لطفا صبرکنید
بازدید
65321
65321
آخرین بروزرسانی:
1397/07/11
کد سایت
fa37110
کد بایگانی
26581
نمایه
رها کردن باد شکم در جمع یکی از افعال قوم لوط
اصطلاحات
حضرت لوط (ع)
گروه بندی اصطلاحات
سرفصلهای قرآنی|پیامبران
- اشتراک گذاری
خلاصه پرسش
آیا در قرآن یا تفاسیر، یکی از صفات قوم لوط، رها کردن باد معده در حضور همدیگر ذکر شده است؟
پرسش
آیا در قرآن یا تفاسیر، یکی از صفات قوم لوط، رها کردن باد معده در حضور همدیگر ذکر شده است؟
پاسخ اجمالی
اگرچه درستی و نادرستی بسیاری از رفتارهای اجتماعی تابع عرف مردمان همان دیار است، اما در برخی موارد قبح یک رفتار به شکلی فراگیر بوده که در آموزههای دینی نیز مورد مذمت واقع شده است.
در مورد رها کردن باد معده در میان جمع نیز، برخی از مفسران شیعه و اهل سنت در ذیل آیه «تَأْتُونَ فی نادیکُمُ الْمُنْکَرَ» آنرا مصداق منکر و از صفات قوم لوط ذکر کردهاند؛ از اینرو، اگرچه در روایت معتبری از معصومان به این کار زشت قوم لوط اشاره نشده است، ولی قبح این عمل در میان عموم مردم، امری انکار ناپذیر است.
در مورد رها کردن باد معده در میان جمع نیز، برخی از مفسران شیعه و اهل سنت در ذیل آیه «تَأْتُونَ فی نادیکُمُ الْمُنْکَرَ» آنرا مصداق منکر و از صفات قوم لوط ذکر کردهاند؛ از اینرو، اگرچه در روایت معتبری از معصومان به این کار زشت قوم لوط اشاره نشده است، ولی قبح این عمل در میان عموم مردم، امری انکار ناپذیر است.
پاسخ تفصیلی
درستی و نادرستی بسیاری از رفتارهای اجتماعی تابع عرف مردمان آن دیار است. ممکن است رفتاری خاص در بین گروهی از مردم نشانی از بیادبی باشد و در بین گروهی دیگر هیچ قبحی نداشته باشد. با اینحال در برخی موارد، قبح یک رفتار عمومی به شکلی فراگیر بوده است که در آموزههای دینی نیز مورد مذمت واقع شده است.
رها کردن باد روده و معده در حضور دیگران نیز از مواردی است که دور از شأن یک انسان فهمیده و با شخصیت است؛ از اینرو برخی از تفاسیر آنرا به عنوان یک منکر شمردهاند. در آیه 29 سوره عنکبوت آمده است: «أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبیلَ وَ تَأْتُونَ فی نادیکُمُ الْمُنْکَرَ»؛ در این آیه چنین در مورد قوم لوط سخن آمده است: «آیا شما با مردها در مىآمیزید و راه [توالد و تناسل] را قطع مىکنید و در محافل [اُنس] خود کار منکر مىکنید؟» و[لى] پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست مىگویى عذاب خدا را براى ما بیاور».
برخی از تفاسیر شیعه و اهل سنت، رها کردن باد روده و معده در جمع را به عنوان یکی از مصادیق همین منکر شمرده و اشاره داشتهاند که قوم لوط نیز چنین کار زشتی را مرتکب میشدند.
در تفسیر البرهان از علی بن ابراهیم چنین نقل شده است که قوم لوط این کار زشت را در میان جمع انجام میدادند.[1] چنانچه مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان نیز از ابن عباس چنین روایت میکند که قوم لوط بدون هیچ شرم و حیایی این کار را میکردند.[2]
اما اینکه در روایتی از معصومان به این مطلب اشاره شده باشد، تنها مرحوم طبرسی این مطلب را پس از نقل گفتار ابن عباس، به امام رضا(ع) نیز منتسب کرده است، ولی از آنجا که در هیچ منبع روایی دیگر اشاره نشده است، به نظر میرسد سهو قلم از ایشان و یا نسخه برداران بعدی باشد، چنانچه نمونه چنین انتسابات نادرستی در تفسیر شریف ایشان گاهی به چشم میخورد.
در تفاسیر اهل سنت نیز این مطلب تنها از عایشه و همچنین قاسم بن محمد بن ابو بکر نقل شده و منتسب به پیامبر نگشته است.[3]
رها کردن باد روده و معده در حضور دیگران نیز از مواردی است که دور از شأن یک انسان فهمیده و با شخصیت است؛ از اینرو برخی از تفاسیر آنرا به عنوان یک منکر شمردهاند. در آیه 29 سوره عنکبوت آمده است: «أَ إِنَّکُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجالَ وَ تَقْطَعُونَ السَّبیلَ وَ تَأْتُونَ فی نادیکُمُ الْمُنْکَرَ»؛ در این آیه چنین در مورد قوم لوط سخن آمده است: «آیا شما با مردها در مىآمیزید و راه [توالد و تناسل] را قطع مىکنید و در محافل [اُنس] خود کار منکر مىکنید؟» و[لى] پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: اگر راست مىگویى عذاب خدا را براى ما بیاور».
برخی از تفاسیر شیعه و اهل سنت، رها کردن باد روده و معده در جمع را به عنوان یکی از مصادیق همین منکر شمرده و اشاره داشتهاند که قوم لوط نیز چنین کار زشتی را مرتکب میشدند.
در تفسیر البرهان از علی بن ابراهیم چنین نقل شده است که قوم لوط این کار زشت را در میان جمع انجام میدادند.[1] چنانچه مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان نیز از ابن عباس چنین روایت میکند که قوم لوط بدون هیچ شرم و حیایی این کار را میکردند.[2]
اما اینکه در روایتی از معصومان به این مطلب اشاره شده باشد، تنها مرحوم طبرسی این مطلب را پس از نقل گفتار ابن عباس، به امام رضا(ع) نیز منتسب کرده است، ولی از آنجا که در هیچ منبع روایی دیگر اشاره نشده است، به نظر میرسد سهو قلم از ایشان و یا نسخه برداران بعدی باشد، چنانچه نمونه چنین انتسابات نادرستی در تفسیر شریف ایشان گاهی به چشم میخورد.
در تفاسیر اهل سنت نیز این مطلب تنها از عایشه و همچنین قاسم بن محمد بن ابو بکر نقل شده و منتسب به پیامبر نگشته است.[3]
[1] . بحرانی، سید هاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 312، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416ق.
[2] . طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 8، ص 440، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[3] . سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج 5، ص 144- 145، کتابخانه آیة الله مرعشی نجفی، قم، 1404ق.
نظرات