این محتوای روایت نیز اشکال دارد؛ اگر در خانه پیامبر سگ وجود داشته و در آنجا وحی نازل نمیشده، در مکانهای دیگر که مانعی وجود نداشته، چرا وحی نازل نمیشده است. علاوه بر این نزول سوره «و الضحی» بر این داستان مرتبط نیست و موارد دیگر که در این مختصر مجالی برای بیان آنها نیست.[10]
1. بنابر عقیده شیعیان؛ پیامبران و ائمه اطهار(ع) از مقام عصمت برخوردار هستند و هیچگونه گناهی اعم از صغیره و کبیره، از آنان سر نمیزند.[1]
2. مصادیقی از ترک اولی برای پیامبران در قرآن و روایات، نقل شده است. و این ترک اولی، ضرری به عصمت آنها نمیزند.[2]
حال با توجه به این دو نکته به بحث انقطاع وحی از پیامبر(ص) میپردازیم:
در منابع تاریخی و روایی، دو مورد قطع شدن وحی بر پیامبر گرامی اسلام، ذکر شده است که یکی از آنها به لحاظ سندی و محتوایی صحیح و قابل استناد میباشد و مورد دیگر قابل پذیرش نبوده و نمیتوان به آن استناد کرد. این دو روایت از این قرار هستند:
1. روایتی که در ذیل آیات «وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فاعِلٌ ذلِکَ غَداً * إِلاَّ أَنْ یَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسیتَ وَ قُلْ عَسى أَنْ یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً»[3] نقل شده است. در این روایت از امام صادق(ع) نقل شده: «براى بنده در قَسَم، چهل روز مهلت است که انجام آنرا معلّق و مشروط به خواست خداوند کند (یعنى بگوید اگر خداوند مشیّتش تعلّق گرفت) زیرا گروهی از یهود نزد رسول خدا(ص) آمدند و از امور مختلفى سؤال کردند، رسول خدا به آنها فرمود: فردا صبح بیائید تا پاسخ شما را بگویم، و "إن شاء اللَّه" نگفت و این سبب شد که چهل روز به آنحضرت وحى نشود و جبرئیل نیامد، و سپس آمد و این آیات را آورد».[4] در برخی منابع این جواب پیامبر را در مقابل قریش دانستهاند.[5]
علما، سند این روایت را قابل اعتماد و حدیث را صحیح دانستهاند[6] که موجب اعتماد به روایت میشود. در سند این روایت حَمَّاد بن عیسى وجود دارد که کتابهای رجالی، او را ثقه دانستهاند.[7] همچنین عبداللَّه بن مَیْمُون که روایت را از امام صادق(ع) نقل کرده است نیز توثیق شده و میتوان به نقل او اعتماد کرد.[8] علاوه بر اینها، این روایت به لحاظ محتوایی نیز اشکالی نداشته و قابل استناد است. در مجموع، این روایت تنها ترک اولی را به پیامبر استناد داده است؛ زیرا گفتن انشاء الله واجب نبوده و مستحب است.
2. روایتی که خدمتکار رسول خدا(ص) نقل کرده است: «توله سگى وارد خانه پیامبر شد و زیر تخت آنحضرت رفت و همانجا ماند و سرانجام در همانجا مُرد. پس از این جریان، چهار روز بر پیامبر اکرم(ص) سپرى گشت که وحى بر آنحضرت نازل نمیشد. نبى اکرم(ص) فرمود: اى خوله! چه حادثهاى در خانه رسول خدا روى داده است که جبرئیل نزد من نمىآید. خوله مىگوید: من با خود گفتم: چه خوب و بجا است که من خانه را سر و سامان داده و آنرا پاکیزه نمایم. جارو را زیر تخت کشاندم که در نتیجه، آن توله سگ را بیرون آوردم. به دنبال نظافت خانه دیدم رسول خدا(ص) در حالیکه چانه و محاسنش مىلرزید وارد شد -و معمولاً وقتى که بر پیامبر وحى نازل مىگردید، رعشه و لرزش، اندامش را فرا مىگرفت- خداوند متعال از پى نظافت خانه، "وَ الضُّحى ..." تا "... فَتَرْضى" را نازل کرد».[9]
این روایت با اینکه حتی ترک اولی را نیز به پیامبر نسبت نمیدهد به لحاظ سندی اشکالات جدی دارد و سند قابل اعتمادی برای آن وجود ندارد؛ لذا نمیتوان به آن اعتماد کرد. علاوه بر این محتوای روایت نیز اشکال دارد؛ اگر در خانه پیامبر سگ وجود داشته و در آنجا وحی نازل نمیشده، در مکانهای دیگر که مانعی وجود نداشته، چرا وحی نازل نمیشده است. علاوه بر این نزول سوره «و الضحی» بر این داستان مرتبط نیست و موارد دیگر که در این مختصر مجالی برای بیان آنها نیست.[10]
[1]. ر.ک: «عصمت انبیا از دیدگاه قرآن»، سؤال 112؛ «ضرورت عصمت و راه های تشخیص آن در امام(ع)»، سؤال 258.
[2]. ر.ک: «آیات منافی عصمت پیامبر»، سؤال 26150؛ «عصمت پیامبران و نسبت دزدی یوسف به برادرش»، سؤال 7020؛ «عصمت پیامبر (ص) و ترک اولی»، سؤال 1857؛ «عصمت امام علی (ع) و استغفار در دعا»، سؤال 3026.
[3]. کهف، 23 – 24: «و هرگز درباره چیزى مگو که: من فردا آنرا انجام میدهم، مگر اینکه [بگویى: اگر] خدا بخواهد. و هرگاه [گفتن انشاءاللَّه را] از یاد بردى، پروردگات را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به چیزى که از این به صواب و مصلحت نزدیکتر باشد، راهنمایى کند».
[4]. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 362 – 363، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق؛ اشعری قمی، احمد بن محمد بن عیسی، النوادر، ص 55، قم، مدرسة الإمام المهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ اول، 1408ق؛ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 324، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، 1380ق.
[5]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 34، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[6]. مجلسی اول، محمد تقی، روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، محقق، مصحح، موسوی کرمانی، سید حسین، اشتهاردی، علی پناه، طباطبائی، سید فضل الله، ج 8، ص 17، قم، مؤسسه فرهنگی اسلامی کوشانپور، چاپ دوم، 1406ق؛ ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق، مصحح، عراقی، مجتبی، ج 3، ص 445، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق.
[7]. نجاشی، احمد بن علی، فهرست أسماء مصنفی الشیعة(رجال نجاشی)، ص 142، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ ششم، 1365ش؛ شیخ طوسی، الفهرست، محقق، مصحح، آل بحر العلوم، سید محمد صادق، ص 156، نجف، المکتبة المرتضویه، چاپ اول، بیتا.
[8]. کشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، محقق، مصحح، شیخ طوسی، محمد بن حسن، مصطفوی، حسن، ص 246، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409ق.
[9]. واحدی نیشابوری، اسباب النزول، ص 482، تهران، نشر نی، چاپ اول، 1383ش؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج 21، ص 93، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، 1364ش.
[10]. برای اطلاعات بیشتر ر.ک: 26406؛ قطع شدن وحی به جهت وجود سگ در خانه پیامبر
نظرات